درهمسویی با تمامی محافل راست جهانی، سلطنت طلبان و عده ای از مهاجرین وطنی مبتلا به مرض مهاجرت، دروبسایت رسمی و در قسمت " یادداشت روز" فرقه رجوی نیز نوشته ای با عنوان " وحشت رژیم از پیروزی قیام مردم اوکراین، چرا؟"، درج شده است.
ضمن اینکه باید گفت که برخلاف آنکه ادعا و تبلیغ میشود، این تحرکات تاثیرچندانی بر جمهوری اسلامی ایران نمیتواند داشته باشد، برای تنویر افکار عامه، آوردن ملاحظاتی چند ضروری به نظر میرسد:
این تحرکات عمیقا وابسته به هیئت های حاکمه دنیای غرب که از زرادخانه های استراتژیکی آنها دایر بر قطعه قطعه کردن هرکشوری که کمترین شرایط این تجزیه درآنجا مشاهده میشود، بیرون آمده است والبته نه اقدام ابتدائی ونه انتهائی گردانندگان نظام سلطه و تابعیت جهانی است و تنها اشکال این مداخلات بوده که در زمان ها ومکان های مختلف چهره عوض میکند و ماهیت آنها از ثبات همیشگی برخوردار است!
نظام سلطه گر جهانی برای کوچک کردن کشورها، احتیاج به چند پارچه کردن و تضعیف آنها دارد که در فرصت مناسب، برنامه های مشخص خود را با هر لعابی هم که به آن زده باشد، به اجرا درمیآورد که البته بحث اینکه دراین مداخلات موفق خواهد شد یا نه در صلاحیت این یادداشت نیست.
این برنامه ها چیست؟
علیرغم کبری صغری چیدن های زیاد وایجاد توهم در مردم جهان و خاک پاشیدن بچشم آنها در درک ماهیت واقعی این تجاوزات، اینک بدرستی روشن شده است که تمامی این بازی های متنوع خرس گونه (که بازی های متنوع خرس تماما برای تصاحب گلابی های درخت است)، همان ترویج هرچه بیشتر سیاست های نئولیبرالیسم اقتصادی است که بموجب آن کشورهای پیرامونی کم وبیش نافرمان، ابتدا با جنگ وجدل های داخلی تضعیف گشته وسپس با دست کشیدن ازتوسعه صنعت بومی خود، تبدیل به صادر کننده ی مواد خام و وارد کننده کالاهای ساخت عمدتا 500 کورپراسیون جهانی باشند تا بدینوسیله چرخ این کورپراسیون ها که با صنعتی شدن کشورهای دیگر – وازجمله اوکراین- دچار سکون میشوند، باسرعت تمام بچرخند!
باید گفت که قبلا دراکراین یک انقلاب نارنجی کم خشونت تر از حضور کودتاگونه ی میدانی اخیر اتفاق افتاده بود و رهبران آن انقلاب نارنجی مدتها زمام امور کشور را بدست داشتند که نارضایتی مردم از اعمال این سیاست های کشور برباد ده، باعث شد که انتخابات ریاست جمهوری نسبتا دموکراتیکی درآن کشور که پتانسیل های بالقوه و بالفعل کشاورزی – صنعتی زیادی دارد- برگزار گردد که ماحصل این انتخابات برسر کار امدن مردی بنام یاکونویچ بود که براثر بی استخوانی خاصی که داشت وسیاست متزلزل نشستن بین دوصندلی را برگزید، سرانجامی خوش برای او ومردم اکراین رقم نزد.
سران آمریکا اعتراف صریحی کرده اند که 5میلیارد دلار ناقابل را صرف مخارج این تجمعات خیابانی کرده اند و عکس های ماهواره ای زیادی نشان از مسلح بودن تعداد زیادی از این نمایشگران میدانی دارد.
بدون اینکه درمورد خوب یا بد بودن کار رئیس جمهور اوکراین دربرخورد مماشات گرایانه اش با تجمع کنندگان مسلح قضاوتی کرده باشیم، یاد آوری این نکته لازم بنظر میرسد که در تحمع مسالمت آمیز سال گذشته خیابان وال استریت آمریکا، پلیس آمریکا با خشونت تمام چادرهای برپا شده را جمع کرد ویانوکویچ درمقابل مردمی مسلح به انواع سلاح سرد وگرم که ازطرف نئو نازیها و… سازماندهی میشدند، ازهرگونه گزندی شبیه آنچه که درآمریکا افتاد درامان مانده وبه کار خود ادامه دادند وحتی پلیس متحمل تلفات بیشتری نسبت به معترضین شد!!
جانیانی مانند مک کین (سناتور خونخوار آمریکائی و قاتل ویتنامی ها) درعرصه حضور پیدا کرد وقوت قلب لازم را به معترضین که فاشیست ها ونئونازیها هم درآن حضور چشمگیر و بسا تعیین کننده داشتند، عطا نمود!
دراین گونه اظهارات و نوشته های جهانی و وطنی! صحبت از حضور مردم میکنند و خواننده و یا شنونده کم آگاه خود را با این توصیف که این اقدامات مردمی بوده فریب میدهند.
اما حقیقت عبارت ازچیست؟
هرکودتائی هم به درجات مختلف گروهی از مردم راهمراه خود دارد وحضور صرف عده ای ازمردم دریک جریان ضد میهنی، ابدا مشروعیتی بدان نمی بخشد و توجیه گر خیانت نمیتواند باشد.
درجهانی که یک میلیارد بیکار، گرسنه و… دارد، جمع کردن چند هزار وحتی چند صدهزار ازمردم درمیدان ها و باوجود آدم بی رگی مانند رئیس جمهور منتخب وفراری اکراین، کار سختی برای جهانخواران نیست.
نگاهی به یوگسلاوی سابق انداخته و باور داشته باشید که حرکات اعتراضی میتواند باحضور مردم باشد ولی بنفع مردم وکشور هم نباشد چنانکه شد!
اما دوستان فرقوی من!
ازاین بلبشو بازارها، چیزی عاید شما نخواهد شد، بیخود به معده ی مبارک قول غیرعملی ندهید!
صابر