در دهۀ 1320 و اوایل دهۀ 1325 پس از سقوط رضا شاه پهلوی وایجاد فضای بازتر، فعالیت های سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران بسیار افزایش یافت و در این دوران حزب توده و چندی بعد جنبش جبهۀ ملی از نفوذ بسیاری در بین دانشجویان برخوردار بودند چنانچه بنا به گزارشهای مختلف، بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه تهران عضو و یا هوادار این احزاب بودند تا اینکه دانشجوهای دانشکده فنی دانشگاه تهران عضو جبهۀ ملی و توده روز دوشنبه 16 آذر 1332 بر علیه استبداد حاکم قیام و با هجوم نیروهای امنیتی و نظامی به دانشکده فنی موجب مرگ سه دانشجو به نام های احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا و مجروح شدن بسیاری از دانشجوها شد که فردای آنروز نیکسون به ایران آمد و دکترای افتخاری در رشته حقوق را در همان دانشکده که در اشغال مشهود نیروهای نظامی بود دریافت کرد.
وقایع آذر 1332 در واقع 16 آذر ماه به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت استبدادی و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران تبدیل شد و به عنوان یک روز مقاومت تاریخی در تاریخ دانشگاه تهران ثبت شد. روزهایی مثل 16 آذر – روز دانشجو و یا هر مناسبت دیگری در ایران فرصتی برای سنجش اعتبار و پایگاه اجتماعی نداشتۀ گروه فرقۀ رجوی ست، فرقه در این ایام با ده ها اسم رسمی و غیر رسمی و جعلی و مستعار سعی میکند تا از روز 16 آذر نهایت سوءاستفاده را در مسیر اهداف فرقه ای خود بکنند، چه اطلاعیه هایی که به نام دانشجویان دانشگاه این شهر و آن استان و… جعل نکردند در حالیکه به خوبی به یاد دارم بارها و بارها رجوی ملعون درنشست های جمعی، حزب توده و حزب جبهۀ ملی را خائن می نامید، می گفت که آنها در زندان های رژیم شاه وا میدادند و به قیام مردم خیانت میکردند و سازمان فرقه ای خودش را نوک پیکان دیگر احزاب و مقاومت ها می خواند و منحل شدن احزاب و ماندن سازمان خودش در حال حاضر را دلیلی بر حق بودن فرقه اش میدانست حال چگونه است که برای قیام و شهدای 16 آذر که محصول احزاب خائن است بیانیه و گرامی داشت صادر میکند.
واقعیت اینست که اینگونه حرکات مشمئز کننده از سوی فرقه نوعی توهین به قیام و شهدای 16 آذر و همچنین به شعور دانشجو است چرا که آنچه که دانشجو را از بقیه اقشار جامعه جدا میکند و آگاهی و شعور سیاسی آنهاست که براحتی می توانند گروه های سیاسی و میهن پرست را از گروه های فرقه ای و وطن فروش که سمبل آنها فرقۀ منحوس رجوی ست را تشخیص داده، نا گفته نماند که اعضای جداشده از فرقه با سعی و تلاش چهرۀ واقعی و منافق گونه فرقه را برای تمامی اقشار جامعه از طریق رسانه و شبکه های اجتماعی فاش می نماید و اظهار میدارند که برجاماندن تشکیلات درحال فروپاشی رجوی فقط بدلیل مزدوری برای کشورهای امپریالیسم می باشد که دیگر احزاب انقلابی به آن " نه " گفتند.
بیژن