غرض ازنوشتن این یادداشت کوتاه، برخوردی اجمالی است به نوشته ی سیاوش جعفری که با نام " همنوایی سوته دلان سلطنت ولایت فقیه " دروبسایت های فرقه ی رجوی منتشر شده است.
باری، برنامه ی رسوای پرگار بی بی سی که درآن یک ساواکی گمنام و دروغگویی بنام فراستی را وارد صحنه کردند که تا صحه ای بر نوشته های بغایت دروغ پرویز ثابتی (مقام معروف امنیتی شاه ورئیس اداره بدنام سوم ساواک ودرنهایت یک افسر اطلاعاتی اسرائیل) درکتابش بنام دردامگه حادثه، مطرح کرده گذاشته باشد.
برنامه ای بود ازنوع برنامه های فرقه ی رجوی بود با این فرق مهم که گریزی هم به حقایق میزد که برنامه های تلویزیونی فرقه ی رجوی این مشخصات را ندارد!
فراستی که ازاظهار نظرش درباره ی بهمن تهرانی (سربازجوی مخوف زندان اوین) که گویا اویک بولتن نویس ساده بوده؟!، نشان داد که کارمند دون پایه ای در ساواک بوده وراهی به دالان های پرپیچ وخم امنیتی نداشته وتنها برای تایید اظهارات شیطانی پرویز ثابتی – که اینک ازکار در سازمان های اطلاعاتی اسرائیل بازنشسته شده وبه آمریکا مهاجرت کرده- به صحنه آمده بود!
این فراستی بی فراست! لااقل این صداقت راداشت که زوزه ی شلاق های ساخته شده ازسیم کابل بر بدن مبارزان ومخالفان شاه را تایید کند وآپولو ودست بند قپانی را مورد تکذیب قراردهد که این ته صداقت را ما درباند رجوی نمیبینیم!!
ما هرچه صبر کرده وخون جگر خوردیم که روزی هم شخص رجوی به صحنه آمده وشکنجه وزندان های اعمال شده درحق اعضایش را درحد فراستی توضیح دهد، موفقیتی نداشتیم!
اما مسئله دراینجاست که این باند انحصار طلب ومحافظه کار، این زندان وشکنجه ها را هم بنفع خود مصادره کرده ودرصدد اعلام مالکیت این یکی هم برآمده ومطالبی دراین خصوص منتشر میکند تا مانند فراستی وبدتر ازآن یک سرمایه ی معنوی برای خود درست کند!
باند رجوی که بطور ناحقی خودرا وارث سازمان مجاهدین خلق میداند، میخواهد این تصور را درمردم ایجاد کند که گویا اکثریت اعدام شده ها و… در زمان شاه، ازآن سازمان مجاهدین بوده وحال آنکه درمیان جان باختگان جنبش چریکی، یک چهارم این جان باختگان مربوط به دو بخش مذهبی وغیر مذهبی آنان بوده وبا این حساب، تلفات تقریبا ده درصدی نهضت چریکی مجاهدین شاخه ی غیر مذهبی را کتمان میکند ومیخواهد هشتاد درصد بقیه را همانند خود سازمان که مصادره اش کرده، بخود اختصاص دهد!
داشتن رکورد ده درصدی ازدست دادن نیرو برای سازمان مجاهدین سابق، ازنظر نشان داده شدن فعالیت وضدیت با امپریالیزم، خود افتخار کمی نیست، اما این افتخار صاحب کسانی که اینک در گروه رجوی گرد آمده وسازمان را به مسلخ برده وازماهیت واهداف اولیه اش تهی ساخته اند، نمیشود که هیچ، بلکه مایه ی ننگ فرقه ی رجوی هم میباشد!
جریانی که التماس میکرد به آمریکا بقبولاند که ترورهای ان زمان منتسب به سازمان مجاهدین خلق – که البته با وجود حسن نیت تمام یک تاکتیک اشتباهی محسوب میشد- مربوط یه بخش چپ این جریان بوده و گروهی از اعضای سازمان که بعد ازانقلاب دور رجوی حلقه زدند، ازاین اتهامات مبری بوده اند!!، دیگر نباید صحبت شهید وشکنجه شده را بنماید!!
خلاصه اینکه آقایان وخانم های اعضای فرقه ی رجوی!
دست ازسر این ده درصدی های شهید در راه مبارزه با امپریالیزم بردارید وبا داشتن دستی دائمی دردست اسرائیل ونئوکان ها ی خونریز، خودرا " ضد استعمار" و… معرفی نکنید که وقت این حرف ها 34 سالی است که گذشته است ومردم فعلی ایران، سواد واطلاعات بیشتری نسبت به آن زمان ها دارند!
بس لطف کنید که برزحمات ما نیافزایید که حاصلی برای شما ندارد وبدتر اینکه ماها مجبور میشویم چهره ی کریه شما ها را بیشتر افشا کنیم!
وحید