خاطره ای از منوچهر سخایی خواننده و مرتبط با مجاهدین

سایت رجوی به مناسبت سالروز درگذشت خواننده منوچهر سخایی ضمن تجلیل از وی به عنوان هنرمند مقاومت با بیش از نیم قرن فعالیت و شهرت هنری یاد کرد واشاره کرد که سابقا مریم قجر نیز در توصیف شخصیتش بسا خزعبلات بافته بود تا آنچنانکه شایسته است از وجودش در راستای مقاصد شوم سیاسی (قدرت طلبی) بهره ببرند.

از قدیم گفتند که حرف , حرف می آورد ومن هم با خواندن مطلب مرتبط با سخایی خواننده در سایت رجوی , خاطره ای ازایشان به ذهنم متبادر شد که عینا جهت اطلاع مخاطبانم نقل میکنم:

نیمه پائیز1373 درپایگاه مجاهدین واقع دراستکهلم سوئد خانم حشمت سریری صدایم زد و از قول خواهر بهشته  شادرو (طهمینه) از مسولان روابط خارجی گفت که امروز برای امر مالی اجتماعی نروم و داخل پایگاه بمانم چونکه بایست درجلسه ای مشارکت داشته باشم.
ساعاتی بعد درکافی شاپ مانندی درمرکز استکهلم حضور پیدا کردم که خواهر طهمینه و خواننده منوچهر سخایی را مشغول نوشیدن قهوه دیدم که البته مرا هم به نوشیدن یک فنجان قهوه داغ با یک عدد شیرینی که پای سیب می نمود دعوت کردند.

شخصا حرفی برای گفتن نداشتم لذا سراپا گوش شدم که ببینم موضوع چیست وچرا درکافی شاپ!؟

خواهر طهمینه با اندکی خوش وبش وگرم گرفتن بیشتر با سخایی به ایشان گفتند که لابد این برادر را نمی شناسی و سپس درمعرفی من گفتند که این برادر رزمنده ارتش و از فرماندهان هستند که به اتفاق شماری دیگر از عراق به همراه خانم رئیس جمهور یعنی خواهر مریم به اروپا آمدند و وارد فاز جدید فعالیتی شدند که اصلا شاید برایشان خوشایند هم نبوده باشد.
خواننده سخایی هرچند ساکت بود ولیکن با نگاهش سوال داشت که چه فعالیتی هست که ناخوشایند است که این برادر از عراق برای انجامش به اروپا اعزام شده است!؟

خواهر طهمینه اجازه نداد قضیه زیاد بغرنج شود و در ادامه افزودند:” این برادرمدتی است که به کارمالی اجتماعی مشغول است و دارد از شهروندان خارجی با محمل هایی پول برای مقاومت جمع آوری میکند در حالیکه نه زبان سوئدی بلد است ونه آنچنانکه باید انگلیسی. چراکه دیروز مقاومت حکم میکرد که ایشان درعراق بماند و بجنگند و امروز مقاومت حکم میکند که این برادر بیاید اروپا و برای مقاومت و خواهر مریم پول جمع آوری بکند!

خواننده سخایی که یک جورهایی غافلگیرشده بود و قافیه را باخته بود زودی توانست خودش را جمع وجور کند ودر جواب سناریوی خواهر طهمینه گفت: ” خانم ببینید این برادر مجاهد هستند و اختیارش دست شماست درحالیکه من مجاهد نیستم وهنرمند هستم واصلا هم دوست ندارم وارد این وادی شوم که شما ترسیم کردید. من هرچند برای مردم می خوانم ولیکن درعوض پول میخواهم تا زندگی ام بگذرد. این پولی هم که شما برای اجرای یک کنسرت دراستکهلم به من پیشنهاد کردید خیلی کم است ومبلغ پیشنهادی من خیلی بالاتر است.

این جای قضیه بود که متوجه شدم موضوع اغفال خواننده سخایی است با حداقل قیمت. باورکنید جلسه خیلی به درازا کشید طوریکه توفیق اجباری دست داد که با اجازه ناهار را نیزدرهمان کافی شاپ برایمان سرو کنند ولیکن بحث نتیجه نداد وخواننده سخایی دراولین معامله تسلیم نشد که مفتی برای رجوی کنسرت اجرا کند و  مورد بهره برداری قرار گرفته شود.

لازم به یادآوری است که درآن مقطع رجوی به دنبال خیلی ازهنرمندان رفته بود ازجمله ویگن , تقدسی , الهه , مرتضی و….که خوشبختانه عمده آنان درگذرزمان متوجه ماهیت رجوی و نیات پلیدش شدند وبتدریج ازاین فرقه فاصله گرفتند ولیکن خواننده سخایی متاسفانه درادامه تماسهایش با این فرقه خریداری شد ودرخدمت رجوی قرارگرفت.

ما که بخیل نیستم با این حال روحش شاد.
پوراحمد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا