باسلام
قبل از اینکه بخواهم به اصل منظور خود از نوشتن این نامه بپردازم٬ ترجیج میدهم خودم را کمی مفصل تر برای شما معرفی کنم! من یکی از سه هزار و چند صد قربانی هستم که نزدیک به دو دهه از عمرخود که شامل نوجوانی و جوانیم میشود را در قرارگاه های سازمان مجاهدین٬ اجبارا ٬ سپری کردم. زمانیکه کمتر از 15 سال سن داشتم٬ در یکی از کشورهای همسایه شما٬ به اتفاق خانواده مشغول تحصیل بودم.آنزمان بدلیل تبلیغات شدیدی که اعضاء این سازمان در کشورهای اروپایی خصوصا اروپای غربی داشتند٬ توجه بسیاری از ایرانیان مقیم خارج کشور را به خودجلب کرده بودند! آنها از من خواستند که در ایام تعطیلات مدرسه٬ جهت آشنایی بیشتر با سازمان٬ به مدت دو هفته٬ به کشور عراق سفرکنم و همچنین توسط مسئولین ارشد سازمان٬ بمن قول دادند که بلافاصله بعد از دو هفته و یا حتی زودتر و اساسا هرزمان که من خواستم٬ من را به کشوری که ازآنجا به عراق فرستاده شده ام ٬بازگردانند! که البته من هرگز از نقشه و فریبی که خورده بودم خبر نداشتم. بعد از رسیدن به عراق٬ بدون اینکه از من سوالی شود٬ لباس نظامی بمن داده شد و وارد یکی از یکانهای رزمی شدم.در کمتر از یک هفته٬ نشستی با حضور مسعود و مریم رجوی در قراگاه اشرف برپا شد و من که آنزمان کمتر از 15 سال سن داشتم و بدون اینکه اصلاسوالی از من شود که آیا مایل به شرکت در عملیات نظامی هستی یا نه به عملیاتی فرستادند که حتی برای شرکت در این عملیات نظامی٬ یک ساعت هم آموزشی ندیده بودم!در این عملیات از ناحیه پا و دست بشدت مجروح شدم و اگر نیروی جوانی یا بهتر بگویم نوجوانی نبود٬ قطعا جان خود را هم از دست داده بودم! که البته لازم به ذکر است که مانند من شاید به جرات بتوان گفت صدها تن دیگر هم بودند که آنها را کشورهای اروپایی وامریکایی با وعده بازدید از یکانهای سازمان و آشنایی با مناسبات سازمان٬ به عراق آورده بودند و ناخواسته وارد این عملیات کرده بودند که بسیاری از آنها هم جان خود را ازدست دادند!بعد از بازگشت٬ به دفعات از بالاترین مسئولین سازمان من جمله مهدی ابریشمچی٬ فهیمه اروانی٬ پری بخشایی٬ سپیده ابراهیمی و نهایتا شخص مسعود رجوی نامه نوشتم واز آنها خواستم که به وعده شان عمل کنند و من را برای ادامه درس و مشقم به کشوری که از آنجا اعزام شده بودم٬ بازگردانند! اما هرگز این اتفاق نیفتاد که هیچ٬ بلکه بمن بدلیل اینکه میخواستم از عراق خارج شوم٬ اتهام نفوذی حکومت ایران و خرابکار و… دادند و به زندان انفرادی فرستادند!و نهایتا مجبور شدم که تا حمله دوم امریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام٬ در اردوگاه های سازمان بمانم!
آقای نخست وزیر! گوش دادن به حرفهای من٬ شاید نیاز به روزها و ماه ها زمان داشته باشد! که قطعا شما زمان و شاید حوصله شنیدنش را نداشته باشید!اما مایلم بعنوان یک قربانی٬ بعنوان کسی که قربانی و گرفتار یک سازمان فرقه ای بنام مجاهدین خلق ایران بوده است این را بشما عرض کنم که شرکت شما بهردلیلی در گردهمایی آنها٬ خواسته یا ناخواسته ٬ آگاهانه یا ناآگاهانه٬ به معنای دست داشتن و تایید کارها و جنایات و وطن فروشی ها و گروگان گیری های فرقه تروریستی رجوی است که قطعا شما اینرا نمیخواهید!
جناب نخست وزیر! هیچکس در این دنیا ازداشتن مادیات و چیزهاییکه بتواند بآن زندگی بهتری برای خود و خانواده اش بسازد مخالف نیست! اما باید توجه داشته باشد که در پاره ای از مواقع ٬ شاید خیلی خیلی بهتر باشد که از بدست آوردن مبلغی صرف نظر کند٬ ولی در عوض شرافت٬ وجدان و آبروی سیاسی و حتی شخصی خودرا حفظ کند!
سازمانی که شما برای شرکت در مراسمشان انتخاب کرده اید٬ یک سازمان بشدت فرقه ای٬ با افکاری متحجر و پوسیده و البته خطرناک است! لطفا فریب ظاهر خوش خط و خالشان رانخورید!
آقای رییس! افتادن در بازیهای سیاسی و معامله کردن حق با ناحق٬نادیده گرفتن و ناشنیده گرفتن حرفها و فریادهای کسانیکه به آنها ظلم شده است٬ قطعا در این دنیا بی پاسخ نخواهد ماند!من بعنوان یک انسان٬ یک انسانی که قربانی خشونت و تروریسم و قربانی یک فرقه بوده ام٬ از شما میخواهم که بعنوان یک فرد مسئول و قطعا تاثیرگذار٬ به کاری که قصد دارید انجام دهید٬ بیشتر تامل داشته باشید! به جرات خدمت شما عرض میکنم که بیش از 95 درصد از کسانیکه از عراق به کشورشما منتقل شده اند و پناهنده شما هستند٬ بدلیل سالیان سال تحت فشارهای روحی و روانی بودن٬ نیاز به کمک دارند! کمک برای اینکه بتوانند به تعادل برسند و برای آینده خود٬ خود٬ تصمیم بگیرند! برای اینکه بتوانند زندگی جدیدی را بدور از فشارهای تشکیلاتی و فرقه ای آغاز کنند!
آقای نخست وزیر! ملت ایران٬ ملتی فهمیده٬ با تمدنی هزاران ساله و بسیار هوشیار است! شما قطعا میدانید که این فرقه٬ از دشمنان مردم و کشور ایران است. مایلم توجه شما را باین نکته جلب کنم که شما قصد دارید که البته امیدوارم که خبرشرکت شما در خیمه شب بازی آنها در اساس اشتباه باشد و یا اینکه از تصمیمتان منصرف شوید٬ اما من باب تاکید عرض میکنم که شما قصد دارید دست دوستی با کسانی بدهید که هرگز جایگاهی در میان مردم ایران ندارند و مسبب ده ها و صدها عملیات تروریستی و کشته و مجروح شدن شهروندان ایران بوده اند! آنها سالیان سال در لیست سیاه و تروریستی اتحادیه اروپا و امریکا بوده اند و اگر بازی های سیاسی و بده بستانهای کثیف پشت پرده نبود٬ هرگز از این لیست خارج نمیشدند!
در آخر هم مایلم تذکر دهم که ملت ایران هرگز دشمنان و البته دوستانشان را فراموش نخواهند کرد.
مراد