در داخل سازمان مجاهدین بیش از دو دهه با قطع رجال مواجه شده اند، ابتدا بادکنک تبلیغاتی "افسران ارتش آزادیبخش" در عملیات موسوم به فروغ جاویدان ترکید و سازمان را با بن بست استراتژیک مواجه نمود و اثبات شد که این تشکیلات بنام" ارتش آزادیبخش ملی ایران "فقط و فقط زاییده جنگ هشت ساله است و باپایان یافتن جنگ از این شیر بی یال و دم و اشکم چیزی جز تعدادی افراد پیر و پاتال باقی نمانده است که رجوی خودش ناگزیر به اعتراف شد و با نعل وارونه زدن تقصیر شکست در عملیات موسوم به فروغ جاویدان را به گردن مردان زن پرست انداخت که وابستگی مفرط مردان به همسرانشان موجب شده تامردان در عملیات بترسند و بفکر بازگشت باشند.!!! لذا بعد از بازگشت تتمه نیروها به قرارگاه اشرف نشست تنگه و توحید را برگزار نمود و سلسله نشست ها منجر به طلاق اجباری و برجسته نمودن نقش زنان شد.
و چشم مسعود رجوی به جمال مریم قجرعضدانلو باز شد و این عنصر کشف نشده زیر خاکی که تاکنون در زرادخانه ابریشمچی مورد استفاده بود در یک معامله پایاپای با مینا خیابانی تبادل و به تصاحب مسعود درآمد. و از این تاریخ هر روز انرژی ها و توانمندی های مریم برملا میشد. ابتدا در پازل موهوم سرنگونی و بدست آوردن خیالی کشور ایران تازه متوجه شدند که ای بابا مجاهدین ایران را گرفته اند اما رئیس جمهور ندارند بلافاصله کاربرد اول مریم رو شد و جایگزین بنی صدر شد. " مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده "!!!
مرحله بعدی مسعود رجوی در تحلیل استراتژیک دریافت که برای سرنگونی جمهوری اسلامی به ناو هواپیما بر نیازمند است. بلافاصله کاربرد دوم مریم مشخص شد و در نشست های موسوم به حوض اعلام نمود مریم مساوی است با ناو هواپیما بر و برای سرنگونی نظام ایران من نه حمایت ابرقدرت میخواهم و نه ناو هواپیما بر فقط مریم کافی است.!!!
این بار نیز ناو هواپیما بر رجوی از ته سوراخ شد و در گل نشست و ناگزیر به سیاسی کاری در اروپا روی آورد و در آنزمان مترصد فرصت بودند که امریکا و اروپا با چه شعار و اهرمی علیه ایران و نظام حاکم فعالیت میکنند که در آن زمان غربی ها موضوع فمنیست و حقوق زنان را علیه ایران علم کرده بودند بنابراین کاربرد جدیدی از مریم رو شد و اینبار دقیقا در نقش مانکن و عروسک خیمه شب بازی خود را برای سیاسیون و پارلمانتر ها و کهنه بازنشستگان غربی بزک نمود و بعنوان شاخص ضد بنیاد گرایی و مدافع حقوق زنان و فمینیست چند آتشه در اروپا ظاهر شد و در صف مقدم فعالیت ضد بنیاد گرایی علیه نظام قرار گرفت و با ارائه منشور 10 ماده ای و ژست های ترقی خواهانه چنین وانمود کردند که در مقابل زن ستیزی نظام خودشان را آنتی تز معرفی نمودند و در هرکوی و برزن زنان و دختران بخت برگشته سازمان خود را دربازار های مکاره سیاسی بمعرض نمایش گذاشتند و این در حالی بود که خودشان در داخل تشکیلات به الف بای همان منشور 10 ماده ای پایبند نبوده و زنان در داخل تشکیلات با سرکوب مضاعف، حجاب اجباری، طلاق اجباری، قطع هرگونه رابطه انسانی و اجتماعی بین زنان و مردان، محرومیت مطلق ارتباط تلفنی و ملاقات زنان با خانواده های خود، تحت عمل جراحی قرار دادن زنان و بیرون کشیدن رحم آنان برای قطع امید مطلق به آینده و تولید مثل ؛و در نهایتا آن باد کنک بزرگ توسط زنان جدا شده از تشکیلات ترکید و خانم بتول سلطانی در مصاحبه ای از تجاوز و استثمار جنسی مسعود رجوی و همبستری با تمام زنان شورای رهبری پرده برداشت و با انفجار بمب بزرگی رشته های مبارزه ضد بنیاد گرایی، ژست های فمینیستی و دفاع از حقوق زنان را پنبه کرد و این کار برد مریم نیز راه بجایی نبرد و ناگزیر شد اینبار خود را در خدمت پارلمانتر ها و بازنشستگان امریکایی، اروپایی قرار دهدو طبق آخرین اخبار و ردیابی توسط جی پی است خانم مریم رجوی در همزیستی مسالمت آمیز با شیوخ عربستان و آل سعود بسر میبرد.