اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان درادامه دیدارهای خود با خانواده ای اسیران دربند فرقه رجوی درشهرستان مسجد سلیمان،دیداری هم با خانواده حشمت الله کاربخش دراین شهرستان داشتند.
دراین دیدارآقای ذبیح الله کاربخش که برادرش حشمت الله سالهاست دربند فرقه رجوی است ودراین سالیان همواره برای نجات برادرش پیوسته تلاش وپیگیری نموده ازحضور اعضای انجمن درمنزلشان استقبال کرد. آقای کاربخش ضمن تبریک به رستم آلبوغبیش بخاطر نجاتش ازفرقه منحوس رجوی به وی گفت: واقعا انجمن نجات واعضای آن درآزادی همین تعدادی که ازفرقه رجوی نجات یافتند نقش موثری داشته وحقیقتا دراین چندسال هم برای ما خانواده ها تلاش وزحمت کشیدند ودرهرلحظه درکنارمان بودند.آقای کاربخش بعد ازاطلاع ازاینکه رستم هم اول اسیر جنگی بوده گفت: برادرمن هم مثل شما اسیرجنگی بود که باورکن اگرانجمن نجات نبود شاید اصلا ما تا حالا نمی دانستیم او کجاست! چون وی سال 62 درمنطقه جزیره مجنون اسیر شد و وقتی هم اسراء به میهن بازگشتند برادرم دربین آنها نبود که ما ازاین بابت خیلی نگران شدیم تا اینکه چند سال بعد ازطریق انجمن نجات مطمئن شدیم که او زنده ونزد گروه رجوی اسیراست درحالیکه برادرم اصلا سیاسی نبود واین گروه را نمی شناخت؟!.اما ظاهرا سران این گروه مزدور بیگانه انگار دلشان ازسنگ ساخته شده چون بعد ازاینکه برادرم را نزدخودشان بردند یکبارحتی ما را ازوضعیت مطلع او نکردند،همانطورکه خودت هم اطلاع داری چندسال پیش ما خانواده ها جلوی کمپ اشرف تحصن کردیم ولی مسئولان کمپ بجای توجه کردن به خواسته قانونی ما پاسخ شان فقط بدرفتاری همراه با فحش وناسزا بود.
رستم آلبوغبیش برای آقای کاربخش توضیح داد وگفت بعد ازاینکه من آمدم ایران وقتی با خانواده ام صحبت کردم آنها هم درمورد کمک انجمن نجات با شما هم نظرهستند.اما درمورد اینکه چگونه برادرتان به فرقه پیوست اینطورنبود که ما ازروی اعتقاد به این فرقه پیوسته باشیم بلکه رجوی مارا هم مثل بقیه منتها با سوءاستفاده ازشرایط بد اردوگاه اسراء فریب داد وبه کمپ خودش برد که بعدا ما فهمیدیم ازچاله به چاه افتادیم،اگرمن وامثال برادرشما که هم اکنون درفرقه هستند موقع تبادل اسرا به میهن برنگشتیم فقط بخاطراین بود که متاسفانه بازفریب دروغ های رجوی را خوردیم چون شیادانه می گفت "رژیم اسرایی که به ما پیوستند اعدام خواهد کرد!! اما درمورداینکه چرا سران فرقه وضعیت مارا به خانواده هایمان اطلاع نمی دادند باید بگویم که یکی ازشگردهای رجوی خائن برای محبوس ونگه داشتن اعضا درفرقه همین بود که آنها را کلا با هرترفندی ازدنیای بیرون بخصوص خانواده قطع کنند! چون می دانست که ارتباط فرد با دنیای بیرون و وصل روابط عاطفی می تواند بساط شیادی و دروغگویی های رجوی را جمع ومتلاشی کند به همین خاطر هم وقتی خانواده پشت درب کمپ اشرف تحصن کرده بودند وحشیانه به آنها حمله می کردند تا مبادا ارتباط عاطفی سرکوب شده اعضا در درون آن دوباره زنده شود.! بهرحال امیدوارم که برادرشما هم با شکستن ذهنیت خودساخته رجوی بتواند هرچه زودتر خودش را ازدام شیطانی فرقه او نجات وبه آغوش خانواده اش برگردد!
درادامه آقای کاربخش درمورد خبر حضور اخیر برخی ازخانواده ها جلوی کمپ لیبرتی سئوال کرد وگفت شنیدم که رهبران فرقه مجاهدین بازسروصدا و دادوفغان کردند؟! این بی شرف ها هرچه راکه لایق رجوی است به ما خانواده ها نسبت می دهند،کجای دنیا چنین رسمی است که علاوه برعدم اجازه ملاقات به خانواده فرد زندانی به آنها فحش وفضیحت بدهند واتهام هم بزنند؟! ملاقات با عزیزانمان حق ماست رجوی که سهل است هیچ کس دیگری هم نمی تواند این حق را ازما بگیرد والان ما همه خواهان آن هستیم که جلوی کمپ لیبرتی دوباره تحصن کنیم وباید که دولت عراق وکمیساریا بیشترکمک کنند.
اعضای انجمن ضمن تائید صحبت های آقای کاربخش، درمورد خبرحضور اخیر برخی از خانواده ها جلوی لیبرتی وعلت جنجال آفرینی های سران نکبت بارفرقه رجوی توضیحاتی را به وی ارائه دادند وگفتند قطعا انجمن نجات هم بدنبال تحقق این خواسته به حق خانواده هاست چرا که ما معتقدیم گره آزادی اسیران دربند فرقه فقط بدست خانواده های آنها بازخواهدشد واتفاقا علت سوزوگداز و جست وخیزهای میمون وار فرقه علیه خانواده های اسیران دربند هم به همین علت است.بنابراین ما همواره آماده ایم تا به خانواده های اسیران درراه آزادی ونجات عزیزانشان ازچنگال اهریمنی رجوی کمک کنیم واین برای ما مایه افتخاراست.
درپایان این دیداراعضای انجمن یکبار دیگرضمن تشکر از برخورد گرم و صمیمی خانواده آقای کاربخش ابراز امیدواری کردند فرزند این خانواده هم هرچه زودترازاسارتگاه ذهنی وعینی رجوی نجات پیدا کند.