با شنیدن این واقعیت که فرقه های مخرب تهدید اصلی هزاره سوم به شمار می روند به فکر فرو می رویم که چه باید کرد؟ ابتدا خود و خانواده مان و سپس جامعه را چگونه محافظت نماییم؟ وظیفه ما چیست و به چه طریق می توان از این تهدید و از این بلای خانمان برانداز در امان ماند؟
معضل فرقه چیزی نیست که بتوان همچون بیماری های جسمی برای مقابله با آن و جلوگیری از صدماتش به راحتی به واکسیانسیون و یا درمان های دارویی اقدام نمود، بلکه برای فائق آمدن بر این مشکل نیاز به برنامه ریزی در سطح کلان جامعه و اطلاع رسانی و آگاه سازی هست و باید افراد به گونه ای در برابر این آفت مقاوم باشند که فریب ها و ترفند های رهبران فرقه ای بر آن ها کارگر نباشد. مقاوم سازی افراد جامعه نیازمند توجه ویژه مسئولان، نهاد های دولتی، مؤسسات فرهنگی و اجتماعی و اقبال عمومی آحاد جامعه می باشد. برای جلوگیری از رشد و پیشرفت فرقه ها باید برنامه ریزی های درازمدت و همه جانبه داشت.
نخست باید سطح آگاهی مردم افرایش یابد که لازمه آن دستیابی مردم به امکانات رسانه ای، دریافت اطلاعات کافی در زمینه اعتقادات دینی و افزایش بصیرت اجتماعی است. فرقه ها با شناسایی نیازهای مبرم و حیاتی مردم به خصوص جوانان از پایین بودن سطح آگاهی های سیاسی، اجتماعی، دینی و فلسفی آنان سوء استفاده کرده و خود را به آنان نزدیک می کنند و با القای این فریب که هدفشان نجات مردم و کمک رسانی است بساط نیرنگ خود را می گسترانند. مردم و جوانان از روی ناآگاهی و نداشتن تجربه کافی جذب فرقه ها می شوند و به پیروی از آنان می پردازند و گاه با شور و ولع از اعمال، رفتار، پوشش ها و موسیقی های فرقه ای استفاده می کنند.
تقویت سطح سیاسی، فرهنگی و اقتصادی موجب می شود تا مردم کمتر جذب فرقه ها شوند. بعضی از گروه های فرقه ای با کمک های مالی به افراد نیازمند آنان را به دام می اندازند. لذا باید در بالا بردن سطح رفاه نسبی و فرهنگی مردم کوشش جدی شود.
تاسیس مراکز دینی، ترویج بینش مذهبی و بالابردن سطح سواد و دانش سیاسی، اجتماعی و دینی راه نفوذ فرقه ها را مسدود می کند. دانشمندان علوم دینی و روحانیون، اندیشه ها و مسلک های انحرافی را تشخیص داده و با آن مبارزه می کنند. علما با سخنرانی و برگزاری جلسات نقد و بررسی، ماهیت انحرافی فرقه ها را بر مردم و جوانان آشکار می سازند.
حمایت و تقویت نهاد خانواده بزرگترین مانع در پذیرش عقاید فرقه ای است. زیرا در خانواده افراد نسبت به یکدیگر عشق می ورزند و نسبت به یکدیگر تعهد دارند و در صدد کمک به هم هستند. خانواده باطل السحر جادوی فرقه ایست. با تقویت نهاد خانواده مجالی برای رهبران فرقه ها باقی نمیماند تا بتوانند به اهداف خود برای عضوگیری اقدام نمایند.
برگزاری دوره های آموزشی برای دانش آموزان و دانشجویان به منظور آشنایی آنان با معضلات اجتماعی بخصوص تهدیدات فرقه ها و شیوه های تبلیغی شان بسیار ضروری است. برخورداری از دانش لازم در شناخت مسلک های انحرافی، قشر جوان را از گرایش به فرقه ها مصون می دارد. به عبارتی آموزش جوانان امروز، آموزش والدین آینده است.
مسئولان سیاسی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، نظامی، امنیتی و قضایی کشور باید هوشیارانه مانع ایجاد، رشد و فعالیت فرقه ها شوند و تمام امکانات را در جهت شناسایی و مجازات فرقه ها به کار گیرند و اعمال و تبلیغات آنان را خنثی نمایند. از چاپ و انتشار کتاب هایی که به آشکار یا تلویح بیانگر عقاید انحرافی هستند جلوگیری شود و در مقابل نسبت به تهیه کتاب هایی که موجب افزایش آگاهی و بینش سیاسی، اجتماعی و دینی مردم می شود اقدام نمایند و اطلاعات به سهولت در اختیار عموم قرار گیرد.
به کار گیری رسانه ها، وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی در جهت معرفی فرقه ها و افکار انحرافیشان بسیار مهم است و نقش بسزایی در ارتقا سطح آگاهی مردم دارد. فرقه ها برای نیل به اهدافشان که نشر افکار، عقاید و جذب افراد می باشد به تمام ابزارهای تبلیغاتی و موسیقایی متوسل می شوند ولی متأسفانه برای مقابله با آنان کم کاری شده است.
محمدی
خداگو با خداجو فرق دارد
حقیقت با هیاهو فرق دارد
بسا مشرک که خود قرآن بدست است
نداند در حقیقت بت پرست است
(شعر از مهدی سهیلی)