"سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر و نوزدهمین بازار بین المللی فیلم ایران 2016" از تاریخ چهارشنبه 1 اردیبهشت تا دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 هر روز از ساعت 10 صبح تا 10 شب در تهران و در پردیس سینمائی چهارسو برگزار گردید.
در این جشنواره فیلم های متعددی از 5 قاره جهان، ساخته فیلم سازان صاحب نام و صاحب سبک، همراه با تعدادی از فیلم های برگزیده ایرانی به نمایش درآمد. همچنین صدها تن از افراد خارجی مشهور در صنعت فیلم سازی از دبیران فستیوال های بین المللی و رؤسای شرکت های تولید فیلم و مدیران فرهنگی گرفته تا تهیه کنندگان و کارگردانان و سناریست ها در این جشنواره شرکت و حضور فعال داشتند.
ابراهیم خدابنده، از مسئولین سابق بخش روابط بین المللی فرقه رجوی (مجاهدین خلق) که به مدت 23 سال (1359 تا 1382) به صورت تمام وقت در این فرقه عهده دار مسئولیت ها و مأموریت های متعددی در کشورهای اروپائی بوده است، در تمامی روزهای این جشنواره شرکت نمود و به تشریح و توضیح در خصوص دو فیلم شرکت داده شده به نام های "سیانور" به کارگردانی بهروز شعیبی و "امکان مینا" به کارگردانی کمال تبریزی برای شرکت کنندگان خارجی پرداخت که موجب گردید این فیلم ها با استقبال آنان روبرو گردد.
آقای خدابنده ضمن اشاره به تجارب سالیان خود در خصوص مناسبات غیر انسانی درونی در فرقه رجوی، شرکت کنندگان را در دیدارهای حضوری به تماشای این دو فیلم تشویق نمود. شرکت کنندگان وقتی با یک شاهد عینی از درون این فرقه مواجه میشدند که خود مؤید داستان های بیان شده در فیلم های مربوطه است، برای تماشای فیلم ها بیشتر ترغیب میگردیدند. شرح حال خدابنده از درون فرقه تروریستی رجوی برای شرکت کنندگان فوق العاده جالب توجه بود، خصوصا این که این روزها کشورهای غربی و منطقه با معضل مشابهی روبرو هستند.
داستان فیلم "سیانور" به قبل از انقلاب اسلامی بر میگردد. روایت این فیلم در خصوص مجاهدین خلق در زمان انقلاب ایدئولوژیک درونی اول در این سازمان یعنی در زمان رهبری تقی شهرام است. داستان این فیلم با ترور دو افسر آمریکائی در تهران آغاز شده و نهایتا به تسویه خونین درونی و سوء قصد نسبت به جان مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف که حاضر نبودند دستور تشکیلات در خصوص تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم را بپذیرند ختم میشود. این فیلم در قالب یک درام عشقی، مناسبات تشکیلاتی و درونی مجاهدین خلق و نگرش آنها نسبت به زندگی، عشق، همسر، مادر و فرزند را به خوبی نشان میدهد.
داستان فیلم "امکان مینا" به بعد از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران برمیگردد. این فیلم نیز در قالب یک درام عشقی، مناسبات تشکیلاتی مجاهدین خلق در آن دوران و در جریان موشک باران شهرها توسط صدام حسین و خیانت ها و جنایت هائی که سازمان تحت رهبری مسعود رجوی به انجام رساند را به خوبی به نمایش میگذارد. در این فیلم هم نحوه نگرش فرقه رجوی به موضوع خود و همسر و فرزند به خوبی و با دقت به تصویر کشیده میشود.
عوامل و تولید کنندگان فیلمهای مستند و داستانی از آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، سوئد، استرالیا و بسیاری کشورهای دیگر در خلال جشنواره به تماشای این دو فیلم نشستند و در پایان نظرات مثبتی در خصوص تولید این فیلم ها ارائه نمودند. آنان این دو فیلم را بسیار خوش ساخت، حرفه ای، تأثیر گذار، با مضمونی کاملا جدید و البته بسیار ضروری و مهم برای نسل جوان میدانستند. حقا باید گفت که در خصوص مخاطب خارجی این فیلم ها خوب عمل کردند.
نظرات در خصوص این دو فیلم جالب توجه بود:
یک آقای آمریکائی مدیر مؤسسه فیلم برداری میگفت که برخی در آمریکا و در غرب که البته منافعی دارند تلاش میکنند تا سابقه تروریستی مجاهدین خلق و ماهیت خشونت طلب این سازمان را نادیده بگیرند. وی اعتقاد داشت که این سازمان یک فرقه تروریست بوده و همچنان هست.
یک آقای کارگردان فرانسوی دو فیلم نمایش داده شده را بی نقص و حرفه ای توصیف کرد و گفت که بازی بازیگران در نقش هایشان کاملا باورپذیر بود. او گفت که فیلم ها به خوبی احساس لازم را به بیننده میدهند و موفق عمل کرده اند.
یک خانم فیلم ساز آلمانی که اتفاقا با نام "مرضیه" خواننده آشنائی داشت میگفت که مجاهدین خلق در غرب چهره واقعی خود را به نمایش نگذاشته اند و لازم است ماهیت آنان که در پوشش کنسرت ها و میتینگ ها و در پس زرق و برق های تبلیغاتی پنهان شده به همگان نشان داده شود.
یک خانم مدیر از رادیو تلویزیون اسلاواکی نمایش فیلم را برای مخاطبان غربی ضروری دانست و گفت که فیلم های زیادی در خصوص گروه های تروریستی ساخته شده اما کافی نبوده و خصوصا در خصوص این گروه و ماهیت فرقه ای آن کم کاری شده است.
یک آقای مدیر یک شرکت فیلم برداری از کشور نروژ میگفت که مریم رجوی تلاش دارد چهره واقعی سازمان را بپوشاند و به فریب افکار عمومی بپردازد. او سفر مریم رجوی به نروژ را به یاد داشت که تلاش میکرد چهره ای جدا از آنچه که هست به نمایش بگذارد.
یک آقای تهیه کننده از کشور ژاپن میگفت که کشور آنها نیز تجربه خونین و غمباری از عمل یک فرقه تروریستی مخوف داشته است که البته هنوز بعد از گذشت چند دهه از واقعه تروریستی متروی توکیو، زخم های روانی آن بر پیکر ملت التیام نیافته است.
یک خانم استرالیائی سناریست میگفت که این دو فیلم در کمال زیبائی اطلاع رسانی خوبی داشت. او میگفت مشکل فرقه های تروریستی در حال حاضر معضل جدی برای دنیای غرب است که ایران تجارب خوبی در این زمینه دارد.