از بچگی بزرگترها زیر گوش ما زمزمه می کردند دروغگو دشمن خداست و بالاترین مرزبندی معنوی و عرفانی در تعریف رابطه بشر با هم نوع خود همین تنظیم رابطه انسان به عنوان جانشین خدا به یگانگی اش با الله شناخته می شود و ارزش گذاری می شود. بی جهت نیست که گفتند دروغگو دشمن خداست. قصد ندارم این بحث را ادامه دهم، غرض پیوندی است تا ماسک را از چهره رجوی ها بردارم و باطن کاذب آنها را عیان نمایم.
راستی دروغگویی تا کجا؟ آّیا دروغ هایشان حد و مرزی هم دارد؟ قصد دارم بی مرزی مریم قجر را در رابطه با ادعای دروغینی که سال 1392 را سال پیروزی و سال 1393 را سال سرنگونی عنوان کرد اشاراتی داشته باشم.
چرا دروغ گفتن در دستگاه این خانم قبحی ندارد؟!! برای این که یکی از خصائص فرقه و فرقه گرایی دروغ گفتن است وگرنه از هم می پاشد. من جای جای سال 1392 را مرور کردم، حتی به یک مورد هم بنام پیروزی برنخوردم، آخر خانم قجر فریبکاری تا کی؟
از 30 خرداد سال 1360 که مسعود رجوی در مقابل مردم و انقلاب و رهبری آن ایستاد، همواره به نیروهایش وعده سرنگونی کوتاه مدت را می داد. یکبار گفت شش ماه دیگر کار رژیم تمام است در جای دیگر گفت یک سال دیگر و سال 76 با انتخاب آقای خاتمی در مقام ریاست جمهوری، رجوی بحثی را بنام «خاتمی جام زهر رژیم است یا جرعه حیات؟»را برای فریب اعضاء در تشکیلات مطرح کرده بود. بحث بسیار داغی بود تا مدتها در تشکیلات ادامه داشت در طی دوره اول ریاست جمهوری خاتمی سازمان به لیست تروریستی جوامع اروپا برای اولین بار اضافه شد جلوتر رفتیم شورای ملی مقاومت هم به لیست اضافه شد در امریکا همچنین.
در یک نشستی سئوال کردم این چه جام زهری است که عرصه را بر ما تنگ کرده و تمام دفاتر سازمان را در اروپا مسدود کردند و سایر فعالیت های سیاسی سازمان و شورا را تخطئه کردند پس جرعه حیات برای نظام جمهوری اسلامی ایران بود نه جام زهر، این تحلیل رجوی ناشی از تزویر سیاسی از نوع فریبکاری اش بود. و…..
سال 1377 هم گفت سال آمادگی برای سرنگونی، این سال تمام شد ولی خبری نشد. سال 1388 عنوانش را عوض کرد و گفت سال سین!! (سال سرنگونی) و سال های متمادی تحت نام های متفاوت به این فریبکاری می پرداخت.
در پیام نوروزی 93 مریم بحث هزار اشرف را مطرح کرد در ضرب المثل می گویند یارو را به ده راه نمی دهند سراغ کدخدا را می گیرد باید به خانم قجر گفت در اشرف چه گلی به سر اعضاء گرفتار زدی تا اینکه بخواهی هزار اشرف دیگری بسازی!!!. در نتیجه وقتی دیوار تشکیلات با دروغ بنا شود منطقا بایستی انتظار داشت بالاخره روزی فرو بریزد.
در شرایط حاضر حتی برای نیروهای او هم روشن شد تحلیل های او هیچ پایه و اساسی ندارد پس می توان نتیجه گرفت دروغگو دشمن خدا و خلق خدا است. پس بی جهت نیست هر چه جلوتر می رویم تشکیلات مضمحل تر و از هم گسسته تر می گردد و در معرض نابودی قرار می گیرد زیرا این دیوار از بن کج بنا شده است و سرنوشت اش فروپاشی است. این را در تقدیر فرقه باید دید.