نکته چهارم: سال 92 اشرف بالکل تخلیه گردید و همه اعضای فرقه رجوی در لیبرتی اسکان یافتند. لیبرتی از اساس به منظور ترانزیت آنها به خارج از عراق برنامه ریزی شده بود. سران فرقه با رایزینی هایی که با کمیساریای سازمان ملل و… کردند موفق شدند تحصن خانواده ها جلوی لیبرتی را به حالت تعلیق درآوردند. ولی با این حال باز هم جریان جداشدن ها ادامه یافت. و از طرفی به دلیل واگشت درون تشکیلاتی در فرقه رجوی، سران فرقه مجبور به تمکین و خروج اعضا از عراق گردیدند و گروه هایی به کشور آلبانی اعزام شدند.
البته پذیرش دولت آلبانی بدون وساطت آمریکا و پرداخت مبالغی و قول امتیازهای دیگر امکان پذیر نبود و در هر حال کشور آلبانی به عنوان اولین پذیرنده آنها جهت مصاحبه های اولیه کمیساریا و تعیین کیس پناهجویی و قرار گرفتن در لیست انتظار پذیرش توسط دیگرکشورهای پناهنده پذیر به جریان افتاد.
به محض ورود اعضا به کشور آلبانی بیش از نصف اعضا اعلام جدایی نمودند و خود را تحت نظر کمیساریا قرار دادند.
سران فرقه که جریان تند باد ریزش نیرویی خود را نظاره گر بودند، با اتخاذ روش های ضد انسانی سعی در جلب نظر نیروها و حفظ آنها حتی به عنوان سمپاد و… نمودند. اصلی ترین روشی که اتخاذ شد، جلب رضایت مالی اعضای جداشده بود. به این ترتیب که برای هر فرد مبلغی بیش از مبلغی که سازمان ملل پرداخت می کرد را پیشنهاد نمودند. و هم زمان هر کس که تمایل به دریافت داشت باید درخواست کتبی خود را به سازمان ملل مبنی بر اینکه دیگر کمکی از کمیساریا نمی خواهد را اعلام می کرد. و به این صورت از طریق جریان مالی اعضا را بار دیگر در چنبره فرقه ای خود کشاند.
البته جریان جداشدن ها بیش از پیش در آلبانی شدت گرفت و بسیاری رسما و بسیاری نیز غیر رسمی از فرقه جداشدند، بسیاری بعد از طی طریق مراحل پناهندگی تحت نظر سازمان ملل پناهنده شدند و به کشورهای دیگر منتقل گردیدند و تعداد اندکی خودشان با خروج غیر قانونی از آلبانی و ورود به کشورهای دیگر اروپایی در آنجا پناهنده شدند. تعدادی در خود کشور آلبانی به عنوان پناهنده قبول گردیدند. تعدادی را نیز خود فرقه از طریق واسطه های خود به کشورهای دیگری بازاسکان دادند.
قابل ذکر است که تعدادی نیز به اختیار تقاضای برگشت به ایران کردند و نزد خانواده های خود برگشتند.
تقریبا تمام کسانی که از فرقه جداشدند، ارتباط خود را با خانواده هایشان برقرار نمودند.
به هر صورت، با تمام فتنه انگیزی هایی که وجود داشت. روند خروج از فرقه روندی صعودی داشت و هر چه به طرف جلوتر می رویم این وضعیت شدت بیشتری می گیرد.
اگر بخواهیم به ساده ترین شکل علت یابی کنیم این است که:
رجوی میگفت: " جهان جبند اشرف از جا نخواهد جنبید ". والبته این شعاری بود که در ادامه جریان مغزشویی های درون فرقه ای به عنوان یک باور در اذهان نیروهایش تبدیل شده بود.
جا کن شدن فرقه رجوی از اشرف در واقع اصلی ترین ضربه ای بود که به همین باورها وارد شد و جام شیشه ای را که رجوی برای اعضایش ساخته بود را در هم شکست. بنابراین به همان میزان حنای رجوی نیز بی رنگ تر از همیشه گشت.و ناچارا اعضا را برای انتخاب چاره به فکر واداشت.
بنابراین با مرور اتفاقات 7 سال گذشته، انتقال از اشرف به لیبرتی و سپس به آلبانی برای خانواده ها روندی رو به جلو به سمت آزادی و رهایی فرزندانشان است، اگر چه مسیری پر پیچ و خم و طاقت فرسا می نماید و بر عکس برای تشکیلات فرقه ای رجوی گذری از چاله به چاه است. و در ادامه خواهیم دید که با روند تکمیل انتقال کلیه اعضا از لیبرتی به آلبانی فرقه رجوی با مشکلات جدیدی در اینرابطه روبرو خواهد بود.
پایان
حسینی