بدنبال کشف پیکر پاک شهدای غواص مربوط به عملیات کربلای 4، ناگهان پارامتری وارد صحنه ایران شد که آن چنان تاثیر گذار و با اهمیت بود که دوست و دشمن را به حرف زدن واداشت و هیچ کسی چه از بهترین رهروان آن شهدا تا خبیث ترین دشمنان آرمان های آنان، نتوانست از کنار این موضوع بگذرد و هر کس به فراخور حال خود موضعی گرفت.
در یک سو مردم ایران، از هر سلیقه و گرایش سیاسی نسبت به این موضوع برخوردی مملو از ارادت و عشق داشتند و پاک ترین احساسات خود را نثار آنان کردند که اوج این جریان در روز سه شنبه و در حضور پرشور مردم تهران در مراسم تشیع این پیکرها خود را نشان داد. موج جمعیت از جوان تا پیر، از مرد تا زن، از کم سواد تا تحصیل کرده، از نظامی تا غیر نظامی، از کارمند و کسبه تا جوانان عاشق ورزش و تفریح و خلاصه ا زهر قشر و سنی صحنه بیاد ماندی دیگری در تاریخ ایران آفرید.
در سوی دیگر اما برخورد دیگری هم وجود داشت، دشمنان آرمان های این شهدا و کسانی که با کل نظام مشکل دارند، می خواستند از صاحبان شهدا، از مردم و کشوری که این شهدا برای آنان شهید شدند، از آرمانی که این شهدا در مسیر آن به شهادت رسیدند و از کسانی که راه شهدا را ادامه می دهند انتقام بکشند. آنها تلاش کردند، حضور این شهدا را در روزی که ایران و ایرانی به آن نیاز داشت، به برگی علیه ایران تبدیل کنند.
با این حال این اشخاص و گروه ها، با تمام دشمنی شان با مردم ایران نه تنها نتوانستد به این شهدا توهین کنند بلکه بدلیل عظمت این شهدا، تلاش کردند اهداف شوم خود در ایجاد تفرقه و شکاف بین آحاد ملت و ایجاد حس بدبینی نسبت به فرماندهان نظامی کشور به صورت سوار شدن بر موج احساسات پاک مردم دنبال کنند.
در این بین تنها و تنها فرقه رجوی خباثت را از حد گذرانده و با وقاحت، به شهدا توهین نمودند.
تصویر مریم قجر هنگام دادن فرمان آتش بر علیه نیروهای ایرانی در عملیات مرصاد
آنها که خود از عوامل شهید شدن بسیاری از فرزندان ایران و منجمله شهدای عملیات کربلای 4 میباشند، در ادامه خوش خدمتی برای اسرائیل و دشمنی با ملت ایران و ارزش های آنان، با بی شرمی تمام مراسم به یاد ماندنی تشیع 270 شهید را «کارناوال استخوان» نامیدند تا در خیال شیطانی خود، در قبال این اقدام از اربابان صهیونیست خود، تکه استخوانی بابت به درد آوردن دل مردم ایران بگیرند و به این ترتیب بار دیگر اثبات کنند که حتی در بین دشمنان ایران نیز خبیت ترین آنها می باشند.
فرقه رجوی از سال 1361 به صورت غیر رسمی و از سال 1362 به صورت رسمی در خاک عراق مستقر شد و از سال 1365 با ورود رجوی و دیدارش با صدام این حضور علنی گردید.
رجوی در ملاقات با صدام دیکتاتور
آنها علاوه بر نقش ارتش اختصاصی برای صدام و حمله به نیروهای مدافع ایرانی در مرزها و در داخل خاک ایران، همکاری های وسیع اطلاعاتی با نیروهای عراقی داشته و از طریق دیدبانی، شنود بی سیمی، تخلیه تلفنی، کار روی عکس های هوایی، به اسارت گرفتن سربازان ایرانی و تخلیه اطلاعاتی آنان و برخی شیوههای دیگر، اطلاعات مهمی را توسط برخی سران و فرماندهانش همچون شخص رجوی، مهدی ابریشمچی، عباس داوری، ابراهیم ذاکری، معصومه ملک محمدی و… در اختیار فرماندهان عراقی قرار می دادند که فیلم ها و مدارک آن موجود است.
فیلم یکی از جلسات رجوی با سرلشکر طاهر عبدالجلیل حبوش
در عملیات کربلای 4 نیز علاوه بر همکاری های اطلاعاتی ذکر شده، فرقه رجوی دست به اقدام جاسوسی مشخص تری نیز زدند. خبرگزاری فارس در خبری در این رابطه افشا کرد که یک روز قبل از آغاز عملیات، دو تیم شناسایی و جاسوسی وابسته به فرقه در اطراف پرشین هتل آبادان دستگیر شدند که اطلاعات بهدستآمده از این نفرات، حاکی از جاسوسی گسترده آنان از تحرکات عملیاتی نیروهای ایرانی بود.
دور نیست روزی که رجوی ها باید پاسخگوی جنایت ها و خیانت های خود باشند.