گروه فیمن مشهور به زنان با «سینههای برهنه» نام یک گروه اوکراینی است که در سال ۲۰۰۸ تأسیس و حدود صد عضو دارد. اعضای این گروه در تظاهرات اعتراضی، خود را به صورت برهنه و نیمه برهنه در میآورند. آنها می گویند که به پدرسالاری و مرد سالاری اعتراض دارند، اما هنوز به درستی ربط بین اعتراض به این مسائل با برهنگی این زنان مشخص نشده است. در جهان کسی به آنها با دیده احترام نمی نگرد گو این که خود آنها نیز می دانند رفتارشان غیراخلاقی و نادرست است.
اعضای باندرجوی نیز چندسالی است متأثر از فضای فمینیستی در غرب، اصرار زیادی دارند خود را مدافع حقوق زنان نشان دهند، اگرچه اعضای باندرجوی خود را همچون عناصر فیمن برهنه نمی کنند، اما کارهای غیراخلاقی آنها به مراتب بدتر از دست زنان اکراینی میباشد، بقایای رجوی شیادانه دروغ میگویند و حقوق زنان را به منافع تشکیلاتی و اهداف سیاسی خود گره میزنند.
مشابهت دیگر این دو دسته این است که یک مرد بیمار هیستریک جسنی در پشت تشکل، حرکات و رفتار وقیحانه آنان قرار دارد و از آن به عنوان برده جنسی استفاده می کند.
کیتی گرین، کارگردان ۲۸ سالهی استرالیایی که نزدیک به یک سال را با اعضای گروه فِمِن در شهر کیف همراه بوده، در فیلم مستندی با عنوان مستند «اوکراین یک فاحشهخانه نیست» زوایای تاریکی از زندگی روزمره این زنان و نیز مناسبات آنها با ویکتور سویاتسکی، پدر معنوی گروه فِمِن را روشن می سازد. گرین فاش می سازد که مغز متفکر و فرد پشت پردهی این گروه یک مرد است که زنان عضو آن را «فاحشه» صدا میکند.
سویاتسکی که از او اطلاعات کمی موجود است، در رسانهها به عنوان یک دانشمند علوم سیاسی، فعال فمینیست، و مشاور سیاسی شناخته میشود. کارگردان استرالیایی، در این مستند، ضمن اذعان به قدرت سازماندهی سویاتسکی، خاطرنشان میکند که او به شکل بیرحمانهای بر زنان فمن سیطره دارد؛ آنها را تحقیر میکند و «فاحشه» صدا میزند.
سویاتسکی در بخشی از فیلم میگوید: «زنان ضعیف هستند. آنها زود تسلیم میشوند. بیجرات و بیدقت هستند. اینها در کنار خیلی عوامل دیگر باعث میشود که نتوانند یک فعال سیاسی باشند.»
کیتی گرین، در فیلمش میگوید سویاتسکی، دختران جذاب را برای شرکت در تظاهرات برهنه، دستچین میکرد چرا که معتقد بود «دختران زیبا هستند که میتوانند صفحات اول روزنامهها را تسخیر کنند».
اینا شوکنچو که ظاهراً رهبر گروه شناخته می شود در بخش این مستند میگوید که گروه فمن، هیچگاه سعی نکرد که تاثیر سویاتسکی بر خود را پنهان کند. او و سایر اعضا، داوطلبانه دربارهی این موضوع در فیلم سخن گفتهاند. از جمله یکی از اعضا، رابطهی دختران با سویاتسکی را به سندروم استکهلم تشبیه میکند. جایی که گروگانها به گروگانگیر وابسته میشوند.
شوچنکو با بیان اینکه این مرد که کنترل گروه را در دست داشته، میگوید که معتقد است که نقش سویاتسکی در موفقیتهای گروه این بوده که اعضا را در مقابل رسوم مردسالارانه مقاوم کرده است.
اینها تمام مشابهت هایی است که بین دار و دسته رجوی و زنان فیمن وجود دارد، رجوی نیز زنان عضو مجاهدین را ذاتاً زنان نابکاری می داند که ایدئولوژی او توانسته است آنها را پاک سازد و او توانسته به آنها جرأت بدهد که در عرصه سیاسی عرض اندام کنند، مریم رجوی نیز هیچگاه پنهان نمی سازد که مرهون رجوی و چیزی از خود ندارد.
اما یک تفاوت عمده نیز در این میان وجود دارد، اعضای گروه فیمن تلاش کردند خود را از چنگال سویاتسکی بیمار جنسی نجات دهند، در این باره شوچنکو می گوید امیدوار است از حضور ارعابآمیز سویاتسکی رهایی بابند و شأن و جایگاه خود را دوباره به دست آورند، اما مریم رجوی و زنانی که بردگان جنسی رجوی هستند تلاش دارند تا جایگاه او را تحکیم بخشند و هیچ کوششی برای علاج سندروم استکهلم در میان اعضای مجاهدین ندارند.