روزگاری که با خانواده ها و با هدایت خانم عبدالهی برای اولین بار به اطراف فنس های پادگان نظامی اشرف رفتم، با خودم گفتم خدایا یعنی می شود روزگاری برسد که این سیمهای خاردار که رو به داخل هستند و بچه های ما را گرفتار خود نموده اند، از جا کنده شده و فرزندان این پدران و مادران بتوانند از ان رهایی یابند؟
امروز که می شنوم اسیران و زندانیان قلعه الموت رجوی گروه گروه به آلبانی منتقل می شوند اشک شوق می ریزم و بدون آنکه حتی لحظه ای تامل کنم خداوند را شاکر می شوم و برای هر کدام از کسانیکه توانستند خودشان را از منجلاب رجویها نجات دهند آرزوی سلامتی نمودم.
و اما امروز خبر بسیار خوشحال کننده ای شنیدم و آن خبر جابجایی امیر اصلان حسن زاده یعنی پسر خانم ثریا عبدالهی بود که واقعا جای خوشحالی نیز داشت، چرا که این مادر در طول 4 سالی که در اطراف پادگان نظامی اشرف و در آن هوای گرم و خشک و خاکهای کثیف عراق، حتی بدون لحظه ایی درنگ برای خانواده هایی که برای دیدار فرزندانشان به آنجا آمده بودند زحمت می کشید و زندگی خود را وقف رهایی زندانیان فرقه رجوی نموده بود که سران جنایتکار فرقه رجوی نیز برای آنکه او را دلسرد نمایند، با ترفندهای فراوان و با فشارهای روانی بسیار، پسر او را با دروغ و نیرنگ نگه داشته بودند تا بتوانند خانم عبدالهی را از نظر روحی تضعیف نمایند، ولی این مادر که لحظه لحظه زندگی خود را وقف آزادی پسرش و فرزندان خانواده ها نموده بود، به هیچ وجه کوتاه نیامد و دلسرد نشد و حتی زمانی بود که او از درد به خود می پیچید، ولی خم به ابرو نمی آورد و امروز خداوند نیز مزد زحمات او را داد و پسرش به کشور آلبانی منتقل شد که جای تبریک دارد و نیز انتقال سمیه محمدی به همراه بیش از 50 نفر دیگر، ریزش پایه های لیبرتی و سقوط سازمان تروریستی مجاهدین را می رساند که شاید روزگاری مسعود رجوی خائن به آن غبطه می خورد و امروز تمام خانواده ها شاهد شکست و سقوط آن هستند.
دفتر انجمن نجات استان گلستان به همراهی تمامی خانواده هایی که فرزندان آنها در زندانهای گروه تروریستی رجوی گرفتار می باشند، انتقال امیر اصلان حسن زاده به همراهی بقیه اسیران را به خانم عبدالهی و بقیه خانواده ها تبریک گفته و برای رهایی تمامی زندانیان در بند فرقه رجوی از خداوند منان دعا و مسئلت دارد.