آنچه این روزها ذهن ما افرادی که در مجاهدین بوده ایم و از نزدیک شاهد اقدامات و فشارهای روحی سران مجاهدین بر اعضا بوده و سر به نیست کردن افراد در مناسبات مجاهدین را به چشم دیده و شنیده ایم و تمام این اقدامات ماحصل کارکرد مریم و مسعود رجوی بوده، وقتی این روزها می بینیم که مریم قجرعضدانلو معروف به مریم رجوی در جلسات متعدد بیانات تکراری و خواسته های خودش را که طی سی و پنج سال گذشته دایما مطرح کرده و می کند برایمان جای تاسف دارد و از خود می پرسیم که چرا کشورهای غربی اجازه می دهند که این خانم به عنوان نماینده تروریست ها و رهبر فرقه ای که پدر خود اعضای فرقه مجاهدین را نیز درآورده در برخی کشورهای غربی به ویژه فرانسه سخنرانی کند و در صحبت های تکراری و خسته کننده خود یکسری ادعاهای مزخرف را به خوردشان دهد. اگر مریم رجوی راست می گوید یک بار هم بگذارد چند نفر از منتقدان سازمان و کسانی که زخم خورده اند در همان جلسات شرکت کنند و در برابر آنان، خودش را پاسخگو بداند.
الغرض این روزها مریم خانم با پیگیری های فراوان و پرداخت پول به این و آن جلسات متعددی را برای خود ترتیب داده و با نام سخنرانی برای شهرداران فرانسوی و حقوق دانان فرانسوی و کمیسیون حقوق بشر ایتالیا و پیام به مناسبت میلاد مسیح و پارلمان اروپا و کمیته منتخبان فرانسه و کمیته مسلمانان فرانسه و یا سخنرانی در شورای اروپا در استراسبورگ و یا در بحث هسته ای نظراتی را داده که تمامات خواسته خود این فرقه می باشد و با دعوت از این افراد می خواهند در جلسات وی شرکت کنند به ایراد نطق پرداخته است.
محور تمام این سخنرانی ها این است که ریشه تروریسم در عراق و سوریه به سران ایران بر می گردد و حتی ایران را با انرژی هسته ای هزاران بار خطرناکتر از داعش توصیف نموده است و یا در جای دیگری می گوید سیاست آمریکا در قبال ایران و کل منطقه از فقدان قاطعیت در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران برخوردار است و آمریکا با فرجه دادن به ایران و انداختن مذاکره به دور بعد فرصتی به ایران می دهد که به این سلاح دست یابی داشته باشد. وی در جای دیگری از صحبت هایش می گوید مردم و ملت عراق از حضور ایران در این کشور رنج می برند. حال در برابر این حرف ها می خواهد از سازمانها و دولت های مختلف که در مقابل آن شورای ملی مقاومت و بازوی اجرائی آن سازمان مجاهدین را برسمیت بشناسند که این تنها نیروی موثر و آنتی تز بنیاد گرائی می باشد.
خانم رجوی و یا به تعبیر درست تر خانم قجر عضدانلو! شما که این مدت و طی این سالیان حرف های خود را زدید، لطف کنید حرف جدیدی بزنید در این سالها با دادن اخبار کذب برای بیگانگان و صهیونیست ها، خوشرقصی و جاسوسی نمودید تا مانع از رسیدن هر خیری به مردم ایران شوید. البته چاره ای هم برای شما نیست، کسی که تا دیروز تکیه گاهش بجای خدا و مردم، دیکتاتور جنایتکاری مانند صدام باشد و در پناه صدام به جنایات و ترور در ایران بپردازد، امروز نیز پس از به درک واصل شدن این دیکتاتور بایستی به جایی چنگ بزند تا بتواند خود را حفظ کند و به زعم خود این بار به ریسمان محکمتری از صدام یعنی اربابان غربی چنگ زده و پناه برده است. خانم رجوی! شما و شوهر غیرشرعی ات هم برای خود سینه می زنید نه مدافع مردم هستید نه دلسوز آنان. چرا که در هر کجا که چانه تان گرم می شود فقط خواستار برسمیت شناختن خودتان و بالا بردن خودتان هستید با یک فرق که برای رسیدن به قدرت و جاه و مقام حاضرید تمام عالم و آدم را فدای جاه طلبی خودتان کنید. در این راستا شما تمام منافع ملت ایران را به یغما داده و چوب حراج زدید تا بتوانید دل اربابان غربی خود را بدست آوردید لکن تا کنون نیز موفق نشدید. چه باید کرد که حتی همان حامیان ظاهری شما هم بر این امر واقفند که شما هم آش دهن سوزی نیستید و به دلیل عدم مقبولیت در بین مردم ایران و سابقه تروریستی شما در ایران و عراق و برخی دیگر از کشورها نمی توانند روی شما حساب کنند.. شما سالیان سال است ایران را به نقض حقوق بشر محکوم می کنید و در بوق و کرنا می دمید که روزانه چه تعداد زندانی و یا اعدام می شوند چرا ما این موارد را نمی بینیم و طوری شرایط ایران را بحرانی و شکننده توصیف می کنید که چند روز دیگر این نظام کارش تمام است. باید سوال کنم خودتان خسته نشدید از این همه دروغ و کلاشی. مگر شما نمی دانید اغلب زندانیان و اعدام ها در ایران صرفا بخاطر قاچاق مواد مخدر بوده تا مانع از ترانزیت مواد مخدر به کشورهای غربی و کشوری که شما در آن ساکن هستید شود پس چرا این همه دروغ می گویید. در سخنرانی اخیر اینگونه گفتید " اکنون فاشیسم دینی حاکم بر ایران در بحرانهای داخلی و بین المللی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی فرورفته است و بیش از هر زمان دیگر از اپوزیسیون سازمان یافته احساس تهدید و ترس می کند و حضور این اپوزیسیون چنان پتانسیلی به این بحران می دهد که می تواند به سرنگونی نزدیک شود"
تا آنجا که ما می دانیم ترس شما از حکومت ایران قابل توصیف نیست و شما به دلیل ترس از قدرت ایران سعی می کنید این ترس را تعمیم دهد و خطر را برای منطقه معرفی کنید در حالی که به خوبی می دانید ایران خطری برای هیچ کشوری نیست و ایران کشوری بوده که هشت سال تحت تجاوز دولت حامی شما یعنی صدام قرار گرفته است. البته آنچه مشخص است ایران برای شما و تروریست های منطقه خطر بوده و هست پس چرا شما تروریست ها که سابقه ترورهای کور شما برای همه مشخص است سعی می کنید این ترس از ایران را به دروغ و تزویر به همه منتقل کنید.
اما ترس ایران از اپوزسیون سازمان یافته ای چون شما که مطرح کردید از دیگر ادعاهای مضحک بوده که باید گفت چگونه است که ایران با این همه قدرت از یک مشت آدم فرسوده و از کار افتاده و بی مصرف وحشتی داشته باشد. در ثانی مگر صحبت های شوهرتان مسعود را گوش نمی کنید که در نطق جدیدش به نیروها چنین گفت که من مسئول سرنگونی نیستم و آمده ام که شما را عاقبت به خیر کنم. این جمله از مسعود برای ما که سالیان با او بوده ایم این پیام را دارد که او نیز از بحث تغییر در ایران ناامید و به قدرت ایران پی برده است. باید گفت یا شما با او که رییس و شوهر و گرداننده تو به عنوان عروسک خیمه شب بازی اش هستی هماهنگ نیستی یا اینکه او حرف بیخود و بی جایی زده است. لطف کن و این تناقض را حداقل برای خودت حل کن و بعد سخن بگو. ما که دیگر گوشمان از این ادعاها و حرف های شما پر است و در جوابت می گوئیم بهتر است به فکر آن بندگان بیچاره ای در لیبرتی و آلبانی باشید که هر روز با بحرانهای داخلی که شما و سران فرقه برایشان ایجاد می کنند دست به گریبان هستند و جانشان رابا بهای ندانم کاری شما می دهند.
جهت اطلاع و یاد آوری آنهائی که شما را از لیست تروریستی در آوردند خوب شما را می شناسند و لازم نیست اینقدر خودتان در هر سخنرانی، خود را خار و ذلیل و حقیر کنید و به گداصفت بودن خود اذعان کنید و بخواهید از شما حمایت کنند و شما را برسمیت بشناسند.