در روزهای اخیر سایت های فرقه رجوی خبری با عنوان «تصویب لایحه تضمین امنیت و حفاظت ساکنان لیبرتی در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا» را درج نمودند.
هر چند سال هاست که بر همگان روشن شده فرقه رجوی علیرغم شعارهای فریبنده و ادعای تکیه بر باصطلاح «خلق قهرمان»، دشمن و قاتل مردم است و بخاطر ترورهای کور و وطن فروشی هایش هیچ پایگاه و حمایتی در میان ایرانیان ندارد و اگر چه باز هم بسیار واضح بود که بعد از سرنگونی صدام دیکتاتور و یتیم شدن رجوی ها، آنها راحتتر از قبل به مزدوری و جاسوسی برای دستگاه های اطلاعاتی غربی و عربی پرداخته و غربی ها نیز همچون صدام تلاش کردند و می کنند تا از این فرقه تروریستی به عنوان برگی در مسیر دشمنی با ایران استفاده کنند و همین هدف هم موجب شده تا غربی ها به رجوی ها فرصت ادامه حیات داده و با ایجاد اختلال در انجام ملاقات اعضای فرقه با خانواده ها و باز کردن درب قرارگاه اشرف یا لیبرتی مانع از فروپاشی این دستمال استفاده شدة در حال پاره شدن بشوند. اما با تمام این احوال همان تیتر ذکر شده در بالا به خوبی گویای این واقعیت است که فرقه رجوی در بین مردم ایران جایی نداشته و تنها به یمن حمایت اجنبی ادامه حیاتش میسر شده است.
علاوه بر تیتر ذکر شده، متن این مطلب نیز بر جاسوس بودن رجوی ها گواهی می دهد. در قسمتی از این خبر از قول یک سناتور آمریکایی به نام منندز که از حامیان جنایتکاران صهیونیست و در نتیجه از حامیان رجوی هاست، خطاب به رئیس جلسه چنین آمده است:
"البته آنها [فرقه رجوی] این کار را کردند؛ آنها به ما اطلاعاتی را در مورد استماعی که شما دربارة ایران خواهید داشت ارائه کرده‌اند، یکی از تأسیساتی که ما از آن اطلاع نداشتیم"
در این جا این سناتور به صراحت از ارائه اطلاعات توسط فرقه به آمریکا و در واقع از موضوع جاسوسی صحبت می کند.
البته از رجوی ها که:
-به ارتش خصوصی صدام تبدیل شده و سربازان ایرانی را در مرز هدف قرار می دادند.
-و به این افتخار می کنند که شاه مرتجع عربستان به آنها هدایای مختلف داده است.
-و یکی از بزرگترین افتخارات خود را جاسوسی علیه پیشرفت علمی ایران و دانشمندان آن می دانند.
-و خود را عامل تحت تحریم قرار گرفتن ملت ایران عنوان کرده و به آن افتخار می کنند.
و بسیاری موارد دیگر از این دست را افتخار خود می شمارند، بله از چنین وطن فروشانی غیر از این انتظار نیست اما معلوم شد که همچون:
پروژه بردن شهروندان خارجی به برنامه های فرقه و جازدن آنها بعنوان شهروند ایرانی که آنقدر افشا شد تا سرانجام رجوی ها مجبور به اعتراف گردیدند، و یا پروژه مامور خواندن خانواده ها که آنقدر افشا گردید که فرقه مجبور شد اعتراف کند مراجعه کنندگان اقوام درجه یک اعضای گرفتار هستند. این بار نیز افشاگری ها آن قدر دست رجوی ها را رو و چهره آنها را سیاه کرده بود که آنها دیگر نمی‌توانستند مزدوری و جاسوسی خود را بپوشانند و ناگزیر از اعتراف به آن گردیدند.
تمامی اینها نشانة این است که حربه ها و ترفندهای رجوی ها در حال محو شدن بوده و دور نیست روزی که شاهد فروپاشی کامل این فرقه و قرار گرفتن این زوج پلید در برابر مردم ایران برای پاسخگویی به جنایات و خیانت های شان باشیم.