زنده و یا مرده بودن مسعود چه فرقی می کند؟

با توجه به سخنان رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی آل سعود در نمایش سالانه فرقه در فرانسه که خطاب به مریم، مسعود را "مرحوم" خطاب کرد، دنیای اخبار واطلاعات وتلکس های خبری پر شد از خبر اعلام مرگ مسعود رجوی.
حال اگر از صحت وسقم خبر بگذریم که آن هم درآینده نه چندان دور مشخص خواهد شد سوالی ذهن را درگیر خود می کند که:
 اساساً زنده و یا مرده بودن رجوی چه فرقی با هم دارد؟
کسی که بیش از یک دهه است از انظار به دور است و تنها تا چندی پیش مطالبی که منتسب به او بود پخش می شد، حال چه فرقی می کند که زنده باشد یا مرده؟
مگر برای نیرویی که تمام عمر و جوانی خویش را بعنوان یک نیروی صادق و وفا دار به پای سازمان و سران هوسران تباه کرده وحالا در بیابانهای لیبرتی بحال خود رها شده، چه فرقی می کند که مسعود زنده باشد یا مرده؟
چرا افراد سازمان که اینک همگی در نیمه دوم عمر خویش بسر می برند وبایستی براساس ابتدایی و بدیهی ترین حقوق اولیه نیمه دوم عمر خویش را به استراحت وبازنشستگی بپردازند،اینک بایستی در لیبرتی بمانند تا موعد سرنوشتشان که یا کشته شدن براثر لجاجت فرقه در ماندن نیروها درعراق و یا انتقال به آلبانی است، بایستی  خود را وفادار به رهبری بدانند که دیگر نه وجود سیاسی دارد ونه فیزیکی.
کسی که خود را در راس مبارزه با نظام جمهوری اسلامی می دانست، چه شده که اینک بیش از ده سال است نه نامی از او مانده ونه نشانی.
حال اگر مسعود زنده هم باشد آیا زنده بودن او دردی از سازمانی که فقط اسمی که یادآور انواع جنایتها و خیانتها است واز هم پاشیده واز طرفی برخی نیروهایش منشق وبرخی دیگردربلا تکلیفی محض در لیبرتی  بسر می برد دوا خواهد کرد؟
از منظر خلقی که او برای دفاع از آنها سینه سپر کرده وگوش فلک را کر کرده ودراین راه از هیچ خیانتی و جنایتی از قبیل همکاری با صدام در جنگ هشت ساله  و ده ها وصد ها مورد دیگر ابایی نداشته مرده است فقط کافی است مریم قجر کمی بخود جرات بدهد وانعکاس خبر و اظهارنظر مردم را درفضای مجازی ببیند.