در10 شهریور امسال 53 تن از کادرهای فرقه رجوی در کمپ اشرف به طرز مشکوکی به قتل رسیدند.فرقه تروریستی رجوی درخبرهای خود ابتدا سعی کرد با فضا سازی و نشان دادن صحنه هایی از نحوه کشته شدن کادرهایش درسیمای دروغین خود اذهان را از روی نقشی که خود و سران فرقه اش در بوجود آمدن چنین ماجرایی داشت را منحرف سازد، اما اینبارشیوه های کهنه شده مظلوم نمایی رجوی ها کارساز نبود.
بدنبال آن رجوی ها برای فرار از پاسخگویی برنامه خیمه شب بازی اعتصاب غذا را به راه انداختند که درنهایت بعد از 108 روز مفتضحانه مجبور شدند به آن پایان دهند. اما همچنان سئوالات و تناقضات در درون فرقه و بیرون آن باقی ماند بخصوص که هنوز تکلیف 7 گروگان ربوده شده مورد ادعای رجوی ها روشن نشده بود.درنهایت سران فرقه به سناریوی جدیدی یعنی قربانی کردن یکی ازاعضای نگون بخت و به ظاهرمسئله دارخود یعنی مسعود دلیلی که دیگر مصرفش برای رجوی تمام شده بود روی آوردند تا با مقصر دانستن وی به زعم خود به همه تناقضات پایان دهند.
واقعیت این است که مسعود دلیلی اولین وآخرین فردی نیست که درتشکیلات فرقه ای قربانی و طعمه خیانت و خباثت های رجوی می شود. از روزی که رجوی سازمان را تبدیل به یک فرقه کرد وی درهر مقطع سیاست حذف مسئولین رده بالا، کادرها و یا اعضا را به روش های مرموزی در راستای کیش شخصیتی خود دنبال کرده است تا مبادا بعدا برای خود او شاخ شوند و یا اسرارجنایاتش را به بیرون منتقل کنند.
از اشرف و موسی خیابانی گرفته که آنها را به بهانه واهی درتهران جا گذاشت تا کشته شوند و یا فرماندهان، مسئولین و کادرهایی که بعد از ورود فرقه به عراق و یا با شروع انقلاب ایدئولوژیک خود ساخته رجوی متوجه بوجود آمدن انحرافهای ایدئولوژیکی، تشکیلاتی و خطی درفرقه شدند ولی وقتی لب به اعتراض گشوده و یا مسئله دارشدند درشرایط خفقان مطلق حاکم بر تشکیلات فرقه از طرف رجوی منکوب، گوشه نشین ویا سربه نیست شدند: از جمله به قتل رساندن علی زرکش (جانشین موسی خیابانی) درجریان عملیات دروغ جاویدان،مهدی افتخاری (فرمانده فتح الله) طراح خروج زبونانه رجوی ازایران درسال 60 که بدلیل اعتراضش به انقلاب ایدئولوژیک خود ساخته رجوی سالها دراشرف منزوی ودرنهایت هم براثرابتلا به بیماری های گوناگون فوت کرد.علی نقی حدادی (فرمانده کمال –شوهر زهره اخیانی)که او هم دراشرف بطور مشکوکی سربه نیست شد، وهمچنین بسیاری دیگرکه درسالهای متمادی با ایجاد صحنه های ساختگی و یا درجریان چک امنیتی در زندان فرقه به دستور رجوی سر به نیست شدند. تا همچنان رازهای خیانت وجنایت رجوی به بیرون از فرقه منتقل نشود.
اما بودند کادرها ومسئولینی که ازترس انتقام رجوی هرچند محکوم به سکوت شدند ولی درمرحله فروپاشی فرقه تهدید بالقوه ای برای رجوی محسوب می شدند،رجوی که تا قبل ازسقوط صدام توانسته بود چنین کادرهایی را با تهدید و زور درعراق نگه دارد با سقوط صدام و بوجود آمدن شرایط جدید دراین کشور می دانست که دیر یا زود باید بساط فرقه اش را ازعراق جمع و گورش را گم کند و باز می دانست کادرهایی که درمحیط بسته تشکیلات فرقه مجبور به سکوت شدند، با خروج ازعراق و کم شدن خفقان تشکیلاتی و با آگاه شدن به حقایق، دیگر مجبور نخواهند بود که سکوت کرده و یا مطیع اوامر فرقه باشند.یکی ازدلایل کارشکنی های رجوی درروند انتقال اعضای فرقه اش به کشورهای ثالث تاکنون این است که می خواهد اول ازشرکادرهای مسئله دارخود خلاص شود.بنابراین تصمیم گرفت تا سیاست حذف مرحله به مرحله همه آنها رادراین سالها که درپیش بگیرد.
53 نفری که در روز 10 شهریوردرکمپ اشرف کشته شدند بخشی ازهمین سیاست رجوی است.اکثر این کادرها جزء کسانی بودند که مسئولیت های زیادی طی ادوارمختلف درفرقه داشتند وازاین بابت درجریان خیلی ازجنایات صورت گرفته توسط رجوی قرارداشتند،که بعد ازسقوط صدام اطلاعات آنها برای رجوی مضر ومی بایست که حذف می شدند.
بعنوان نمونه مجید شیویاری که بدلیل کارکردن درسیستم شنود مرزی فرقه درجریان ردوبدل کردن اطلاعت نظامی ولو دادن خیلی ازحملات نیروهای ایرانی قبل ازحمله به ارتش عراق بوده، که ازاین بابت شهادت زیادی ازسربازان ایرانی را درپی داشته.
علی فیض شبانگاهی(رشید) دردوران عملیات موسوم به مروارید درسال 69 بعنوان افسراطلاعات وعملیات محوریک فرقه درمنطقه کردنشین شهرکفری وکلارعراق از جنایات بیشمارسران فرقه علیه کردهای عراقی دراین مناطق خبرداشت،ویا درسال 79 وقتی سازمان تیم های تروریستی را برای انجام عملیات به داخل ایران می فرستاد وی افسر اطلاعات وعملیات قرارگاه 4 به فرماندهی صدیقه حسینی بودکه وقتی متوجه سیاست به کشتن دادن تیم ها قبل ازبرگشت به عراق می شود به صرف اینکه تیم ها می بایست حرف مریم قجرکه گفته بود "عملیات داخله با شاخص عملیات انتحاری" اثبات کنند مسئله دارمی شود،که مورد آن به دام انداختن عمدی تیم اعزامی، یعنی گرشاسب سلمانیان،امیرگودرزوند ومسعود بخشی به به کمین نیروی انتظامی ایران به دستور رجوی توسط F قرارگاه 4 یعنی صدیقه حسینی بود.
یا حسین مدنی که ازهمکاریهای اطلاعاتی و نظامی محرمانه سران فرقه با ارتش آمریکا بعد ازسقوط صدام به جهت خوش خدمتی به آمریکا با خبر بود.
یا هادی نخجیری که سالها درستاد اطلاعات فرقه کارکرده بود وخیلی دیگرازکادرهای کشته شده که هرکدام بدلیل سالها حضوردرفرقه اطلاعات ذی قیمتی ازجنایات رجویها داشتند که دیگرازدید رجوی وجودشان مضروباید به هرقیمت حذف فیزیکی می شدند.
آری رجوی ها بنا دارند با هرترفندی قبل ازفروپاشی کامل نه تنها کادرها واعضای مسئله داربلکه تمامی نفرات خود که دیگر مصرفی برای رجوی ندارند را به کشتن دهد و قتل مشکوک کادرهایی که در10 شهریورامسال در کمپ اشرف یکی از سناریوهای حذف توسط رجوی است که اینبار با قربانی کردن فرد مسئله دار دیگری بنام مسعود دلیلی صورت گرفت تا همچنان رازهای تودرتوی فرقه مخفی بماند. اما بی شک رجوی ها ازاین هم طرفی نخواهند بست و نمی توانند تا به ابد برجنایات خود سرپوش بگذارند.
حمید