سرمقاله ی اخیر وبسایت رسمی فرقه رجوی " کارنامه یکساله حسن روحانی زهر و دیگر هیچ " عنوان یافته است.
درقسمتی ازاین نوشته میخوانیم:
" دروغهای روحانی به قدری مسخره بود که نمی توانست کسی را بفریبد. روحانی ادعا کرد تورم نقطه به نقطه را از 42 درصد به 16درصد رسانده است! اما توضیح نداد که با استفاده از چه معجزه یی در قانونمندیهای اقتصادی توانسته است در کمتر از یک سال تورم را 27درصد پایین آورد و چرا مردم عکس آن را احساس می کنند؟! "
که اتفاقا نشان میدهد آنکه دجال گری میکند، خود باند رجوی است وبا استفاده ازعدم آگاهی مردم ازاصطلاحات اقتصادی غامض وتخصصی، سعی دراغفال مردم دارد وتوضیح نمیدهد که تورم نقطه به نقطه با تورم بطور عمومی فرق دارد ومعنای تورم نقطه به نقطه آنست که مثلا ازخرداد ماه 92 تا خرداد ماه 93 این رقم از 42 درصد به 16 درصد رسیده است واین موضوع نشان نمیدهد که تورمی درکار نبوده بلکه منظور آنست که نرخ تورم خرداد 93 نسبت به خرداد 92 پایین بوده است واین مسئله میتواند ازقبال تصمیماتی مانند کم کردن حجم نقدینگی دربین مردم واقدامات پیچیده ی دیگری باشد و بمعنی این نیست که مردم آنرا احساس کنند و تنها وقتی احساس خواهند کرد که تورمی درکار نباشد که البته تحقق این عمل بسیارسخت و حیاتی با اقدامات مهمتری مانند افزایش تولید و… وابستگی تنگاتنگی دارد.
احتمالا اگر ورداسبی بعنوان یگانه اقتصاد دان سازمان مجاهدین سابق توسط رجوی به کشتن داده نمیشد واین مناسبات فعلی برده داری وحرمسرا پروری در آن ترویج وتوسعه نمییافت، چه بسا که مجاهدین اسبق ما، دچار چنان بیسوادی اقتصادی و انحطاط اخلاقی نشده و سخنان رئیس جمهور منتخب ایران را اینچنین واژگونه تفسیر نمیکردند!
چون صحبت از ورداسبی وسرنوشت غم انگیز او بمیان آمد، لازم آمد که گفته شود که ما درجایی ندیده ونشنیده ایم که تئوریسین اقتصادی یک تشکیلات برای انجام یک عملیات نظامی بکار گرفته شده باشد واین مسئله تنها درزمانی صورت میگیرد که هدف ازآن ازبین بردن فرد باشد که درمورد ورداسبی چنین شد و او قربانی کج اندیشی وخیانت وجنایت رجوی شد!
دراین سایت بنقل از دکتر روحانی نوشته شده است:
" «توافق نهایی با 5+1 یکی از بزرگترین توافقات تاریخ سیاسی نه منطقه ما، بلکه در سطح جهان یکی از آنهاست»… چون اگر این مذاکرات به نتیجه برسد، معنایش این است که تحریمها برداشته می شود و وقتی که تحریمها برداشته می شود، سرمایه گذاری در ایران روانتر انجام می گیرد».
کجای این اظهارات غیر منطقی است؟ چه کسی وکدام کشور میتواند درجهان معاصر به تنهایی وباعدم تعامل با دیگران زندگی کند؟ تحریم های ظالمانه ای برملت ایران تحمیل شده وسبب ضایعات بزرگی درعرصه های مختلف زندگی اقتصادی- اجتماعی مردم گشته که بابرداشته شدن آن و نیز آزاد کردن دارائی های ما از چنگ بانک های غرب، زندگی مردم سروسامان بهتری می یابد و وظیفه ی هررئیس جمهوری است که دررفع این نقیصه به مردم کمک کند!
درجای دیگری ازاین تحلیل طلائی میخوانیم:
" منظورش از تعامل با دنیا هم، باز کردن همهٴ در و دروازه ها به روی سرمایه گذاران غربی است و خام خیالانه تصور می کند اگر سرمایه گذاران 200میلیارد دلار سرمایه گذاری کنند، لابد همهٴ مسائل رژیم حل خواهد شد…، ثانیاً به فرض که همهٴ رؤیاهای طلایی رژیم هم محقق شود و تمام 200میلیارد سرمایهٴ خارجی هم به ایران سرازیر شود، آیا معضلات حل می شود؟ البته وضع بدتر خواهد شد که بهتر نخواهد شد،…".
البته بازکردن بی رویه دروازه ها برروی سرمایه داران غربی وعدم لحاظ منافع ملی دراین مورد، مسلما که درست نیست. اما اگر این تعامل بصورت مقتدرانه وبا استفاده ازتضادهای موجود جهانی بطریق هوشمندانه ای انجام گیرد واین سرمایه گذاری ها درخدمت تولید واشتغال واقعی باشد، ضرری برای مردم ما دارد؟ چرا فکر میکنید ویا تلقین مینمایید که وضع بدتر هم خواهد شد؟ شما ازکی مخالف روابط متقابلا سودمند با دنیای غرب شده اید؟ مگر خودتان صورت رذیلانه تر این روابط را به جان و دل نخریده ونمیخرید؟؟!!
در قسمتی دیگر ازاین اظهار نظر وتحلیل عالمانه!! آمده است:
" علت وحشت رژیم از تحولات اخیر عراق که سراپای رژیم را تکان داده، همین هراس از فضای انفجاری است که بسا بیشتر از جامعه عراق، حاکمیت دار و دسته فاسد و جنایتکار حاکم بر میهنمان را تهدید می کند".
درجواب این ادعا باید گفت که با وجود اینکه هنوز زود است که اظهار نظر صریحی درمورد وقایع عراق بیان نمود ولی دم خروس هایی پیداست که نشان میدهد لشگر کشی داعش به عراق فی البداهه نبوده وبرعکس با نقشه ها وبرنامه های چند دهه ی آمریکا وپاره ای ازقدرتمندان اروپا دایر برتجزیه عراق همخوانی داشته وتقریبا میتوان گفت که عراق برای بار دوم مورد تهاجم امپراطوری آمریکا قرار گرفته است (در این مورد به اظهارات چندین سال پیش جوبایدن ورفیق صهیونیست او دائر بر ضرورت تجزیه ی عراق به سه کشور مجزی توجه شود)!
بیاد داشته باشیم که اوباما دریکی ازسخنرانی های اخیر خود، ازسیاست های جورج بوش و دیک چنی دایر برحمله ی مستقیم نظامی به کشورهای ثالت انتقاد کرده و راه سیطره ی آمریکا برجهان را پرورش، تسلیح وحمایت وسیع مالی از تروریست های تکفیری ویا نئو فاشیست دانسته تا جنگ نیابتی ازطرف آمریکا را ازخاورمیانه گرفته تا تایلند و اکراین و…، آغاز نمایند وارتش آمریکا مجبور به تحمل اینهمه فرسودگی نشده واز فشار افکار عمومی آمریکا برحاکمیت آن کاسته شود.
چطور شد که پیشمرگان کرد و نیروهای داعش دربغل گوش هم، حتی یک سیلی هم به همدیگر نزدند و داعش این اجازه را به این پیشمرگان کرد عراق داد که بدون زحمت، شهر مورد مناقشه ی بین اعراب، ترکمن ها وکردها را باین سادگی به تصرف خود درآورد؟
چرا ترکیه بعنوان کشوری که خود را وصی و قیم ترکمن ها میداند، ابدا کاری بنفع آنها درعدم تصرف کرکوک نفت خیز انجام نداد؟ ترکیه ای که با هر بهانه ای درخاک عراق نیرو پیاده میکرد؟؟!!
هموطنان فرقه ای ما! شما حکومت عراق و جمهوری اسلامی ایران را بازنده ی اوضاع فعلی عراق دانسته اید ومن مجبورم ازشما سئوال کنم که آیا این وضع بنفع مردم عراق وایران است؟ چه شخص وجریانی بیشتر ازهمه ازاشغال نوع باراک اوباما یی عراق ضرر بیشتری میبند؟؟
صابر