مجاهدین در تند باد حوادث مرگبار سیاسی

مقدمه:
همانطور که همگان میدانند مجاهدین مدت هاست که قادر نیستند از گذشته دور و یا نزدیک خودشان دفاع کنند و این مصیبتی است که انتها ندارد
_ نه زمانی که قبل از انقلاب ضد سلطنتی مستشاران آمریکایی را هدف قرار میدادند و الان میگویند کار ما نبوده و _ چپ های سازمان پیکار _این کارها را کرده اند (دوران اول)
_ نه از ۳ سال قبل از پیروزی انقلاب تا شروع جنگ مسلحانه  یعنی از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ که میخواستند مسالمت آمیز وارد قدرت سیاسی شوند ولی  جمهوری اسلامی نگذاشت این تصور شکل واقعیت بگیرد  ولذا هوشیار تر از این حرف ها بودند که نه تنها رجوی بلکه هیچ گروه سیاسی را وارد تقسیم قدرت نکنند.(دوران دوم)
_ و نه از ۳۰ سالی که در عراق به رسوایی گذراندند و میخواستند با قدرت نظامی، حکومت تهران سرنگون و خود به تنهایی قدرت تمام عیار سیاسی را در دست گیرند و همه چیز و همه حیثیت خود را سر میز قمار در عراق و زیر پوشش حکومت صدام حسین باختند (دوران سوم)
_ ونه حتی از انقلاب ضد جنسیتی خود که نام- انقلاب ایدئولوژیک!! – بر آن گذاشتند
یعنی مجاهدین در نقطه مختصاتی در چهارچوب حوادث سیاسی و نظامی قرار گرفته و به نوعی  کیش و مات شده اند که از هیچ کجای تاریخ خودشان بویژه در عراق که بیشترین زمان را نیز به خود اختصاص داده قادر به دفاع نیستند
و گر نه شجاعانه سرشان را بالا میگرفتند و در یک کنفرانس بزرگ خبری با انبوهی مصاحبه با همه رادیو ها و رسانه های خبری  و مصاحبه با خبرنگاران خارجی و داخلی به دفاع از عملکرد شان بویژه این آخرین عملکردشان یعنی خروج از عراق  می‌پرداختند،
پس بنابراین  مجاهدین در دفاع از مواضع گذشته وحال شان بسیار مشکل دارند، تاکید میکنم بسیار مشکل دارند وهمین نکته بسیار پر اهمیت است. اما چرا؟
من قبول دارم که مجاهدین عمیقا و پس از خروج از عراق  وارد (دوران چهارم) فعالیت خود شده اند وهمچنان که خودشان تاکید میکنند وارد مرحله جدیدی  شده اند و مریم رجوی در این تصمیم گیری نقش اصلی را بازی کرده است و مطمئن هستم نا آگاهانه وارد چنین سرنوشتی نشده اند.
مرحله ای که شاید تاکید میکنم شاید مبین یک دگردیسی و تغییر قالب های احتمالی است که نه به خواست خودشان بلکه بالجبار مجبور به پذیرش شرایطی شدند که به باور من اگر به خودشان بود و میتوانستند به شکل آزادانه تصمیم  بگیرند و عمل کنند، هرگز خاک عراق را ترک نمی کردند.
چه کسی اکنون برای مجاهدین تصمیم می گیرد؟
اگر می گویم مجاهدین اختیاری از خودشان نداشته و تصمیم شان از سر اجبار بوده است پس چه کس یا چه کسانی برای آنان تصمیم می گیرد؟ آیا این موضع ادامه دار است یا زمان خاصی به پایان میرسد؟
صاحب خانه جدید مجاهدین یعنی عربستان که در کسوت – ترکی الفیصل- که سالها سفیر عربستان در آمریکا و انگلیس بوده خودش را نشان داده است و به زرنگی و هوشیاری شناخته شده اش صاحب اصلی مجاهدین است که از سر هوش و ذکاوت اش مجاهدین را  بدون گذشته مشعشع اش و رهبر تاریخی اش مسعود رجوی طلب میکند
و به نظر میرسد این از شروط اصلی آنان برای پذیرش و ساپورت مالی و سیاسی است  که بایست این تغییرات احتمالی را مریم رجوی به هر شکل ممکن  دارا بشود با توضیحاتی به شرح زیر …
یکم_  هر چه بیشتر وبیشتر از مسعود رجوی فاصله بگیرند چون وی شاخص همکاری مجاهدین با صدام حسین است و اصلا چنین ترکیبی قابل قبول برای غرب و آمریکا نیست
دوم _ مریم رجوی میتواند چهره دیگری از مجاهدین را نشان دهد که مدرنیسم و شکل غربی پسندانه تری را برای حمایت کنندگان مالی آنان به نمایش بگذارد.
سوم_ به همین دلیل از نگاه صاحب خانه جدید، مجاهدین هر چه سریع تر باید مرگ مسعود رجوی را اعلام کنند که به مفهوم شروع دوران – پسا مسعود رجوی – است در حالی که مریم رجوی زیر بار چنین شرایطی نمی رود و تاکنون نیز مقاومت کرده است
چهارم _ سیاستمدار کارکشته عرب، مجاهدین بدون مسعود را میخواهد و برای همین خبر درگذشت وی را در اصلی ترین مراسم سالانه مجاهدین علنی اعلام کرد، حال آنکه با این حرکت غیر قابل پیش بینی مریم رجوی را مات ومبهوت روی صندلی اش خشکاند.
نتیجه اینکه این عربستان بود که مجاهدین را مجبور به پذیرش وترک خاک عراق کرد و همو بود که شرایط لجستیکی و پشتیبانی آنرا ساماندهی نمود.  اگر چه صد البته شرایط سیاسی آنرا آمریکا پدید آورد و به همین دلیل است که به اعتقاد من دقیقا به فاصله کوتاهی پس از حضور در مراسم سالانه مجاهدین و اعلام غیر رسمی صاحب خانه جدید، مجاهدین ملزم به اجرای خط وی میشوند
ترکی الفیصل- قصد دارد از مجاهدین در یک چهارچوب جدید با فاصله گرفتن هرچه بیشتر از گذشته تهوع آور مجاهدین بهره ببرد وگرنه هرگز در مراسم مجاهدین ظاهر نمیشد و خودش شرایط جدید آنان را با اعلام مرگ مسعود رجوی کلید نمیزد
تا آنجایی که به مجاهدین و مریم رجوی بر میگشت حضور در خاک عراق یعنی تداوم خط مسعود و استراتژی که بیش از ۳۰ سال ازآن حمایت کرده و تمامی آبروی شان را سر آن معامله کرده بودند
به نظر میرسد نحوه عمل ترکی الفیصل- در دستگاه مجاهدین آنچنان آزادی عملی را برای مریم رجوی محترم نمی شمارد بخصوص آنکه وی از ارتجاعی ترین لایه های عقب مانده تاریخی، در سرزمین مار و سوسمار سر برآورده است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا