رئیس (پرزیدنت) حزب وکس (صدا) اقرار می کند سیزده سال است در راه هدفی فعالیت می کند که بخشی از آن خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از لیست تروریستی و بخش دیگر آن باز سازی چهره این گروه است. وی میگوید سیاستمداران اسپانیایی باید از این گروه حمایت کنند چرا که این گروه جزو دوستان سازمان سیا (اطلاعات مخفی امریکا) است.
آلجو ویدال کوادراس مرد کلیدی رابطه سیاسی اسپانیا با سازمان مجاهدین خلق است. این عضو سابق حزب مردم و رئیس جدید حزب وکس اولین سیاستمدار اسپانیایی بوده که با این سازمان “دموکراتهای آپوزیسیون در تبعید” رابطه بر قرار کرده است. خودش رابطه اش را اینطور توضیح میدهد: “سال ۲۰۰۰ بود و من تازه بعنوان نماینده در پارلمان اروپا انتخاب شده بودم. من میبایستی بزودی به بروکسل بروم و در آن زمان من نماینده ای از پرتقال، پائولو کازاکا، را دیدم. پائولو کازاکا سالها بود که برای این گروه “ایرانیان دموکرات در تبعید” کار می کرد و از من خواست که با تعدادی از نمایندگان آنها ملاقات کنم. ما صحبت های طولانی داشتیم آنها مدارک زیادی به من ارائه کردند و وضعیت ایران را توضیح دادند و توضیحاتی در رابطه با تاریخچه سازمان مجاهدین خلق. از این نقطه روابط ما آغاز شد …
از آن زمان تا کنون وی حمایت مطلق خود را از این جریان ابراز کرده است. وی از زمان تشکیل و آغاز به کار پارلمان اروپا یعنی سیزده سال پیش تا بحال با “شورای ملی مقاومت ایران” همکاری می کند. متخصصین امر معتقدند که این سازمان بازوی سیاسی سازمان مجاهدین خلق ایران است. هدف اولیه این همکاری خارج کردن نام این گروه از لیست تروریستی بوده. سازمانی که در سال ۱۹۹۷ در لیست گروههای تروریستی ایالات متحده امریکا و متعقبا در سال ۲۰۰۲ در لیست اتحادیه اروپا قرار گرفته است و متهم است که چندین امریکایی را در سالهای ۱۹۷۰ به قتل رسانده و در سال ۱۹۹۲ به نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک حمله کرده. هدف بعدی به شناسایی رساندن “مشروعیت الترناتیو بودن” این گروه بوده که در چشم جامعه بین المللی بدست آورده شود. “فعالیت های شدید لابی گری انجام شده در طی بیست سال اخیر بنیان فعالیت های سازمان و این فرد سیاستمدار اسپانیایی بوده” که عضو گروه “دوستان ایران آزاد” هم هست. گروهی که تشکیل داده اند شامل حدود هفتاد نماینده پارلمان اروپا میگردد که کار اصلی آن تبلیغ برای رساندن پیام این سازمان به مراجع بین المللی است.
اولین هدف این ها بدست آمده است. شورای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ گروه را از لیست تروریستی خود خارج کرد. خود ویدال کوادراس البته بصورتی آرام میگوید که: “ولی البته این خارج شدن صرفا یک بحث قضایی و دادگاهی بود”. وی به حکمی از دادگاه اولیه لوکزامبورک اشاره می کند که در سال ۲۰۰۸ مدعی شد که “در حال حاضر هیچ مدرکی که این گروه در حال حاضر خطری برای ما محصوب بشود ارائه نشده است”. مجاهدین خلق بعد از این پیروزی در اتحادیه اروپا، جنگ صلیبی خود را در واشنگتن شروع کردند. کودراس میگوید “من در این پروسه بسیار نزدیک بودم و با آن زندگی کردم. ما مذاکرات و جلسات طولانی بسیاری با وکلا برای پیش بردن این هدف در امریکا داشتم. ما به وکلا نشان دادیم که این هدف را چگونه در اتحادیه اروپا پیش برده ایم”. نتیجه این که در سال ۲۰۱۲ وزارت خارجه امریکا هم تصمیم گرفت که دیگر اینها را تروریست نداند.
براستی چه انگیزه ای باعث شد که امریکا اینها را از لیست سیاه خود خارج کنند؟
محققین اکادمیک میگویند دادگاه و مسائل قانونی نمی توانند تنها دلیل خروج اینها از لیست سیاه باشند. قبلا هیلاری کلینتون مشخصا گفته بود که نه وی و نه وزارتخانه زیر دستش نمیتوانند گذشته را “نادیده بگیرند” یا “به فراموشی بسپارند”. این شامل مواردی میگردد همچون “دست داشتن مجاهدین خلق در قتل امریکایی ها در ایران در سالهای ۱۹۷۰ و یا حملات آنها در خاک امریکا در سال ۱۹۹۲″. نظر دیگر متخصصینی که ما با آنها مشورت کرده ایم هم بر این است که دلایل مختلف دیگری هم وجود دارد که دولت امریکا را بر آن داشت تا این تصمیم را بگیرد.
اولا این که شایع است که سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۲ برنامه اتمی ایران را کشف کرد که باعث شد تا دولت امریکا بتواند علنی به طرف “جنگ” با رژیم آیت الله ها حرکت کند. ثانیا زمانی که امریکا عراق را اشغال کرد و پس از آن که امریکایی ها مجاهدین خلق را خلع صلاح کردند، امریکا بدون مقدمه”موقعیت تحت حفاظت خود” را به این گروه داد. بنابر نوشته های رسمی امریکا، مجاهدین خلق بصورت “داوطلبانه” خلع صلاح شدند ولی بنابر نا نوشته ها و منابع غیر رسمی موجود، سازمان سیا و موساد مجاهدین خلق را برای استفاده های ابزاری خودشان آموزش میدهند. این مسئله تا جایی پیش میرود که در سال ۲۰۱۲ ایان میزاحی رئیس سابق سرویهای مخفی اسرائیل دست داشتن مجاهدین خلق در “جنگهای سری” علیه ایران را علنی فاش می کند. “جنگهای سری” ای که تا همان زمان به کشته شدن چهار دانشمند اتمی ایران انجامیده. و ثالثا این که سیاستمدران امریکایی سالهای سال از مجاهدین خلق بعنوان یک ابزار فشار علیه حکومت ایران استفاده کرده و می کنند. متخصصینی که با آنها مشورت کرده ایم میگویند: “آنها فارسی حرف میزنند و با منابعی در داخل حکومت رابطه بر قرار می کنند. بنابراین آنها می توانند برای اهداف امریکا قابل استفاده باشند”.
البته این متخصصین معتقدند که این حمایتها بدون پشتوانه هم نیستند. سابقه این مطلب هم به سالها قبل بر میگردد. سالها قبل نیویورک تایمز افشا کرد که مجاهدین خلق با رشوه دادن به سیاستمداران حمایت آنها را می خرد. بعد ها صحبت از دستمزد های علنی پانزده هزار تا سی هزار دلاری شد. و حتی فرماندار سابق پنسیوانیا، ادوارد رندل با تحقیقات خزانه داری روبرو شد چرا که بیش از ۱۵۰۰۰۰ دلار از این گروه گرفته بود در حالی که گروه هنوز در لیست تروریستی امریکا بود. در اتحادیه اروپا هم قضیه جز این نبوده و نیست. نشریه ما افشا کرده است که تا کنون دو پرزیدنت سابق اسپانیایی برای جلسات سالانه مجاهدین خلق در ماه ژوئن به پاریس رفته و در قبال این حضورشان دستمزد دریافت کرده اند. آلجو ویدال کوادراس پرزیدنت کنونی حزب وکس اسپانیا ولی با عجله سعی می کند که توضیح بدهد و می گوید: “ولی سیاستمداران دیگری که از آنها حمایت می کنند پولی دریافت نمی کنند”. و ادامه میدهد: “در این جهان هنوز رژیم هایی هستند که حقوق بشر را زیر پا می گذارند. مانند کوبا، کره شمالی و ایران. من معتقدم که وظیفه هر دموکراتی است تا برای تغییر ایران به یک دموکراسی فعالیت کند”.
مخارج هنگفت مجاهدین خلق از کجا تامین میشود؟
متخصصین هنوز نتوانسته اند این سوال را که بواقع این مخارج هنگفت از کجا تامین میشود را کاملا رد یابی کنند. مخارجی که شبکه ای عظیم از ارتباطات، فعالیت ها و حمایت های علنی و مخفی را اداره می کند. البته ویدال کوادراس نظرش این است که این مخارج صرفا توسط ایرانیان مخالف تامین می گردد. و میگوید: “اینها ایرانیانی هستند که برخی از آنها بسیار ثروتمند هستند”. ولی سیاستمداران دیگری که با آنها مشورت کرده نظر دیگری دارند. کاری دوران از حزب پی پی بالیرس بزرگترین حامی مجاهدین خلق در اسپانیا است و خودش میگوید: “من آنقدر ها هم احمق نیستم که فکر کنم این زیرساخت عظیم با پول تعدادی ایرانی مهاجر تامین بشود. من کمک و فعالیت برخی از قدرت ها در حمایت و کمک به آنها را رد نمی کنم”. امریکا، اسرائیل و عربستان سعودی برخی از قدرت هایی هستند که احتمالا بصورت مخفیانه از این گروه پشتیبانی مالی میکنند. خانم دوران البته میگوید که وی برایش فرقی نمی کند و ادامه میدهد که: “من افراد را در اعتصاب غذا دیده ام. من عکس کشته شدگان را دیده ام و به سخنان مادران گوش داده ام و اگر شما نتوانید ثابت کنید که این یک کلاهبرداری بزرگ است، همه اینها برای من واقعی است”.
قتل ۴۰ هزار ایرانی در دوران جنگ ایران و عراق به مجاهدین خلق نسبت داده می شود و این ترورهایشان ترورهایی مانند ترور پرزیدنت رجایی و نخست وزیر باهنر و یا قتل گسترده اکراد را نیز شامل می گردد. مجاهدین خلق همین امروز هم بصورت فعال در حمایت از مخالفین سوریه دست دارند. برخی از گزارشات از جمله گزارشاتی از کمیساریای عالی پناهندگی بوضوح اعلام می کنند که این گروه حقوق بشر در داخل خودش را هم رعایت نمی کند. البته باز ویدال کوادراس هیچ بهایی به این گزارشات نمی دهد و همه آنها را به سادگی بعنوان “تبلیغات ایرانیان” رد می کند. این حرکت کواراس البته با پیام مریم رجوی رهبر این گروه همخوانی دارد. پیامی که وی در حضورش در پارلمانهایی که بتواند به آنها راه بیابد مرتبا تکرار می شود. مریم رجوی معمولا دو بار در سال در اروپا ظاهر میشود. این شامل حضور وی در اسپانیا نیز میشود. وی در دسامبر ۲۰۱۲ به مادرید آمد و در این حضورش توانست با شهردار آنا توتلا هم ملاقاتی داشته باشد. جالب است که وی (آنا توتلا) همسر یکی از سیاستمدارانی است که مجاهدین خلق در قبال حمایت های علنی اش به وی دستمزد پرداخت کرده اند.
السا. اس. وجو، نشریه اسپانیایی دسترلا دیجیتال (ستاره دیجیتال)