این فرقه ی منحط و انحصار طلب با ماهیت ضدملی وضدمردمی اش، به گزارش های بی پایان مستقیم رسانه ای خود اکتفا نکرده وخبر دیگران را که بمثابه کپی برابر اصل درمورد فیل هوا کردن این گروه تشنه ی قدرت بوده، با شدت و حدت زیاد نقل میکند که گزارش تلویزیون اورینت که رسانه ای ایجاد شده با هدف تجزیه ونابودی سوریه بوده، ازآن جمله است که نگاهی بدان میاندازیم:
"… اورینت: سخنرانی امیر ترکی فیصل در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس- ترکی فیصل…- اعراب نه تنها نسبت به طرحهایی که در واشینگتن یا لندن و پاریس ترسیم میشود تمکین نمیکنند بلکه آنها هر طرحی که سیاسیون رژیم ایران طراحی میکنند را قبول ندارند. در اجلاس اخیر سازمان همکاری اسلامی در استانبول از جهان اسلام خواستهایم که دخالتهای رژیم ایران و حزبالله در امور کشورهای اسلامی بهویژه تهاجم رژیم ایران به کنسولگری و سفارت عربستان سعودی در تهران و مشهد را محکوم کنند. در شرایطی که حسن روحانی و خامنهای فکر میکنند مشکلشان را با شیطان بزرگ حل کردهاند نمیبایست رنج و درد مردم ایران ادامه داشته باشد. خامنهای و روحانی بهتر است به حل مشکلات خودشان با مردم ایران بپردازند ".
البته منظور ازاعراب، حکومت های مرتجع حاکم برمردم ستم دیده ی عرب است که چند سالی است که عربستان سرپرستی آنرا بعهده دارد و حکومت عربستان هم توقعات بیشتری ازغرب دارد که این توقعات یا درحیطه ی قدرت وامکانات آنان نیست ویا اگر هست، انجام آنها بقیمت زمستان اتمی خواهد بود که عربستانی های حاکم، بطور احمقانه براین تصورند که این زمستان اتمی، قدرت غلبه بر گرمای توانفرسای عربستان و… را ندارد!
دعوای مرتجعین افراطی عربستان که باند رجوی دم اش را به دم اوبسته و وبا این کارریسک بزرگی انجام داده، با آن دسته از حاکمان غرب که واقعگرایی کم وبیشی ازخود نشان داده وصلاح خود را دربکار بردن سلاح بیش ازاین نمیدانند، درست همین مسئله است و دراینگونه موضع گیری ها چهره مینماید!
دیگر اینکه، مسئولین ایران هرگز فکر نمیکنند که مشکل شان را با شیطان بزرگ حل کرده اند وبهتر از من وتو میدانند تا میل به سلطه ازغربی ها ازبین نرفته، این مشکل حل نخواهد شد ورئیس جمهور منتخب ایران هم با اتخاذ سیاست های خاص، با وجود این موانع شدید بر سر راه اجرای برنامه هایش، سعی در کم کردن تنش دارد تابدینوسیله مشکلات مردم ایران را حل کند.
این مقام امنیتی – اطلاعاتی عربستانی عضو جبهه ی " السابقون" به لعل پراکنی خود خود چنین ادمه میدهد:
"…ولی شما خانمها و آقایان مبارزه مشروع شما علیه رژیم خمینی بهزودی به نتیجه خواهد رسید من هم اسقاط نظام را میخواهم. قیام در سراسر ایران شعلهور شده است و ما در جهان اسلام با تمام وجود با شما هستیم. شما را یاری میکنیم و امیدوارم تمامیبخشهای جامعه ایران به حقوق خود دست یابند ".
این خانم ها وآقایانی که شما آنها را دربرابر خود دیدید، اکثرا ایرانی نبودند واین مسئله را بخوبی میدانستید وبا این وجود چرا فکر میکنید، تجمع تفریحی این عده به نتیجه ای درحد سرنگونی رژیم منجر خواهد شد؟!
خودتان ومستعمین خود را گول زده ومسخره که نمیکنید آقا؟!
قیام ویا تمکین مردم ایران، خوشبختانه به خواست شما بستگی ندارد وما شعله ور شدن این قیام را باتوجه به تظاهرات میلیونی مردم کشورهای جهان- واتفاقا بیشتر غربی ها- ومقایسه ی آنها با اوضاع ایران، نمی بینیم و آنچه که شما دیده اید معلوم نیست که چه بوده وآیا در ساعات قبل ازجلسه، چیز خورتان نکرده بودند که؟!
جهان واقعی اسلام ازانسان های اغلب فقیر یک میلیاردی تشکیل شده وشما جایی درمیان آنها ندارید وکمک جنایتکارانه ی خود به باند رجوی را به حساب این مردم ستم زده ی مسلمان نگذارید وبترسید ازروزی که همین مردم مسلمان خسته شده ازتعدیات امثال شما، ورق زندگی تان را برگردانند!!
اما این مقام اطلاعاتی وابسته به " السابقون" حرف مهم وپر راز ورمزی را مطرح کرد که رجوی ها آنرا منعکس نکرده وبه روی خود نیآوردند وتنها مریم رجوی با نشان دادن یک فیگور هنرپیشه ای، ابراز غم وحسرت کرد تا این نمایش نامه بصورت تمام وکمال به پایان برسد!!
بلی صحبت از مرگ مسعود رجوی بود که این مرتجع عربستانی مطرح کرد و مریم که قاعدتا باید پیشتر ازاو به موضوع اشراف داشته باشد، خود را شکسته ودرمانده نشان داد که به بیننده القا کند که درتبانی با این شاهزاده ی حیله گر عربستانی نبوده است!!!
اما صحبت بر سر این نیست که رجوی زنده یا مرده است!
بلکه مسئله عبارت از وجود یک توطئه ی قبلا برنامه ریزی شده برای تشویش اذهان عمومی بوده والبته بندیان رجوی این مسائل را نخواهند دانست و ازاین بابت مشکلی اتفاق نخواهد افتاد! یعنی با وجود اینکه ممکن است رجوی واقعا هم مرده باشد، با توجه به درهای بسته ی تشکیلاتی، هیچیک از بردگان رجوی این خبر را نشوند و دچار عصیان ونافرمانی نشوند!!
با این وجود این مسائل هم میتواند مطرح باشد:
1- مریم بیشتر و بیشتر مطرح شود واحتیاجی به سراغ گرفتن ازرجوی دربین نباشد وبخصوص اینکه افکار عمومی سئوالی ازوضعیت بسیار مبهم وغیر قابل هضم نحوه ی زندگی رجوی نپرسند وقبول کنند که این غیبت صغرای او به کبری تبدیل شده است؟؟!
2- رجوی زنده باشد وبا این کار بخواهند اورا درجوار عربستان، راحت تر حفظ کنند تا دربرنامه هایی که عربستان برای ایران ومنطقه دارد، بعنوان مشاوری که مرده است وغیر جوابگو، دراختیار شیوخ ودر کنار آنها قرار دهند! که البته کم عقلی بزرگی است که گفته اند " کل اگر طبیب بودی / سرخود دوا نمودی"!
دراین میان، فشار بر مسئولین بی اراده ی سازمان بیشتر خواهد شد و علاقمندان به مسائل، آنها را تحت فشار قرار خواهند داد که یا مرگ رجوی وتفرعات آنرا طی اطلاعیه ای اعلام کنند ویا اگر همانطور که تلویحا ادعا کرده اند که این وهابی خونخوار دچار اشتباه لپی شده، با نشان دادن تصویر وصدای رجوی، درصدد رفع این نقیصه باشند که کار سختی است و دردسر بزرگی برای این شاه زاده!!
دراین مورد، باند رجوی درمقابل " آچمز" بزرگی قرار گرفته که روزها و ماه های آینده نشان خواهد داد که چه نتایج قابل انتظار وغیر منتظره ای خواهد داشت!
اما مسئله ی پنهان نگه داشتن مرگ یا زنده بودن رجوی، برای ساکنین کمپ های لیبرتی وآلبانی که علقه ای با دنیای خارج ندارند، برگ برنده ای دردست گردانندگان باند رجوی است که با بی اطلاع نگه داشتن مرسوم آنها، جلوی درگیری ها وشورش های داخلی را برای مدتی قابل ملاحظه خواهند گرفت!!
این اسرا باین سادگی قبول نخواهند کرد که امام زمان شان مرده و بیعت با فرد دیگری، کار دشوار وحتی نشدنی برای آنهاست و این امر به معنی سرنگونی باند رجوی خواهد بود.
این است سرنگونی واقعی که باند رجوی همواره علاقمند به آن – والبته برای دیگران- بوده که محقق نشد وخود گرفتار واقعی آن.
بنظر میرسد که نشست 19 تیر1395 پاریس برای فرقه ی رجوی بدشگون بوده و عواقب وخیمی برایش خواهد داشت!
نوید