گزارش ها و مستندات گوناگون که از قرارگاه های سازمان مجاهدین خلق منتشر می شود حاکی از آن است که عنصری به نام اخلاق چه از بعد اجتماعی و چه فردی از مناسبات فرقه ای سازمان حذف شده است. اگر بخواهیم تعریف مختصری از اخلاق ارائه بدهیم شاید بتوان گفت که اخلاق به معنای درست رفتار کردن است که در رابطه با دیگران اهمیت بیشتری پیدا می کند. جامعه ی اخلاقی به جامعه ای اتلاق می شود که اعضای آن پایبند ارزش های انسانی و اجتماعی باشند. ارزش هایی چون همدردی با دیگران، کمک به دیگران، دروغ نگفتن، دزدی نکردن و… . این ارزش ها و ضد ارزش ها در جوامع اخلاقی معمول، کم و بیش رعایت می شوند و مورد احترام اعضای جامعه قرار می گیرند.
در فرقه ی رجوی از رأس هرم قدرت که شخص مسعود رجوی قرار دارد، ارزش های اخلاقی نقض شده اند و تبدیل به ضد ارزش شده اند. برای نمونه همسر داری و مادری و عشق به خانواده کاملاً ضد ارزش تلقی می شود و در عوض چند همسری و خیانت به همسر و طلاق که در جوامع دیگر ضد ارزش محسوب می شوند در فرقه ی رجوی ارزش محسوب می شود. رهبر فرقه می تواند به تعداد زنان شورای رهبری – دست کم ششصد نفر – همسر داشته باشد و با همه رابطه جنسی برقرار کند و اعضای فرقه حق ندارند حتی به جنس مخالف فکرکنند و در صورت فکر کردن به خانواده و فرزند و جنس مخالف به شدت تنبیه، تحقیر و مجازات می شوند. بدین ترتیب، اعضای فرقه ی رجوی اگر ارزش های معمول جوامع دیگر را پاس بدارند ،رفتارشان ضد ارزش محسوب می شود.
تازه ترین مورد از بی اخلاقی در فرقه ی رجوی که در رسانه های فرانسوی مورد توجه قرار گرفت و نهایت افسار گسیختگی اخلاقی در سازمان را نشان می دهد ماجرای دزدیده شدن گلدان های قبرستان اورسوردواز و پیدا شدن آن ها در مقر سازمان است. روزنامه ی فیگارو از گشوده شدن پرونده ای در دستگاه انتظامی و قضایی شهرستان " اورسوردواز " علیه سازمان مجاهدین خلق خبر داد. پس از شکایت یک شاکی که با استفاده از دستگاه ردیاب متوجه دزدیده شدن گلدان های کنار قبر شوهر مرحومش توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق شد، پلیس فرانسه پرونده ای برای اعضای کمپ سازمان در اورسوردواز گشود.
انتشار گسترده ی خبر رسوایی جدید مجاهدین خلق موجی از بازخوردهای بعدی را در پی داشت. در پی انتشار این خبر شمار زیادی از اعضای جدا شده از سازمان در مصاحبه ها و مقالات و صفحات فیس بوک خود از تجربیات شخصی خود از دزدی های مرسوم در سازمان گفتند. قربان علی حسین نژاد، عضو ارشد ومترجم سابق سازمان در خاطرات خود عنوان می کند که از دزدی از مغازه ها و فروشگاه ها و اماکن عمومی در اصطلاح سازمانی با عنوان " آزاد کردن" یاد می شد. وی بر این باور است که دزدی ها در سازمان ایدئولوژیک هستند " که مبتنی بر تحلیل ها و برداشت های فکری و عقیدتی رهبری عقیدتی سازمان مجاهدین یعنی مسعود و مریم رجوی است و اساساً مبتنی بر ماکیاولیسم و مصلحت جویی است."
در خاطرات و تجربیات جدا شده ها از دزدیدن تانک های ارتش صدام تا کت و شلوار و تلفن و بی سیم ذکر شده است که در زمان عضویت در سازمان از آن ها با افتخار یاد می شده و اعضا به ترفند های دزدی خود مباهات می کردند. همه ی این شواهد نشانگر آن است که تا چه حد اخلاقیات در فرقه ی رجوی افول کرده است و بالعکس ضد اخلاق ها به شکل ارزش های ایدئولوژیک و تشکیلاتی در آمده اند. چنانچه در ماجرای سوء استفاده جنسی از زنان سازمان در خاطرات بتول سلطانی می خوانیم، هر زنی که روح و جان خود را بیشتر به مسعود رجوی می سپرد ستوده تر بود و بیشتر مورد تشویق و تمجید تشکیلات قرار می گرفت.
به هر روی، شاید گلدان دزدی که امروز توسط پلیس اورسوردواز و بر اساس شکایت یک شهروند فرانسوی سازمان را تحت پیگرد قانونی قرار می دهد، در برابر انبوه بی اخلاقی ها و جنایاتی که در درون فرقه ی رجوی رخ می دهد، اهمیت زیادی نداشته باشد اما نشان دهنده ی اوج انحطاط اخلاقی در فرقه ای است که از اتاق رئیس جمهور منتخبش در هما ن مقر اورسورواز درسال 2003 میلیون ها دلار پول نقد توسط پلیس فرانسه کشف شد.
تنها جای افسوس باقی می ماند که ای کاش جنایات و بی اخلاقی های وخیم تر در فرقه ی رجوی هم مورد بررسی و پیگرد در نهاهای قضایی و بین المللی قرار می گرفت، موارد نقض اساسی ترین حقوق انسانی، چون جدا کردن همسران و جدا کردن مادران از فرزندان، کنترل فکر و رفتار افراد و بسیاری دیگر از موارد شکنجه روحی و جسمی که در گزارش های گوناگون بین المللی آمده است اما تاکنون به طور جدی مورد پیگرد قضایی و قانونی درنهادهای قضایی قرار نگرفته اند.
مزدا پارسی