رجوی منافع خود را درپیوند با سعودی ها و صهیونیست ها دید!

منطقه خاورمیانه دریک شرایط حساس وپرتلاطم قرار گرفته که خیلی ها از این وضعیت درحال حاضر سود می برند وبه همین خاطر هم به این ماجرا یک جورهایی دامن می زنند از جمله عربستان واسرائیل. اینها خوب فهمیده اند که اگر یک روز منطقه به آرامش برسد آن بخاطر ماهیت ضد مردمی شان  متضرر خواهند بود وبرای همین تلاش دارند تا این جنگ افروزی را گسترش بدهند.
دراین بازی چند ساله، رجوی درحال تصمیم گیری پنهانی بود. چنانکه درسال 65 رسماً تن به مذاکره با عراق داد که این همکاری را که درنهان وجود داشت، رسمیت دهد که داد.
امروز هم شبیه آنچه که قبلا باعراق بود، همکاری رجوی با عربستان و اسرائیل رسمی وخیلی آشکار نبوده ولی درسایت های رسمی از این ها حمایت می کنند.
 اگر چه ماها که دردرون این فرقه رجوی بودیم و کمک های عربستان به این گروه فرقه ای برای ما روشن بود:
 (ما آن زمان درداخل قرارگاه برای مصرف لجستیک خودروهای موجود ضد یخ،ضد جوش،باطری،ترموستات  و روغن های ماشین که برچسب های عربستان خورده بود را استفاده می کردیم)!
این همکاری از قبل برای خیلی ها سوال انگیز بود.ولی امروز با شرایط حال که عربستان که برای فرارازبحران های دامن گیر می خواهد یک نیروی نظامی خارج از کشور درست کند وبا این کارعملا با اسرائیل همدست شده است وازآنجا که رجوی سابقه ممتد همکاری با این دو را دارد، رسماً وارد خواهد شد.
ازآنجا که مریم رجوی حدود سه سال است که نیمه رسمی با این کشورها همکاری می کند واین همکاری خودش را درترور دانشمندان هسته ای ایران وبادرج اخبار غلط که اسرائیلی ها به این گروه می دهد نشان میدهد.
 با نگاه ساده وسطحی به مسئله، گرفتن این تصمیم برای رجوی راحت خواهد بود ولی بنظر می رسد اما خود رجوی می داند اگر این را اعلام کند پایان عمر گروه خود را امضاء وتائید مزدوری خود را رسمی خواهد کرد.
امروز کشور ایران آمادگی های قابل توجه کسب پیروزی در صحنه های مختلف سیاسی را دارد.
این پیروزی را این دوکشور نمیتوانند هضم کنند و درتحلیل خودشان آنرا انفجاری هسته ای بدون بمب هسته ای قلمداد کرده اند وخیلی هم تلاش می کنند تا این پیروزی که بخاطر موقعیت وثروت ایران گریز ناپذیر است، سرانجام نگیرد.
چون هردو براین تصورند که ارزش منطقه ای شان پایین خواهد افتاد واین البته گناه جمهوری اسلامی نیست که امکانات بالقوه ی بمراتب بالاتری ازآنها دارد.
به همین خاطر سران پوسیده عربستان روبه فرقه های تروریستی آورده اند ویکی از آن فرقه ها سازمان مجاهدین است که برای تفرقه انداختن شیعه وسنی بکار گرفته میشود واین کار برای ایران که آزمون های سختر ازاینها داده، خردکننده نخواهد بود!
عاقبت این تصمیم ضد ملی  رجوی که لحظه به لحظه دراین باتلاق هولناک فرو میرود وبه طناب  نه چندان محکم عربستان واسرائیل آویزان تر میشود در داخل تشکیلات چه خواهد بود؟
رجوی این کاررا فقط برای حفظ خود ادامه خواهد داد اما تحولات یمن، سعودیها را وارد جنگ مستقیم کرد با ارتش کم توان واجاره ای!
همه چیز نشان میدهد که فرقه سازمان مجاهدین مانند یک طبل تو خالی شده و در این شرایط  دریک بن بست سیاسی است و درعراق هم موقعیتی شدیدا روبه افول دارد.
درابتدا بنظر می رسد که برای حفظ نیرو، سواری دادن به عربستان برای رهبران لازم باشد ولی رجوی از این می ترسد که جواب خانواده های نفرات را درکشته سازی دریمن را نمیتواند بدهد و اگر بداند که می تواند به راحتی برای خانواده ها جواب بدهد نیروها را به جای انتقال به آلبانی… ودرصورتی که سایر شرایط مهیا باشد که نمیدانم میشود یانه، به عربستان انتقال می دهد.
اما برای رجوی نیرو جنگنده نمانده واز خارج هم نمیتواند نیروی قابل توجهی جمع کند و اوضاع داخلی اش هم خیلی افتضاح است  وبنابراین دراین شرایط که همه عربستان را می دوشند ایشان هم  با دست زدن به جاسوسی های ضد میهنی وتبلیغات رسانه ای خواهد کوشید که سهمی دراین دوشیدن ها داشته باشد!
اما رجوی با این همکاری غیر موثر که دردی هم ازعربستان راهم دوا نمیکند، بهمراه عربستان پایان دردناک خواهد داشت ودراصل دریک بازی باخت- باخت وارد شده است.
سیروس

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا