چند وقت پیش من در برنامه مردم تی وی بسیاری از این موارد دزدی فرقه را برای بینندگان توضیح دادم که برای بعضی افراد که خارج از مناسبات این فرقه بودند باورش سخت بود چرا که فکر می کردند که سازمان همان سازمان سال ۶۰ است.
وقتی سازمان می خواست افراد خودش را از ایران خارج کند به آنها دستور می داد که هر طور می تونند دزدی کنند و با خودشون بیاورند برا سازمان مخصوصا از بانکها و طلا فروشی ها و مغازه ها.
کسانی که با خودشان این دزدیها را می آوردند، از طرف رهبری تشویق هم می شدند و می گفتند هم حق ماست و هم اینکه چه بهتر که جامعه به نابسامانی کشیده می شود.
حتی شیرهای مجسمه جلو قرارگاه اشرف را نیز از ایران دزدیده بودند.
در ایام اوضاع نابسامان عراق بعد از حمله آمریکا دستور تشکیلاتی بود و سازمان به نفراتش دستور داده بود تا هر چیز که بتوانند از ماشین آیفا گرفته که بعدها آنها را رنگ زدند تا هر وسیله و هر چیزی کوچک و بزرگ و دزدی از بانکهای عراقی بخاطر اینکه سلاح داشتند را انجام می دادند و دراین زمینه هیچ حد و مرزی نداشتند.
زمانی که در تشکیلات اونها در اور سورواز فرانسه و مقر مریم رجوی بودم یک روز دسته گل بسیار قشنگی را می خواستند کادو بدهند، من گفتم این سبد گل باید خیلی گرون شده باشه مسئول اونجا گفت که ما اینجا برای این چیزا پولی نمی دهیم، گفتم چطور گفت: نشد نداریم چند وقت بعد ما رفتیم قبرستون و از اونجا همه گلها را جمع کردند و گذاشتند تو ماشین و با خودشون به مقر بردند.
در مورد این رسوائی آقای محمد رضا شاهید خبرنگار تلویزیون ایران فردا در پاریس اشاره کرده است که “خانم رجوی که در کشوی میزش هفت ملیون دلار است اخلاقی نیست که بخواهد گلدانهای گل کم ارزش را بربایند”
در این رابطه اتفاقا همینطور هست و بارها من شاهدش بودم برای نفرات مشخص آموزش داده می شد که بروند بدزدند یا در خیابانها گدائی “مالی اجتماعی” کنند و می گفتند هزینه های کارهایت به عهده خودت هست، طوری که بسیاری از نفرات سازمان حتی گیر می کردند و زندان افتادند و عجیب بود که در شرایطی افراد را مجبور به اینکارها میکردند و درمضیقه قرار می دادند مثلا در هوای بسیار سرد حاضر به خریدن لباس گرم برای اعضاء نبودند و می گفتند تأمین آن با خودت هست و این در شرایطی بود که هزینه های واقعا اضافی و لوکس برای مریم رجوی و خود رجوی انجام می شد و ملیونها دلار در دست خانم رجوی بوده است و بارها ما عمق تو خالی بودن شعار بی طبقه توحیدی را حس می کردیم که رجوی سر سوزنی به شعارهائی که می دهد پایبند نیست.
عجیب تر از همه اینها در این رسوائی، موضعگیری مریم رجوی توسط افشین علوی است که تحقیق نکرده و بصورتی کاملا حول شده قاط زده و گفته است:
“این یک توطئه از سوی جمهوری اسلامی ایران برای بدنام کردن سازمان می باشد”
آنها مثل اینکه تمام اون توجیهات تشکیلاتی برای دزدی و مشروع کردن دزدی که به خورد نفرات می دادند را یادش رفته یا ملاقاتهای جواد دبیران در آلمان و در دادگاهها برای رفع و رجوع دزدی ها و اخاذی های پول در آلمان طوری که یادم هست مسئولم هاجر یا همان کبری طهماسبی فریاد می زد: شماها که عرضه دزدی ندارید حالا باید جواد دبیران بره جمع و جور کنه
این رسوائی دقیقا دم خروس حکم بسته شدن دادگاه اخیر از اتهام پولشوئی سازمان مجاهدین می باشد که با هزینه های کلان خواستند جشن بگیرند و از اتهام در بروند، بهرحال آنچه که تجربه ثابت کرده شاید بتوان با پول خیلی کارها کرد اما سابقه طولانی وپایبند نبود مینمم پایه های اخلاقی و انسانی رهبری آنها باعث می شود تا دم کارگزارن فرقه رجوی علیرغم همه زبر دستی آنها در تله گیر کند.
حالا تمام دلخوری سازمان از رسانه هائی نظیر لوفیگارو و لوپاریزین که این افتضاح را انتشار داده اند هست و همینطور خانم بیوه فرانسوی که چرا حاضر نشد با پرداخت رشوه کوتاه بیاید و شکایت کرد. در هرحال آفرین به اون خانم که خسارت را قبول نکرد تا لااقل خانم رجوی که برای هر ملاقات خودش اونهمه هزینه لباس و آرایش و جراحی هایش می شود لااقل فکری هم به حال مسئول دفترش بکند و تهیه همه چیز را به اعضای نگون بخت واگذار نکند.
زهرا معینی