مطالب نسبت داده شده به بعضی از اعضا در سایتهای فرقه رجوی به وضوح نشان از دریوزگی و خباثت تشکیلاتی و صدای _ خر خر _ کفگیری که به ته دیگ سابیده می شود، دارد و به قول دوستی، چون سنگ پای روح و روانی است که مغز و اعصاب هر خواننده را به سختی می آزارد.
بر اساس آمار بیش از 2000 نفر در لیبرتی عمر خود را به بطالت می گذرانند و اضافه بر آن تشکیلات فرقه رجوی بیش از400 نفر را همچنان در ساختمانهای محصور و محدود شده آلبانی علاف خود کرده است. علاوه بر اینکه تعدادی را هم گرداگرد خود در اروپا و… دارد، که با یک حساب سر انگشتی تعداد کل علافان را 3500 نفر می توان در نظر گرفت.
اگر هر فرد فقط روزی یک مقاله در تایید فرقه رجوی بنویسد، برای نه و نیم (5/9) سال هر روز مطلب و نویسنده جدید وجود خواهد داشت. ولی چرا در عوض ما فقط تعداد انگشت شماری را میینیم که مطالبی به نامشان درج شده است.
کمی عمیق می شویم:
اگر نبودیم، کسانی که سالها در تشکیلات فرقه رجوی عمرمان به بطالت گذشته باشد، شاید سران فرقه رجوی می توانستند ادعا کنند _ بی خبرانند و برایشان دیکته شده است _ ولی به سابقه حضور بیش از 20 سال در تشکیلات، چه خواهید گفت؟
حداقل بهتر بود کمی تامل کرده و مطالبی در حد و قامت هر فرد بر می گزیدید. آنقدر ناشیانه و احمقانه نگارشهای بی ربط را به بعضی ها نسبت داده اید که حقیقتا هر کار کردیم نشد به رویتان نیاوریم.
به اسم یکی نوشته اند: صبح در طراوت باران، رفتم به سمت اتاق کارم و کامیپوترم را روشن کرده و صفحه نمایش را ملاحظه کردم و دیدم مطالب نگارش شده بر علیه رهبری، فقط از طرف وزارت اطلاعات است و بس… بنده خدا، زندگی ایده ال و آمال و آرزوهایش را درتصویری خیالی تصور کرده است و فراموش می کند که همانجایی است که اتفاقا سران فرقه رجوی دم از نبود امکانات و…. میزنند. ضمن اینکه – طراوت باران و بیابان لیبرتی عراق – چی ربطی بهم دارد؟
به اسم دیگری: آب و تاب داده اند و چنان از سازمان محبوبش می نویسد، گویا همانی نیست که به دلیل فشارهای تشکیلاتی فرقه ای رجوی، دچار تنش های عصبی شده بود. و مجبور بودند برای مطیع ساختنش، اجازه ورود به اتاق کامپیوتر را به او بدهند.
آن یکی هم که حقیقتا دوستان لقب نیابتی را به او دادند، چنان برای راه و مسیر رهبریش غش و ضعف رفته است که فراموش میکند، همانی است که سابقا فقط به دلیل اینکه مدل موی سرش را عوض کرده بود، و فرق از وسط باز کرده بود، نقل مجلس جلسات مسئولین تشکیلات فرقه رجوی و برای مدتی انگشت نشان عام و خاص شده بود.
و اما واقعیت:
امری که به وضوح جلوه می نماید، ته کشیدن همه و همه است. کسانیکه آنان را سیاسی می نمایاند، حتی توان نگارش را هم از دست داده اند، و بدبخت فرقه رجوی که باید خود مطلب بنویسد و به اسم اعضا منتشر کند.
حسینی