همه ما بخوبی در این سالیان که در تشکیلات مخوف سازمان مجاهدین هستیم واقفیم که بیش از بیست سال هست که مسئولین و فرماندهان نورچشمی سازمان بدستور شخص رجوی؛ چه در کمپ اشرف و سایر پایگاه های سازمان در زمان صدام حسین در عراق و چه در کمپ لیبرتی عراق و چه در پایگاه های کشور های اروپایی نظیر پایگاه اور سور واز در شهر پاریس فرانسه که مقر اصلی سازمان هست و مریم رجوی در آن مستقر می باشد و چه الان در کمپ تیرانا در کشور آلبانی افراد سازمان و بطور خاص نفرات تشکیلاتی تر را بیشتر تحت نظر و کنترل شدید تر قرار می دهند و این موضوع بطور خاص از بعد از انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک و بعد از سرنگونی حکومت صدام حسین و انتقال نیروهای سازمان به کمپ لیبرتی ؛ به دستور رهبری سازمان شدت بیشتری گرفت. اما اکنون در مقر های سازمان در آلبانی کنترل و تحت نظر قرار دادن افراد تشکیلاتی شدید تر شده است. لذا اکنون که نزدیک به سه سال است که بر اثر فشار های بین المللی و تلاش های ارگانهای حقوق بشری و کمیساریای عالی پناهندگان تعدادی از ما به کشور آلبانی منتقل شده ایم و همچنان این روند انتقال نیروهای گرفتار سازمان در کمپ لیبرتی عراق به اینجا ادامه دارد و رهبری سازمان می داند که دیگر علی رغم اینکه بر ماندن در عراق اصرار می ورزد ؛ هیچ شانسی برای جلوگیری از فروپاشی تشکیلات مخوف سازمان مجاهدین خلق در عراق را ندارد و دیر یا زود باید به اخراج کامل از عراق و انتقال همه نیروهای سازمان به کشور آلبانی و کشور های دیگر تن بدهد.
بنابراین رهبری سازمان از روز اول برای انتقال نیروهای سازمان از کمپ لیبرتی به کمپ تیرانا سعی می کند لیست افرادی را که قرار است به آلبانی منتقل شوند و از طرف مقامات کمیساریای عالی پناهندگان تنظیم شده است را تغییر دهد و لیست دلخواه خود راتنظیم کرده و کنترل شده و بصورت قطره چکان افراد را در گروههای معمولا پانزده نفره با گماشتن سرتیم هایی که همه از گماشتگان رجوی هستند به آلبانی منتقل شوند. همچنین در این رابطه برای کنترل بیشتر افرادی مانند جواد خراسان که یکی از فرماندهان خشن سازمان هست و فرزانه میدانشاهی را فرستادند تا اوضاع تشکیلات در حال فروپاشی را در اینجا کنترل کند. در اینجا مقر اصلی که نزدیک یک اتوبان هست و تماماً شیشه‌ای می باشد و بین ما به مقر چهل و نه معروف است و در این مقر اصلی مسولین سازمان یک سالن غذاخوری درست کرده اند که جلوی درب ورود و خروج آن پلیس آلبانی تردد ما را کنترل می کند و همچنین برای اینکه مسولین کشور آلبانی به سران سازمان اعتماد ندارند یک اکیپ نگهبانی هم در این مقر مستقر کرده اند و همچنین این مقر محل کار و بر گزاری نشست های تشکیلاتی توسط مسولین سازمان می باشد. در اینجا علی رغم اینکه سازمان همیشه بر تمرکز نیروهای سازمان در یک محل اصرار داشته است و همواره وقتی هم که در عراق بودیم روی این موضوع پافشاری می کرد و همیشه یکی از شروط اصلی اش در برابر تخلیه اشرف و خروج از عراق این بوده است که همه با هم و به صورت تمام تشکیلات منتقل شویم ؛ ولی الان اینجا بر اساس دستورالعمل های تشکیلاتی شخص رجوی از تمرکز نیروهای سازمان جلوگیری می کنند و بطور خاص افرادی که تازه از کمپ لیبرتی به کمپ تیرانا منتقل می شوند در اتاق های کوچک نگهداری می شوند و حتی برای اینکه افراد بیرون از محل سکونت خود را نبینند و تحرکات را دید نزنند و بقول معروف دچار لحظات جنسی نشوند تمامی پنجره های محل سکونت شان را با روزنامه می پوشانند. همچنین مرتبا از اور سور واز مقر اصلی سازمان در شهر پاریس به دستور شخص مریم رجوی یک اکیپ از مسولین بالای سازمان که عمدتا از مسولین زن می باشند ؛ برای ترتیب دادن نشست های درون تشکیلاتی به اینجا اعزام می‌شوند که این اکیپ های اعزامی از طرف مریم رجوی دو هدف اصلی دارند. یکی اینکه با برگزاری نشست های درون تشکیلاتی و گذاشتن نوار های تکراری انقلاب به اصطلاح ایدیولوژیک و سخنرانی های تکراری رجوی از یاس و ناامیدی و سرخوردگی و ریزش و جدایی نیروهای سازمان و بطور خاص کادرهای تشکیلاتی جلوگیری کنند.
هدف دیگر سازمان در آلبانی اینست که با فرستادن جاسوسان خود بین نیروهای جدا شده در اینجا روزانه از وضعیت فعالیت های جدا شدگان در اینجا گزارش تهیه کنند و به بالا بفرستند و همچنین بر اساس این گزارش ها خط و خطوط جدید را به ایادی سازمان برای تحت فشار قرار دادن افراد جدا شده بدهند. و یکی دیگر از اهداف اصلی این اکیپ های اعزامی از جانب مریم رجوی به اینجا اینست که مرتبا با مسولین کشور آلبانی جهت تلاش برای جایگزینی قلعه اشرف با کمپ تیرانا ملاقات می کنند و همچنین برای کنترل بیشتر تشکیلات نمایندگان سازمان مرتبا خودشان با مقامات کمیساریای عالی پناهندگان در ارتباط هستند و از ارتباط فردی افراد با مقامات کمیساریای عالی پناهندگان برای پی مسائل پناهندگی جلوگیری می کنند.
اما در جواب سوال بالا که چرا سازمان افراد تشکیلاتی تر را بیشتر تحت نظر و کنترل شدید تر قرار می دهد؟ به نظر بنده دلیل اصلی اش اینست که از ریزش نیرویی و جدا شدن این افراد جلوگیری کند چون اگر این افراد جدا شوند ؛ به چهار دلیل؛ روند فروپاشی کامل تشکیلات سازمان را تسریع می کنند.
یکم: این افراد به دلیل اینکه شناخت و تجربه بیشتری از گذشته و حال سازمان. مسعود رجوی دارند می توانند با افشاگری های خود چهره اصلی رجوی را به دنیا بیشتر بشناسانند.
دوم: دیگر اینکه جدا شدن افراد تشکیلاتی تر تاثیرات منفی بیشتری روی تشکیلات در حال فروپاشی سازمان و بطور خاص روی نیروهای مسئله دار و بقول معروف پاشل می گذارد و باعث می شود که این افراد دل و جرات بیشتری برای اعلام جدایی از تشکیلات مخوف سازمان پیدا کنند و از طرف دیگر جدایی این افرادو حضور شان در اروپا حتی اگر دست به افشاگری علیه سازمان و رهبری اش نزنند باعث پراکنده شدن هواداران سازمان در کشورهای اروپایی می شود و ایرانیان آزاده بیشتر این سازمان فرقه گرا و تروریستی را می شناسند و دیگر مریم رجوی برای راه اندازی خیمه شب بازی هایش نظیر مراسم سالانه گرامیداشت سالروز ترور و خشونت نمی تواند افراد بیشتری را به این مراسم رسوا بکشاند.
سوم: رجوی می خواهد با کنترل شدید تر و تحت نظر قرار دادن افراد تشکیلاتی تر خود را به دروغ با شرایط بوجود آمده جدید با انتقال نیروهای سازمان به کمپ تیرانا منطبق نشان داده و اینطوری وانمود کند که علی رغم اینکه نیروهای سازمان در کشور آلبانی نسبت به کشور عراق از آزادی بیشتری برخوردار هستند ولی در تشکیلات سازمان هستند و جدا نشده اند به قول معروف هنوز سازمان توانسته است آن چسب تشکیلاتی را حفظ کند و از فروپاشی پاشی تشکیلات سازمان جلوگیری کند. دلیل چهارم به نظر من اینست که افراد تشکیلاتی تر که بخاطر رعایت ضوابط انقلاب به اصطلاح ایدیولوژیک مریم رجوی بیشتر تحت فشار های جنسی قرار دارند ؛ با آمدن در چنین شرایط باز تر در کمپ تیرانا بیشتر به قول معروف در معرض قرار گرفتن لحظات جنسی هستند و بایستی کنترل شدید شوند تا مبادا به قول معروف انقلاب شان سوراخ شود.
ولی با همه این اوصاف ؛ به دلیل وضعیت اسف بار همه جانبه و بطور خاص وضعیت وخیم تشکیلاتی سازمان و فاصله جغرافیایی زیاد کشور آلبانی نسبت به کشور عراق که دارای مرز مشترک طولانی با ایران هست و همچنین به خاطر ساختار سیاسی کشور آلبانی ؛ رجوی علی رغم همه ترفند هایی که بکار می برد نخواهد توانست به نیروهای سرخورده و مایوس سازمان انگیزه بدهد و با وعده و وعید های دروغین سرنگونی از موج ریزش رو به افزایش نیروهای سازمان و بطور خاص از ریزش نیرویی افراد تشکیلاتی تر سازمان جلوگیری کند و به هدف خود یعنی جایگزین کردن کمپ اشرف با کمپ تیرانا.برسد، چرا که همه فعالین حقوق بشر در کشورهای مختلف اروپایی ضرورت و اهمیت این موضوع را بخوبی درک می کنند و اجازه نخواهند داد در آلبانی قلعه اشرف ساخته شود.
مهدی توفیقی از تیرانا