دریکی ازسایتهای رجوی بنام ایران افشاگر مطالبی را درباره سمیه محمدی خواندم،متوجه شدم این اقدام به دستور رجوی دربرابر انعکاسات مهم وجالبی که از "مستند ناتمامی برای دخترم سمیه "درایران وجهان داشته است صورت گرفته است.چنانچه در زیرانعکاسی درتلویزیون فارسی بی بی سی را مشاهده می کنیم :
مسعود بهنود: (مستند ناتمامی برای دخترم سمیه) فیلمی که خیلی تکان دهنده بود برایم.
من این فیلم را سه بار دیدم هر سه بار در دقایق ششم و هفتمش بغض اجازه نمی داد فیلم را تماشا کنم. این فیلم خیلی عجیبی ست. فیلم مستندی ست از پدری که چون خودش هوادار سازمان مجاهدین بوده است و فرزندش رو تشویق کرده که او به قرارگاه اشرف برود (درعراق و به مجاهدین بپیوندد) و فرزندش در آنجا مانده است و پدرش بعدا به دیدن دخترش در قرارگاه اشرف رفته است و او تنها کسی است که توانسته است داخل اشرف برود که هم پسرش و هم دخترش در آنجا بودند. این چون خودش اهل این نوع نگرش است تمام مسائل را فیلمبرداری کرده است. فیلم تکان دهنده ای است و این فیلم جایی ساختنی نیست. کسی صحنه ارتباط خودش را با دو تا بچه اش فیلم گرفته، اولی (پسرش) بعدها از قرارگاه اشرف آمده بیرون و حال در کانادا بسر می برد و دومی (دخترش ـ سمیه محمدی) همچنان مانده است آنجا (قرارگاه اشرف) و جزء کسانی است که خانواده هایشان را دفع می کنند و بنابراین فیلم در حقیقت یک فیلم ناتمامی است که سرگذشت پدرش را در ارتباط با فرزندش به تصویر می کشد و …
فرناز قاضی زاده: و آنها از قرارگاه اشرف به کمپ لیبرتی منتقل شده اند.
مسعود بهنود: بله، تا حالا این همه سال آنها برای همدیگر، جمهوری اسلامی علیه مجاهدین و مجاهدین علیه جمهوری اسلامی، حرفهایی گفته بودند و فیلم هایی ساخته بودند اما تا حالا این طوری درباره مجاهدین فیلم ساخته نشده بود. به نظرم مستند کردن اینکه یک آدمی به کانادا مهاجرت کرده و به قرارگاه اشرف برود و همچنین از اینکه دخترش به او گفته می خواهم بروم به قرارگاه اشرف و ببینم آنجا چه خبر است فیلم گرفته، تو فرودگاه (کانادا) هم فیلم گرفته و وقتی رفته است به دیدن دخترش تنها کسی است که توانسته از توی قرارگاه اشرف هم فیلم بگیرد. به نظرم ازجمله کارهایی ست که به یادگار می ماند.
مسعود بهنود: (مستند ناتمامی برای دخترم سمیه) فیلمی که خیلی تکون دهنده بود برایم.
آری رجوی همیشه ازافشاگری وروشنگری افکار عمومی وحتی ازکوچکترین انتقادی به دستگاه دیکتاتوروجنایتکارش وحشت داشته ودارد،در سایت رجوی بنام ایران افشاگر درتاریخ 24 مرداد فقط چند سطرازطرف سمیه چاپ شده است بقیه نوشته ها کپی نامه های واداشته شده گذشته است که اکثر آنها در زمان حفاظت امریکایی ها دراشرف بوده است.این شیوه رجوی در قبال تمام افشاگریهای خانواده ها می باشد وتمام افشاگری منتقدین وجدا شدگان را برچسب وزارت اطلاعات می زند، به محض اینکه خواهر یا برادری یا همسری واعضاء خانواده ای افشاگری می کند سازمان به اجبارعضواسیر وگروگان گرفته شده خانواده در اشرف یا اکنون در لیبرتی را مجبور می کند که نامه ای یا مصاحبه ای را علیه افشاگریٍ برضد رجوی ترتیب دهد،کما اینکه مثال های فراوانی داریم که شامل: خانم عاطفه اقبال ولجن پراکنی های بنام برادرش علیه وی،آقای اسماعیلی وفا یغمایی برای نجات همسر سابق،زمانی که اینجانب علیه دستگاه ستمگرودجال رجوی دربغداد و آلمان افشاگری کردم،رجوی نامه ای علیه من وازطرف خواهرم به سایت موسوم به افشاگر داد،دخترآقای حسین نژاد را علیه پدرش وبرادران حیدرنژاد را علیه آقای حنیف حیدرنژاد وادار به نامه پراکنی کردند،رجوی در سایت خود چنان ازافشاگریهای آقای ایرج مصداقی به فغان و وحشت آفتاده است که مارک وآرم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را روی عکس وی می زند و…علیرغم تمام شیوه های کنترل مخرب ذهن وسیستم مغزشویی که رجوی ودستگاهش علیه اعضاء ی اسیر وگروگان در لیبرتی بکار برده ومی برد،رجوی تا زمانی که اعضاء خانواده های مجاهدین را در گروگان خود نگه داشته، هیچ جای تعجب وشگفتی نیست که خواهر را علیه خواهر و برادر را علیه برادر و هر کدام از اعضاء خانواده را علیه همدیگر وادار به سخن کند،هرچند که نامه ها همگی ازطرف ستادی موسوم بنام جنگ سیاسی که فرشته یگانه مسئول آن بود ترتیب داده می شود.باید به رجوی گفت اگربرای گروگان های لیبرتی قطره ای، آری فقط قطره ای آزادی قائل است اجازه بدهد یک تلفن آزاد یا یک دیدار حضوری بین این اسیران وخانواده ها درلیبرتی یا بیرون لیبرتی تحت نظر سازمان های حقوق بشر وبین المللی صورت بگیرد تا مشخص شود این اسیران چگونه رها می شوند و به سوی خانواده های خود پر می کشند، همچنانکه اگریک روزوفقط یک روز به سمیه محمدی اجازه بدهند آزادانه دریکی ازهتل های بغداد با پدر وخانواده اش راحت باشند بعد مشخص می شود چه کسی درست می گوید وچگونه سمیه بسوی پدرومادرعزیزش و دیگراعضاء خانواده اش پرمی گشاید.
زهرا سادات میرباقری