آلبانی اخرین ایستگاه مناسبات فرقه ای رجوی

بیش از سه دهه است که مسعود رجوی با به اسارت گرفتن تعدادی از نیروهائی که فکر می کردند در راه آزادی قدم گذاشته اند تشکیلاتی برپا ساخته که قدم به قدم این نیروها را در اسارت فکری و عملی قرار داده است و تمام راه های خروج از این سیستم ارتجاعی را بسته است. ثمره مسعود رجوی برای این نیروها جز ویرانی روحی و روانی چیز دیگری نبوده است. روزگاری که در عراق صدام حسین بود او برای خودش یکه تازی میکرد و هر صدائی را در گلو خفه میکرد و به قول خودش مشت آهنینش را نشان کسانی میداد که هیچ راه خروجی نداشتند و بالاجبار باید در برابر مشت آهنین او که نشات گرفته از نیروی صدام حسین بود سکوت میکردند و باری به هر جهت طی میکردند.  اما با حمله امریکا به عراق کابوس وحشت و مشت آهنین رجوی در هم شکست و فقط در طی یکسال هزار نفر از این دستگاه ارتجاعی جدا شدند.

وسعت جدائی از این فرقه به اندازه ای رسیده بود که مسئولین درجه اول سازمان با وعده وعید زمان میخریدند تا مانع از هم پاشیدن شیرازه وجودی این فرقه شوند و البته با همین شیوه و کلک دوباره سر تعدادی را شیره مالیدند  و انها را نگه داشتند برای گوشت دم توپ همانگونه که انجام دادند در طی دوره سقوط صدام حسین تا هم اینک بیش از ۲۰۰ نفر را به کشتن دادند نزدیک به هزار نفر مجروح شده اند دهها نفر در اثر بیماریهائی که از زمان قدیم با خود حمل میکردند فوت شده اند که بسیاری از انها بدلیل عدم رسیدگی در زمان پادشاهی مسعود رجوی در اشرف بود و اینکه انها را برای درمان به خارج از عراق نمی فرستادند  و صدها عمل ضد انسانی دیگر که فقط در قاموس رجوی گنجایش داشت  و هیچ انسان شرافتمندی نمی توانست دست به چنین اعمالی بزند.گذر زمان اثبات کرد که رجوی بی شک از همه خصوصیات انسانی تهی شده و به عنصری ضد بشری تبدیل گشته و پا را فراتر گذاشته اینک به جنگ پدران و مادران امده است چرا که او میترسد باقیمانده نیروهای در اسارتش از چنگش بگریزند.

پس از چهارده سال که از سقوط صدام حسین میگذرد هنوز او نیروهای اسیرش را در عراق نگه داشته و بصورت قطره چکانی انها را به البانی میفرستد. اگر چه در البانی هم تمام ساز و برگ حفظ مناسبات فرقه را برپا کرده است و البته با شگردهای بسیار پیچیده تر. چرا که در البانی صدامی نیست،ابوغریبی نیست، زندان اشرفی نیست اما مافیای فرقه رجوی به شگردهای دیگری دست زده اند تا مانع فروپاشی در البانی شوند. فرقه رجوی طی زد و بندی که انجام داده تمام امورات مربوط به حق و حقوق مالی و حقوقی نیروها را به دست گرفته و آن را به صورت یک تعهد نامه در آورده تا بدین وسیله کورسوی گریز از فرقه را ببندد. البته شاید این شیوه رسوا و ضد انسانی مدتی کارائی داشته باشد. اما در گذر زمان مثل کف آب به کنار خواهد رفت و رسوائی بزرگتری را نصیب رجوی خواهد کرد. جدائی از فرقه شتریست که در خانه همه نیروهای به ستوه امده خوابیده است. گذر زمان همه چیز را اثبات خواهد کرد که نمی توان برای همیشه تعدادی را به زور مناسبات ضد انسانی عملیات جاری یا غسل هفتگی نگه داشت و انها را میخکوب و سنگ کوب کرد. بی شک موج دیگری ازریزش در فرقه رجوی در راه است. این سرنوشت محتوم و تاریخی برای تمام فرقه ها بوده و هست.

منصور نظری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا