طی ۲۳ سالی که با مجاهدین خلق بودم از طرف مسعود رجوی استدلالهای مختلف و عجیبی شنیده ام که یکی از یکی دیگر مضحک تر و مسخره تر، چنانکه در مجموعه مقالات “از اردوگاه اشرف تا اردوگاه پناهندگی” به تعدادی از این استدلال های مسخره پرداختم. مثلا مسعود رجوی زن خود مریم رجوی را بخاطر کشیدن یک مثلث و گذاشتن نام آن به عنوان “هرم رهبری” به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین انتخاب کرده است. یکی دیگر از این دلایل مسخره حذف وتوی اعضاء اصلی شورای به اصطلاح ملی مقاومت بخاطر تعطیل شدن نشریه شورا بود. الان دقیقا بخاطر ندارم که به چه دلیل مسعود رجوی شورای مرکزی سازمان را منحل کرد، ولی حدود دو سال قبل از آن یک لیست کامل از اعضای شورای مرکزی را در نشریه بیرونی کرد و در بسیاری از مواقع از آن لیست نام می برد و به آن می نازید.
حال بعد از گذشت حدود ۲۰ سال از آن زمان و تشکیل شورای رهبری، مجددا تشکیل شورای مرکزی را اعلام کرد. در این خصوص، چند نکته است که باید به آن توجه کرد:
۱٫ در جریان خیمه شب بازی ازداوج مسعود رجوی با مریم عضدانلو، مرکزیت سازمان مجاهدین توسط مسعود رجوی منحل شد، که بدین وسیله مسعود رجوی سلطه کامل بر تمامیت سازمان داشته باشد و هر حرف مخالفی را به عنوان “بریده مزدور” سرکوب بکند و در این رابطه هم موفق بود.
۲٫ گذاشتن نام هیئت اجرایی بر روی اعضای مرکزیت سازمان، که بدین وسیله تمامی کسانی که در تصمیم گیری ها دخیل بودند به سطح مجری تنزل پیدا بکنند، این امر باعث می شد که مسعود رجوی تنها تصمیم گیرنده در تمامی امور باشد. از آن روز به بعد دست مسعود رجوی در امر وطن فروشی و خودفروشی به صاحبان قدرت باز شد و نتایج آن را امروز می بینیم.
۳٫ تا سال ۱۳۷۲ همه ارگانهایی که مردان در آن مسئول بودند منحل شد، مثل “هیئت اجرایی” و یا “شورای مرکزی” و بجای آن “شورای رهبری” که همه از زنان بودند تشکیل شد. همیشه مسعود رجوی از سطح صلاحیت این زنان صحبت می کرد، ولی موضوع اصلی صلاحیت آنان نبود، آیا هیچ مردی نبود که دارای این صلاحیت باشد، حتی یک مرد. البته استدلال رهایی زنان سرپوشی بود برای همه جنایاتی که مسعود رجوی علیه زنان در مجاهدین انجام داد.
۴٫ انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک مجاهدین یعنی سرکوب هر صدای مخالفی و توجیه هر جنایتی تشکیل شده از بندهای مخلتف با استدلالهای مسخره مثل بند “ف” برای مبارزه با فردیت افراد که افراد در رهبری ذوب بشوند تا از همه انرژیهای آنان بتوانند استفاده بکنند، در نتیجه بیگاری ۲۴ ساعته از افراد بود.
۵٫ مسعود رجوی وطن فروشی و خوش خدمتی به اربابان را به نام میهن پرستی در راستای ضعیف کردن حکومت ایران، برای سرنگونی توجیه می کرد. البته هر کسی می داند که دادن هر گونه اطلاعات سری کشور به دیگران، خیانت به آن وطن است. حال هر پوششی می خواهد داشته باشد. دادن اطلاعات اتمی ایران به اربابان با پوشش خطر تروریزم حکومتی و غیره، یک خیانت بسیار بزرگ توسط مسعود رجوی بود که هرگز بخشوده نخواهد شد.
۶٫ سرکوب نیروها به نام های “عملیات جاری” و یا “غسل هفتگی” و یا “نشست لایه ای” و یا ده ها مدل دیگر از نشست های شستشوی مغزی و سرکوب گرانه با توجیه انقلاب و هر کسی هم که اعتراض می کرد، این استدلال را می آورد که اولا خودتان انتخاب کردید و انقلاب کردید و اینکه شما نیازمند انقلاب هستید، در نتیجه ساکت باشید و حق اعتراض ندارید. البته همه می دانند که افراد در درون مجاهدین، خود انقلاب نکردند و به اصطلاح “انقلابوندند” همگی خوب به یاد داریم که هر کسی آن موقع با انقلاب زورکی ایدئولوژیک مسعود رجوی مخالفت می کرد، سر از زندان و یا قبرستان در می آورد و یا جزامی می شد، مثل آقای مهدی افتخاری (که چند سال پیش فوت کردند).
این چند نمونه از صدها مورد از استدلالهای مسعود رجوی است برای پیشبرد اهداف خائنانه خود. بازمیگردیم به موضوع روز یعنی استدلال مسخره تشکیل مجدد شورای مرکزی سازمان مجاهدین. اصلی ترین استدلال مسعود رجوی برای شورای رهبری متشکل از زنان، سرنگونی جمهوری اسلامی و بردن مریم رجوی به عنوان رییس جمهور برگزیده مادام العمر (خانم برگزیده) به تهران بود و در بیانیه اخیر هم مسعود رجوی اعلام کرده است که ماموریت شورای رهبری به پایان رسیده است و از آنجایی که هنوز دولت ایران سرنگون نشده و خانم برگزیده هم به تهران نرسیده است، می توان تایید کرد که بله با یک شکست مفتضحانه، ماموریت شورای رهبری به پایان رسیده است. نتیجه دیگری که از این می توان گرفت، این است که انحلال شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق، کار اشتباهی بوده و تشکیل شورای رهبری متشکل از زنان، از آن هم اشتباه تر.
البته مسخره ترین حرف مسعود رجوی در این اطلاعیه، این بود که ادعا کرده از شنیدن این خبر شوکه شده است، بقول قدیمها مرغ پخته هم خنده اش می گیرد. همه به خوبی می دانند که در سازمان مجاهدین هیچ اتفاقی و هیچ تصمیم گیری بدون اجازه مسعود رجوی صورت نمی گیرد و البته این بازی مسخره اخیر هم از ابداعات خود مسعود رجوی است.
در نهایت باید این را روشن بکنم که هر کاری که مسعود رجوی انجام می دهد تا بتواند از بحرانهایی که در آن گیر کرده خارج شود، فقط و فقط حاصل تلاش بی وقفه جداشدگان و افشاگری هایی است که آنها می کنند، والا هرگز مسعود رجوی این نهاد سرکوبگر به نام شورای رهبری را منحل نمی کرد. باید گفت دست مریزاد ای جداشدگان.
کریم غلامی