در حال حاضر، آنطور که از پیام های رسیده بر می آید، مسئله داری همچنان در سطوح بالای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت به شدت وجود دارد و تمام سعی و تلاش مسئولین اینست که خبرهای این جریان گسترده مسئله داری به بیرون درز نکرده و نمود ظاهری در میان هواداران نداشته باشد.
موضوع قابل توجه، درگیری بین مسئولین سازمان در آلبانی، بین کسانی که از لیبرتی آمده اند و کسانی که از پاریس اعزام شده اند، می باشد به طوری که دخالت مستقیم مریم رجوی را هم موجب گردیده است. ظاهرا نفراتی که از پاریس آمده اند را در آلبانی در مواضع مسئول تر قرار داده اند که توجیهشان این است که این افراد به تشکیلات و مریم رجوی نزدیکتر بوده و به خط و خطوط سازمان مسلط ترند. در مقابل کسانی که از لیبرتی آمده اند میگویند که آنها مدام زیر موشک و در شرایط فوق العاده طاقت فرسا بوده و افراد در پاریس در عافیت و آسایش بسر برده اند.
شرایط مسئله داری در طیفی از مسئولین خارج کشوری سازمان هم تشدید شده است بطوری که مسئولین برای برخی افراد شرایط سهل تری برقرار کرده و محدودیت های شدید را کاهش داده و حتی در برابر نمونه های غیر اخلاقی آنها از نظر سازمان هم چشم پوشی کرده اند. از طرفی برخی افراد که چنین برخورد دوگانه ای را مشاهده کرده اند اعتراض نموده اند که موجب یک سری اختلافات در سطوح بالا شده است.
به عنوان مثال به یک نفر برای ساکت کردن او مسئولیت بالاتری میدهند اما افراد بالاتر و یا هم سطح او زیر بار مسئولیت او نرفته و حاضر به تبعیت از وی نمی شوند که این موضوع در رده های بالا در اوور مسئله ساز شده است. در مواردی حتی برای نگاه داشتن یک مسئول بالا به وی پیشنهاد داده اند که مخفیانه ازدواج کند.
یکی از نفرات برایم نوشته بود که برای حفظ افراد در تشکیلات به آنها رده های بالاتر میدهند تا به این دل خوش کرده و جدا نشوند. او نوشته است که اگر جایگاه مریم رجوی را هم به او بدهند نمی ارزد و حاضر نیست در تشکیلات بماند و میخواهد جدا شود.
نکته دیگر در رابطه با لیبرتی در عراق است که یک طیف افراد که خواهان انتقال فوری به اروپا هستند به شدت مسئله دار می باشند و مدام اعتراض میکنند که چرا نام آنها را در لیست نوبت نمیگذارند. تعداد این افراد که مسئولین را تحت فشار قرار داده اند کاملا قابل ملاحظه است. در پاسخ به این دسته افراد گفته شده است که تعدادی از افراد شورای رهبری که رفتن آنها کاملا ضروری است را در لیست اعزام گذاشته اند اما آنها قبول نکرده اند ولی عجیب است که از این طرف برخی خودشان اصرار به رفتن به اروپا دارند.
لازم به ذکر است که بیشتر زنان را به آلبانی اعزام میکنند که همین امر موجب اعتراض برخی شده که چرا گزینشی عمل میشود و مردان را برای کشته شدن در عراق نگاه میدارند که در واکنش جواب فوق را به آنها داده اند. ظاهرا افرادی که احتمال جدا شدن آنها زیاد است را از عراق به آلبانی اعزام نمیکنند.
خبرهائی رسیده است که سازمان از اقدامات دو پدر رنج کشیده و دردمند یعنی آقایان مصطفی محمدی و قربانعلی حسین نژاد در شهرک اوورسورواز به شدت نگران شده است. ظاهرا شهردار منطقه که از دوستان فرقه رجوی به شمار میرود به آنها اخطار داده است که همسایگان از رفتار و برخورد افراد فرقه با مخالفان و منتقدان ناراضی هستند و این وضع نمیتواند ادامه پیدا کند.
در درون تشکیلات تأکید زیادی روی بی اعتبار کردن افراد میشود. مثلا در خصوص قربانعلی حسین نژاد مدام دروغ ها و اراجیفی را تکرار میکنند که هدف اینست که افراد را از جدا شدن و رودروی سازمان ایستادن برحذر دارند و به این ترتیب به آنها گوشزد میکنند که اگر دست از پا خطا کنند همان جنگ روانی علیه آنان نیز تکرار خواهد شد.
اما در میان هواداران بیشتری سؤالی که از مسئولین پرسیده میشود در خصوص آینده سازمان بعد از توافق هسته ایست. مسئولین تلاش دارند آنرا به نفع خود و به عنوان یک پیروزی جا بیندازند که طبیعی است که کسی را قانع نمیکند و باید پاسخ جدی داد.
یک نفر برایم نوشته بود که وقتی قرار بود آمریکا به عراق حمله کند مسئولین میگفتند که در چنین شرایطی ارتش آزادیبخش ملی هم به سوی مرزها حرکت خواهد کرد که این پاسخ کسی را قانع نمیکرد که البته حق داشتند چرا که بعد از حمله آمریکا به عراق شرایط سازمان به شدت دگرگون شد. حالا هم همان جواب های سربالا را در رابطه با توافق هسته ای میدهند.