مقامات عراقی رسما به برگزاری کنفرانس نوزدهم فوریه در پارلمان اروپا اعتراض کرده اند. این کنفرانس به ریاست استرون استیونسون رئیس “گروه پارلمانی رابطه با عراق” تشکیل شده بود.
اعضای کمیته روابط خارجی پارلمان عراق قبلا هم خواستار قطع رابطه و تحریم کمیسیون اتحادیه اروپا و گروه پارلمانی و البته شخص استیونسون شده بودند. اهداف این ارگان (کمیته رابطه با عراق در پارلمان اروپا و شخص استیونسون) و تحرکاتش در ضدیت با کشور عراق موضوع جدیدی نیست. استیونسون و رفیقش الجا ویدال کوادراس در سطح عراق شناخته شده هستند. آنها سالهاست که ماموریت دارند تا با دخالت آشکار در امور داخلی کشور عراق سیاست دیکته شده مشخصی را در آن کشور به پیش ببرند. استیونسون سالهاست که متهم به دریافت مستمری و رشوه و در کنار آن گرفتن دستور از سازمان مجاهدین خلق ایران (فرقه رجوی) است. وی در قبال این مبالغ با سوء استفاده از موقعیت خود در پارلمان اروپا و تولید ادعاهای ساختگی، برنامه های مشخصی را علیه دولت عراق و در جهت دامن زدن به درگیری های درونی عراق به اجرا در می آورد.
دبیر کل لفرسان لانصار القانون آقای حسن الانواری میگوید که مطمئن است مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در عراق منافع نامشروع دولت اسرائیل را نمایندگی می کنند و البته شواهد مشخصی از سابقه دست داشتن این گروه در فعالیت های تروریستی ای که این روزها عراق را با مشکلات متعدد روبرو کرده است هم وجود دارد.
دیگر مقامات عراقی در مصاحبه ها و بیانیه های مختلف در مطبوعات بین المللی و عراقی به این نکته اشاره کرده اند که استیونسون در سالهای جنگ ایران و عراق از پشتیبانان سر سخت صدام حسین و مجاهدین خلق بوده است. وی بعد از سقوط صدام به حمایتش از بقایای صدام و بخصوص رجوی و سازمانش ادامه داد. استیونسون در این دوران سفرهای متعددی به اردن (مقر دختر صدام و بقایای بعثی ها) و لندن انجام میداد. وی عملا رابط شبکه بین المللی مجاهدین خلق، بقایای صدام و لابی اسرائیل در عراق، اردن و اروپا بود. وی پس از انتخابات پارلمان اروپا در سال ۲۰۰۹ خود را از کمیته ایران (که در آنجا برای صدام علیه ایران کار میکرد) به کمیته عراق در پارلمان اروپا منتقل کرد و ریاست این کمیته را گرفت. البته اکنون که وی اعلام کرده در انتخابات آینده پارلمان اروپا در ماه مه آینده شرکت نمی کند ما را بیاد لابی دیگری در همین پارلمان می اندازد که بخاطر لو رفتن استخدام شدن و لابی گری اش برای مجاهدین خلق کرسی نمایندگی اش را از دست داد. پائولو کازاکا (سر لابی قبلی فرقه رجوی) از پرتقال با اعتراض انتخاب کنندگان منطقه اش مواجه شد و از دور خارج شد.
سالهاست که استیونسون بشدت از سعی مجاهدین خلق برای باقی ماندن در عراق پشتیبانی کرده است و این در حالی است که عراق این گروه را یک گروه تروریستی خارجی می شناسد. مخالفت استیونسون با حکم دولت و قوه قضاییه عراق که خواستار اخراج این گروه از عراق است و تبانی و فعالیت های وی علیه قانون اساسی عراق البته چیز جدیدی نیست. اگر چه در عالم واقع مسئله سه هزار محکوم خارجی در کمپی در عراق در مقابل مسائل جدی ای که کشور عراق با آن روبرو است و بخصوص کشته شدن انبوهی از مردم عادی عراق مسئله ای بسیار کوچکی است ولی می بینیم که همین گروه تروریستی مجاهدین خلق که هیچ ربطی به ساختار اجتماعی و اقتصادی و سیاسی پیچیده کشور عراق ندارد تا چه حد از مردم عراق انرژی گرفته و به یمن لابی اسرائیل و ضد عراقی مشخصا در پارلمان اروپا بخش اصلی بحث در مورد رابطه با عراق را به خود اختصاص می دهد و عملا علیه منافع هم اروپا و هم عراق بجای کمک مشکل ساز اصلی شده است. البته دستهای لابی اسرائیلی و دیگر دوایر ضد عراقی در پشت عروسکهایی مانند استیونسون و رجوی چندان هم مخفی نیستند.
استیونسون و روئسای وی از ادامه حضور مجاهدین خلق و داستانسرایی هایشان در مورد امنیت این گروه استفاده می کنند تا دولت منتخب عراق را تضعیف کنند. بیاد داریم که پارلمان اروپا تحت تاثیر و فشار اسرائیل و با استفاده از بقایای صدام و مجاهدین خلق و افرادی مانند استیونسون تمام توانش را بکار برد تا شاید نوری المالکی در انتخابات پیروز نشود ولی با همه تلاششان شکست خوردند.
امروز مقامات عراقی تقریبا متفق القول هستند که افزایش شدید عملیات تروریستی علیه مردم کوچه و بازار بعد از شکست در دخالتهایشان در انتخابات عملا ادامه همین سیاست شکست خورده است که در نقطه بعدی بدنبال کودتا علیه دولت منتخب عراق بود. البته برنامه ریزی و نقشه برای این کودتا هم شکست خورد و بسیاری در این رابطه دستگیر و محاکمه شدند. برخی از محکومین روانه زندان شدند ولی برخی همچون الهاشمی توانستند به کمک اربابان خارجی شان از کشور فرار کنند. شاهدیم که در سالهای بعد استیونسون و مجاهدین خلق تعدادی از این افراد فراری را به بروکسل آوردند تا علیه دولت عراق برنامه بگذارند و سخنرانی کنند شاید بتوانند کمکی به خط تضعیف عراق کرده باشند و مواجبی بگیرند. اینها وقتی متوجه شدند که این کارشان هم راه به جایی نبرده است توطئه جدیدی را شروع کردند و امروز می بینیم که بدنبال خریدن و استخدام افرادی در داخل عراق هستند که البته غالب آنها برای مردم عراق بعنوان بخش هایی از گروههای تروریستی همچون داعش و القاعده شناخته شده هستند. متاسفانه پارلمان اروپا و بخصوص هیئت رابطه با عراق آن این بار هم ابزار سیاست های مداخله گرانه و مزورانه دشمنان عراق بر علیه مردم و دولت آن بوده است.
به گفته استیونسون، برگزار کننده کنفرانس نوزدهم فوریه در پارلمان اروپا، “بسیاری از شخصیت های سیاسی و رهبران مذهبی عراق” در آن شرکت کرده اند و تمرکز کار این کنفرانس هم “حقوق بشر” بوده است. البته نفراتی که نام برده شده اند برای مردم عراق ناشناخته نیستند. بعثی ها، القاعده، ماموران سرویسهای جاسوسی غربی و غیره. جالب است. کانون هابیلیان در بغداد گزارش می دهد که حزب بعث عراق (صدامی ها) در بیانیه ای که در سایت رسمی اش منتشر کرده است مدعی شده که دعوت از این افراد به پارلمان اروپا توسط این حزب انجام شده است و سپس همین اطلاعیه حزب بعث عراق در بیانیه با فحاشی علیه مردم ایران و عراق به تشویق شرکت کنندگان می پردازد و مشخصا از کسانی که به مبارزه مسلحانه در استان الانبار کمک می کنند و بخصوص و با نام بردن از سازمان مجاهدین خلق ایران تشکر می کند و باز تشکر می کند که به ندای حزب بعث عراق پاسخ داده اند (البته میدانیم که گروه رجوی بعنوان یک گروه تروریستی خارجی نمی تواند نمایندگی هیچ فرد یا گروه عراقی را بر عهده بگیرد). وزارت حقوق بشر عراق در اطلاعیه ای که هفته گذشته منتشر کرد این کنفرانس (تروریستهای نفوذی و نفرات اجاره ای آنها در ساختمان پارلمان اروپا) را بشدت محکوم کرد و اعلام نمود که کنفرانسی که توسط گروههای تروریستی در پارلمان اروپا برگزار شده است مشخصا هدفش نشانه رفتن حقوق مردم عراق و بخصوص حقوق بشر آنهاست.
یکی از کثیف ترین حرکات استیونسون علیه دولت المالکی سوء استفاده این فرد از درد و رنج افرادی است که عملا در کمپهای مجاهدین خلق در عراق به گروگان گرفته شده اند. نمایندگی سازمان ملل در عراق که از سال ۲۰۰۹ مسئولیت انتقال این افراد از عراق را بر عهده داشته بیانیه ها و اطلاعیه های واضح و روشنی را در این مدت منتشر کرده که نه تنها رهبران مجاهدین خلق را مقصر عدم پیشرفت خط انتقال معرفی می کند که بوضوح آنها را متهم به نقض شدید حقوق بشر افراد داخل کمپ میداند. ولی کثیف تر از این کار استیونسون توطئه جدیدی است که برای به قتل رساندن این نفرات در کمپ عراق کلید خورده است.
مجاهدین خلق و رجوی به امید برانگیختن انگیزه در عراقی هایی که خواستار انتقام از قاتلین خانواده هایشان (مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق) هستند، به انواع راهها سعی می کنند که چنین القاء کنند که انگار مسعود رجوی در کمپ لیبرتی است. امید مجاهدین خلق و رجوی این است که حمله دیگری علیه کمپ لیبرتی بوقوع بپیوندد و تعداد دیگری از گروگانهای داخل کمپ کشته شوند. حمله ای احتمالی توسط انبوهی از زخم خوردگان عراقی که در کشتار اکراد و شیعیان توسط مجاهدین خلق در زمان صدام قربانی داده اند. حمله اول سپتامبر ۲۰۱۳ نمونه ایست از امیدی که رجوی به آن دارد. اگر چه هنوز مشخص نشده چه کسانی پشت این کشتار بوده اند ولی مشخص است که رجوی صد تن از افراد را با برنامه قبلی در آنجا رها کرده و اصرار داشت تا منتقل نشوند. این در شرایطی بود که همه می دیدند وضعیت بشدت بحرانی است و مردم عراق آنچنان نفرتی از مجاهدین دارند که بالاخره یک روز به این محل حمله خواهند کرد. و البته این همان چیزی بود که رجوی میخواست.
در مقابله با این تاکتیک شنیع جدید رجوی و استیونسون برای به کشتن دادن الباقی گروگانها، مقامات عراق دیروز رسما اعلام کردند که این شایعه دروغ است و تاکید کردند که مسعود رجوی در عراق نیست و البته اعلام کرده اند که میدانند که این شایعات توسط رهبران مجاهدین خلق بوجود آمده و دامن زده می شود و امیدشان هم صرفا بوجود آوردن تنش و النهایه رسیدن به هدفشان یعنی خشونت است. یکی از افراد جدیدا نجات یافته از مجاهدین خلق میگوید این نمونه دیگری است از زیست و خوراک رجوی و حامیانش. موجوداتی که تنها راه ادامه بقایشان را در کشتن گروگانهای بی پناه در کمپ لیبرتی عراق و تغذیه از خونشان میدانند.
آن سینگلتون