روزی صدای به اصطلاح مجاهد از طریق رادیو تلویزیون فرخوان می داد و با صدایی گیرا و فریبنده جوانان ایران زمین را برای مبارزه مسلحانه دعوت به پذیرش می کرد و از عملیات های آفتاب، چهلچراغ و دروغ جاویدان سخن می گفت و بزرگ نمایی می کرد و شعار می داد امروز مهران فردا تهران!!!
حال و روز رجوی بی آبرو را ببینید که بیانیه صادر می کند و فراخوان می دهد و ازمردم شریف و مبارز و جوانان (دختران و پسران) ایران زمین یاد می کند و آنان را برای رزمی بی امان و نابرابر هیاهو به راه می اندازد و از تشکل های فرقه در تهران صحبت می کند.
تشکل های رجوی بچه هایی هستند که دوست دارند در روز چهارشنبه سوری ترقه بازی کنند، تشکل ها و سیل خروشان مبارزین رجوی و امیدش برای رسیدن به اهداف شوم و امیال پلیدش افراد بی نظم و بچه هایی هستند که بدور از چشم خانواده دست به آتش بازی می زنند که باعث فاجعه ی انسانی می شوند، خود و دیگران را دچار صدمه و ضایعه جسمانی می کنند.
رجوی آنان را اشرف نشان می نامد و تشویق به آتش بازی می کند، چون که از اول خوی وحشی گری داشته و جوانان را دعوت به خودکشی و خودسوزی می کرد، حالا تمام درها به رویش بسته شده و هیچ راهی برای خون ریختن ندارد، بچه های معصوم و خام میهن را به آتش بازی تشویق می کند و این را مبارزه علیه رژیم ایران می نامد.
همیشه همین طور بوده که رجوی وقتی در بن بست قرار می گرفت تعدادی از نگون بخت های خود را تشویق به خود سوزی و فدای شکستن بن بستش می کرد، نفرین بر تو (رجوی) و آن صفات شیطانی و قلب سیاهت.
کسی نیست به این قاتل ضد بشر بگوید که در ترقه بازی بچه ها در جشن چهارشنبه سوزی چه ربطی به مبارزه علیه رژیم، و چه سودی برای تو به همراه دارد.
معلوم است رجوی پاک عقلش را از دست داده، فکر می کند گرفتن خار و خاشاک می تواند از غرق شدن او جلوگیری کند، این هم آخر خط و عاقبت خیانت و جنایت، همانا در برزخ بمان روز حساب رسی نزدیک است.