منصور شعبانی درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – جلسه اول – قسمت اول

آقای منصور شعبانی عضورها شده ازچنگال رجوی وبازگشتی به میهن عزیزمان ایران ازآلبانی هنوزدراستراحت بودند وفراغتشان درجمع خانواده اش به پایان نرسیده بود که به واسطه درخواست شماری ازخانواده های دردمند وچشم انتظارگیلک که هریک دستکم عضوی ازخانواده خود دراسارت رجوی دارند ؛  ازایشان خواستیم که آنچنانکه شایسته است برنامه ریزی ومدیریت داشته باشند تا بتوانند با حضوردردفترانجمن نجات گیلان دیدارهایی با خانواده های اعضای گرفتاردرفرقه رجوی درلیبرتی ویا آلبانی داشته باشند.
روزدوشنبه مورخه 11/3/1394 درجلسه اول 8 خانواده دردمند ازظلم وجور رجوی به استعداد 14 نفردر دیدار با  آقای منصور شعبانی بازگشتی جدید به ایران حضوربه هم رساندند وطی 3 ساعت تمام با هم ملاقات مستقیم واندرموضوعات مختلف تبادل نظرداشتند.
مسول جلسه با اشراف به روحیات ونیازمبرم خانواده ها درخصوص خبرگیری ازعزیزان دربند خود درتشکیلات مافیایی رجوی قبل ازشروع رسمی جلسه اعلام کرد که بمدت 10 دقیقه خواهند توانست با آقای شعبانی دید وبازدید ودرخصوص وضعیت یکایک اسرای خود ازجدیدترین عضوبازگشتی به ایران وگیلان خبرگیری بنمایند.

آنگاه آقای پوراحمد دریک فضای صمیمی وخانوادگی حاکم برجلسه ضمن تبریک وشادباش به آقای شعبانی وخانواده ایشان درخصوص بازگشتشان به وطن وآغوش خانواده آرزوکردند که تمام اعضای گرفتاردرفرقه رجوی ازجمله عزیزان وفرزندان وبستگان خانواده های حاضردرجلسه بتوانند با اندک تامل وبکارگیری اختیاروآگاهی بعنوان دوممیزه متمایزانسان ازحیوان بهره مند شوند وبا یک تصمیم گیری عاقلانه وبا یک " نه " قاطع به رجوی خائن ووطن فروش وبدون توجه به تهدیدات توخالی وآبکی رجوی بتوانند همچون آقای شعبانی با گسستن ازقید وبند مرئی ونامرئی تشکیلات سیاه رجوی ودارودسته تبهکارش به دنیای آزاد خصوصا به وطن زیبا وکانون گرم وپرمهرخانواده خود بازگردند.  
آقای شعبانی هرچند درخلال دیدارومعارفه اولیه با خانواده ها اسامی یکایک شان را پرسیده بودند ولیکن درآن فضای ملتهب وهیجانی گویا به خاطرنسپرده بودند ولذا مسول جلسه یکباردیگربه معرفی خانواده ها با شرح مختصرفعالیتهایشان درانجمن نجات درراستای رهایی عزیزانشان ازفرقه تروریستی رجوی ازجمله حضورچندباره خانواده ها دراشرف مضمحل شده به قرارزیرپرداختند.

– مادروخواهرعظیم راد محمدعلی زاده ازقضا خانواده شهید هم هستند وچندبار بمنظورملاقات با عظیم به عراق ناامن سفرنمودند وازناحیه رجوی متحمل ظلم وجور فراوانی شدند.  

آقای محمدحسن پدر اسماعیل پورمحمدعلی بازکیایی که 5 باردراطراف سیاج اشرف سابق به بست نشستند  وبارششم که فکرمیکنم سال 1391 بود متعاقب بازگشتش ازاشرف وقتی مادراسماعیل دیدند ازفرزنداسیرش خبری نشده وحتی ملاقاتی صورت نگرفته دچارحمله قلبی شدند وبعدازآن به واسطه همین پدرچندین نامه درخواست ازرجوی درسایت نجات منتشرشد مبنی براینکه رجوی اجازه بدهد اسماعیل فقط بتواند یک تماس تلفنی با مادرمریضش داشته باشد که متاسفانه تاکنون ازتماس تلفنی اسماعیل بازکیایی خبری نشد وقدرمسلم آنستکه اصلا رجوی اجازه نداده است که خبربه اسماعیل برسد تا بتواند تماسی با مادرسالمند ومریضش داشته باشد.  

– ایشان مجید وجلیل اکبری کهنه سری ازبرادران ولیرضا اکبری کهنه سری اسیررجوی ازاعضای فعال مرتبط با انجمن نجات گیلان هستند که فقط وفقط به خاطرمادرسالمند ومریض احوالی که دارند موظف شدند به اتفاق دو برادر دیگرشان  6 بارمشقات اعزام به عراق ناامن را به جان بخرند ولیکن با دست خالی وبدون میسرشدن ملاقات با ولیرضا به خانه برگردند ومادرهمچنان درچشم انتظاری بسرببرد… وای بررجوی که با نفرین این پدرومادرها هیچگاه دردنیا وآخرت درامان نخواهدماند.  

– این مادرکه می بینید نامش هاجرامدادی ماسوله است که دوفرزندش بنامهای احمد وامین تلاوتی  درترکیه به دست مافیای رجوی ربوده شدند وبه بهانه اشتغال بهتروبی دردسردراروپا به عراق کشانده شدند و سابقه 14 سال اسارت دارند که خود داستانهایی دارد دردناک وجگرسوز. آقای ناصرتلاوتی هم بعنوان پدردواسیردرهرجمعی علیه رجوی به اتفاق همسرمشارکت فعال دارند ومیشود گفت که 7 باربرای رهایی فرزندان وجگرگوشه گانشان به عراق واسارتگاه  سرد وخموش رجوی مسافرت ناموفق داشتند.

– داود مراد خانی نیزازجمله اسرایی است که برادرش فریدون به اتفاق همسرفداکارشان بارها وبارها به عراق سفرکردند. حال آقای فریدون مرادخانی درفراغ برادرشان با ناراحتی قلبی که پیدا کردند اخیرعمل جراحی بازقلب داشتند وبا وجود اینکه دوران نقاهت را طی میکردند مصربودند که شما را ببینند آقای شعبانی عزیز.  

– ایشان هم جعفرهستند ازبرادران رضا حسن زاده که امروزبه اتفاق آقای بابایی (آزاده دوران جنگ) یکی از دوستان وهمرزمان سابق رضا  دردوران دفاع مقدس هشت ساله که درخلال چندباراعزامشان به عراق ناامن ازلطف ومرحمت گماشته های رجوی بی نصیب نماندند وسرشان بواسطه پرتاب سنگ رجویها شکست که فیلم آن درسایت نجات قابل دسترس است.  

– امروزحسنعلی آلفته ازبرادران هادی آلفته که درلیبرتی بسرمی برد درجمع ما حضوردارند سابقا با پدرمرحوم خود با ما درارتباط بودند ومتاسفانه مرحوم علی آلفته به کرات که به عراق رفت تا هادی را ببیند وملاقات کند موفق نشد وبا آه واندوه وغم جگرسوزوچشم انتظاردارفانی را وداع گفتند.
چه احساس خوبی دارم.احساس میکنم درجمع ما حضوردارند.روحشان شاد.


-آقای حاج مرتضی پورحسن  برادراسماعیل ازاسرای رجوی مقیم لیبرتی هم معرف حضورتان هست چرا که دیروزیک ملاقات جداگانه با ایشان داشتید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا