چندی پیش که نامه ها و مطالبی از جداشده های آلبانی را درج کردیم، سر و کله جوابیه هایی ناخواسته و تحت فشار سازمان با امضای جداشده ها درسایت های وابسته به فرقه رجوی منعکس شد. رمز گشایی آن نامه ها این را تداعی می کند که سران فرقه، جداشده ها را تحت فشار قرار داده اند که علیه افراد جدا شده از سازمان و خانواده های آنها موضع گیری نموده و اقدام به فحاشی و تهمت نمایند.
از آنجائیکه به هیچ وجه تکدر خاطر هیچ جدا شده ای را مد نظر نداشته ایم و نخواهیم داشت، سکوت کردیم تا مسبب فشاری مضاعف بر روح و روان جدا شده های ساکن در آلبانی که درابتدای راه هستند، نباشیم.
البته خوشبین از اینکه سران فرقه، شاید برای سیاه نمایی و سیاهی لشکر تا مدتی نسبت به قولی که به جداشده ها داده اند، پایبند باشند.
ماموران رجوی (جواد خراسان، حسن نایب آقا، افشین ابراهیمی) با برپایی نشستهای متعددی، مستمرا زیر گوش همه جداشده ها خواندند که:
– سازمان متعهد به حل و فصل مسائل شما است به شرط اینکه ارتباطی حاشیه ای و مشکوک برقرار نکنید و در اختیار سازمان باشید.
– علیرغم اینکه سازمان ملل حقوق ماهیانه ای برای بچه ها درنظر گرفته است، سران فرقه آنها را به رد آن حقوق در قبال دریافت ماهیانه از سران فرقه تشویق می کردند.
– از جدا شده ها خواستند باشرکت در برنامه ها و جلساتی که فرقه ترتیب داده بود، آبروی فرقه را حفظ کرده و به نوعی برایشان حمایت جلب کنند.
– آنها را بعضا وادار به ازدواج اجباری بر اساس گفته و تصمیم سران فرقه نمودند.
– به جدا شده ها در قبال هواداری از سازمان قول مساعدت و اخذ پناهندگی نمودند.
– به جداشده هایی که به کند بودن مسیر اخذ پناهندگی و دریافت تراول داکیومنت اعتراض کردند، گفتند فعلا به وزارت کشور البانی اعتراض نکنید و خود را کنترل کنید، ما خودمان مسائل را حل خواهیم کرد و الا برای سازمان بد میشود.
و هزار نوع وعده وعیدهای دیگر که خود جدا شده های آلبانی بهتر در جریان هستند.
و حال خبر می رسد مهلت سکونت در ساختمانهای 5 و 6 و 7 به سر آمده است. کمیساریا به همه گفته است که ساختمانها را باید تخلیه کنند. جالب این است که جواد خراسان وحسن نایب آقا نیز با بی اعتنایی همه را به حال خود واگذار کرده اند و حتی به جدا شده هایی که جزء هوادارانشان هستند و درساختمان شماره 5 ساکن می باشند نیز با پرورویی گفته اند هرکس باید مسئله خود را خودش حل کند.
از طرفی حس انسان دوستی و یاد دوستان سابق است که آزرده خاطرمان می کند و از طرف دیگر عدم حرکت و جنبش و حق خواهی آنان است که پرده ای از ابهام ایجاد کرده است.
تمایل دارم به عنوان یک دوست سابق، به همه جدا شده های آلبانی این را خاطر نشان کنم که، بدون استثناء همه جدا شده ها فقط وقتی به آرامش رسیدند که دو دست را بر زانوانشان زده و همت کرده و خود راه زندگی را برای خود هموار کردند.
بنابراین، چشم داشتن به غیر، راه به ترکمنستان می برد. آنهم سیستمی که سالیان خون و زندگی شما را درشیشه فرقه ای خود کرده و از شما با تمام توان سوء استفاده کرده است.
به نظر می رسد، وقت اعتماد به سیستم فرقه ای رجوی و دارودسته اش مدتها است به پایان رسیده است و حتی یک نقط سفید برای دلخوشی نیز وجود ندارد.
بنابراین کلاه خود را خوب بچسبید که فردا شاید خیلی دیر باشد.
حسینی