کودتای 28 مرداد 1332 و به دنبال آن طرح های جنجال برانگیز محمد رضا شاه موسوم به انقلاب سفید در کنار وابستگی و جانبداری بی چون و چرایش از دولت های امریکا و انگلیس و اسراییل بیش از پیش موج نارضایتی های توده ی مردم از رژیم استبدادی شاهنشاهی را دامن زد و این حس مشترک، توده ها و جریان های مختلف مردم را بر علیه این رژیم متحد و یکپارچه ساخت.
حرکات جنبش دانشجویی در برابر کودتاگران 28 مرداد و خط استبداد یکی از این جریان هاست و 16 آذرماه یادآور جانفشانی دانشجویان با بصیرتی است که در جهت استقلال طلبی و آزادی خواهی ملت ایران غیورانه جنگیدند و مبارزه شان همچون سطر برجسته ای در تاریخ انقلاب ایران ثبت شد.
خون پاک شهیدان دانشجو در سال های خفقان رژیم پهلوی سرآغاز جدیدی شد در تداوم و استمرار جریان آزادیخواهی ملت ایران..
16 آذر به عنوان روز حماسه و مقاومت در تاریخ ایران ماندنی شده و فرصتی است برای یادآوری و مرور ارزش هایی که توده های مختلف مردم و از جمله شهیدان دانشجو به خاطرش از خون خود گذشتند.
در این میان اما سازمان فرصت طلب مجاهدین خلق، سعی می کند که این حرکات غیرتمندانه در مقابل استعمار و استبداد را مصادره کند. از این جهت است که بیانیه صادر می کند و وقیحانه دم از ارزش هایی می زند که با ذات وجودی گروه ورشکسته اش هیچ سنخیتی ندارد.
مخالفت ملت ایران با شاه بر سر وابستگی رژیمش به امپریالیسم بود. چیزی که مردم را آزرده خاطر ساخته بود تابعیت بی چون و چرای شاه و وابستگی کاملش به دولت های خارجی و به خصوص امپریالیسم امریکا بود.
سران فرقه ی خودفروخته ی رجوی در حالی سنگ آزادیخواهی و استقلال به سینه می زنند که کارنامه شان پر است از وابستگی و بردگی تمام و کمال به هر دولت و گروهی که احساس کنند در جهت رسیدن به قدرت می توانند از آن ها کمک بگیرند. حتی اگر این اتحاد و وابستگی مستلزم این باشد که دوشادوش دشمن بر روی هم وطنانی اسلحه بگیرند که به ظاهر سنگشان را به سینه می زنند. حتی اگر برای جلب حمایت مجبور باشند جوانان و نخبگان و دانشمندان موطن خود را ترور کنند.
مجاهدین نشان داده اند که آمادگی دارند هر نوع خیانت و جنایت بر علیه کشور و ملت خود را درعوض کسب کوچکترین حمایتی انجام دهند. از جنایت و ترور و جاسوسی و دروغ پراکنی و شانتاژ گرفته تا جنگ افروزی بر علیه ملت و حمایت از تحریم های ظالمانه که هدف اصلی شان ملت ایران است و نه دولت.
نارضایتی ملت ایران از شاه بر سر حکومت غرق در فسادش بود. حال آن که فساد در تار و پود گروه فرقه گون مجاهدین رخنه کرده است. گزارش های نهادهای حقوق بشری همچون دیدبان حقوق بشر و مستندات متعدد برگرفته از شهادت اعضای جدا شده به عنوان شاهدان عینی مناسبات درونی و بیرونی حاکم بر سازمان و فساد و انحطاط اخلاقی رهبران گروه و سوءاستفاده از اعضا در کنار پولشویی و خشونت و تروریسم گواه محکمی بر این مدعاست.
ملت ایران شاه و رژیمش را نه در کنار خود بلکه مقابل خود و در کنار دشمنانشان می دیدند. مردم با بصیرت ایران می دیدند که چگونه شاه منابع و ثروت ملی کشور را برای خوشایند کشورهای غربی حامی رژیمش حراج می کند.مردم ایران همواره در پی استقلال و خودکفایی بوده است. سنگ اندازی مجاهدین بر سر راه پیشرفت هسته ای ایران و به دست آوردن این فن آوری که پیشرفتی قابل ملاحظه برای هر ملتی در جهت خودکفایی و استقلال می باشد مورد قبول هیچ یک از مردم ایران و حتی گروه های اپوزیسیون مخالف دولت کنونی ایران نبوده و نیست.
به راستی رهبران سازمان مجاهدین چگونه وقیحانه شعار استقلال و آزادی و آزادی خواهی سر می دهند در حالی که تمام افتخارشان کسب رتبه ی مزدوری و نوکری دشمنان ملت ایران است؟!!!
ا. سپینود