این فرمول و کسری است که صورت آن جنون رهبری(رجوی) و مخرج آن جان های ارزان و مفتی کادرها و بدنه تشکیلات فرقه رجوی است. این داستانی است که طی پروسه ها و مقاطع و سرفصل های ضروری از بدو تشکیل فرقه مجاهدین وجود داشته و ساری و جاری بوده است از قتل اعضا مسئله دار و ناراضی کادر رهبری در زمان شاه تا هم اکنون در کمپ ترانزیت لیبرتی.
اگر جهت اطلاع و اشراف و آگاهی آن دسته از افراد که شناختی به کارنامه سیاه رهبری فرقه ندارند فقط چند فاکت و نمونه بیاوریم و بطور کلی بگوییم. در ابعاد رسمی و بیرونی فرقه با دستور رهبری برای خنثی نمودن اقدامات قانونی علیه تشکیلات از سوی دولت ها. خود سوزی های رخ داده از جمله خود سوزی ها برای چند شب بازداشت مریم در فرانسه. به کشتن دادن دهها تن در اعتصاب غذایی و پزشکی درکمپ کنونی لیبرتی فقط به خاطر لجاجت و جنون رهبری فرقه / اکنون بیستمین نفر آنها محمد بابایی از اعضای قدیمی فرقه است.
اینک قبل از اینکه به فاکت ها و نمونه ها و موارد به هدر دادن جان انسانهای غافل در گذشته بپردازیم بایستی به مجموعه جداشدگان فعال – خانواده های اسیران – سازمان ملل – حقوق بشر و دولت عراق و تمامی مجامع ذیربط و حقوق بشری خاطر نشان کنیم که رهبری برای اثبات جنون شیطانی خود به شیوه های مختلف جان اعضا فرقه را در لیبرتی به خطر انداخته و ضوابط و قوانین جدیدی برای سرکوب وکشتن افراد ناراضی و مسئله دار برنامه ریزی کرده است و به فالانژها و دیوانگان تشکیلاتی اش دستور حذف فیزیکی ناراضیان را صادر کرده است.
تجربه گذشته و تنها چند مورد به اطلاع سازمان ملل می رسد تا واقعا در جهت جلوگیری از وقوع حوادث و تراژدی جدیدی جلوگیری و بکار گرفته شود.
رهبری فرقه در گذشته مسئله داران را در تصادفات ساختگی به قتل رسانده و برای عادی سازی آنرا تلفات کار روزمرده ثبت نموده است .
رهبری مجاهدین در تیراندازی و شلیک مستقیم به مغز افراد مسئله دار آنرا شلیک خود بخودی و مرگ آنها را عادی ثبت نموده است.
رجوی در یک سناریو به عنوان چک و آزمایش ماسک ضد گاز در یک سوله با حضورافسران استخبارات عراق(دوران صدام) مسئله داران را توسط گازهای خطرناک دچار اختلالات روانی کرده است.
رجوی افراد مسئله دار را به مرزها برده و در حین شناسایی ساختگی در مرز با هماهنگی تک تیراندازهایش که از قبل به جلو تر و جبهه ایران فرستاده شده بودند افراد ناراضی را هدف قرار داده و به قتل رسانده و به حساب رژیم ایران گذاشته است.
رجوی افراد مسئله دار خود را تحت عنوان افرادی که جدا شده هستند به سمت پایگاه مرزی ایران می فرستاد و داخل کیف و ساک دستی آنها موارد مشکوک و طرح های ساختگی ترور قرارمی داد تا این افراد توسط رژیم ایران اعدام شوند.
رجوی افراد جدیدالورود و تازه وارد را به داخل تشکیلات و مناسبات خود وارد نمی کرد و آنها را بلافاصله بعد از یک آموزش کوتاه و دوپینگ ایدئولوژی برای ترور به داخل ایران اعزام می کرد تا اولا سالها در فرقه نمانند و انرژی صرف آنها نکنند دوما دارای اطلاعاتی نباشند تا اگر به دست رژیم ایران افتادند بدون بروبرگرد اعدام شوند سومأ آنهابه داخل مناسبات فرقه نیایند واز وضع خراب رجوی باخبرنشوند وگرنه عملیاتی برای رجوی انجام نمی دادند. این نوع سوء استفاده از افراد برای رجوی جان های ارزان نام گرفته بود و صدها مورد دیگر…
حال در خاکریز آخر و بن بست اجتناب ناپذیر رجوی بدون شک برای آخرین ترفندش این جان های بی ارزش را به آسانی به هدر می دهد و از آنها سوء استفاده هم می کند.وظیفه سازمان ملل- حقوق بشراست که به جداشدگان کمک کنند تا این اسیران را نجات دهند.