بعد از سی و چند سال که از شروع فاز نظامی مجاهدین در سی خرداد سال 1360 میگذشت٬ سرانجام کار رهبری "بی مثال" رجوی برای این فرقه٬ باین جایی رسیده است که می بینیم! نه تشکیلات منسجم٬ نه قدرت نظامی ٬نه حمایت مردمی ٬نه محبوبیت داخلی و بین المللی و در یک کلام هیچ! و این وضعیت محصول رهبری مسعود رجوی است! رهبری بی خردانه که در یک کلام نام مجاهدین را با کلمه تباهی پیوند میدهد! در یک کلام میتوان سازمان را مجاهدین را اینگونه جمعبندی کرد. تکیه کردن به قدرت خارجی و مزدروی برای آنها بزرگترین اشتباه سازمان طی سی و چند سال گذشته بوده است! اشتباهی که کماکان آنرا مرتکب میشوند. هم دست شدن با دشمنان درجه یک مردم ایران مانند امریکا و اسراییل و سعودی ها و اینگونه تصورکردن که با نزدیک شدن به قدرتها ٬میتوانند برای خودشان جایگاهی دست و پا کنند! غافل از اینکه منفوریت خود را نزد مردم ایران هرچه بیشتر میکنند! هیچ کس ادعا ندارد که درایران گل و بلبل است و همه چیز بر وقف مراد مردم است! مشکلات مانند همه کشورها وجود دارد! اما نکته ای که مجاهدین بآن توجه نمیکنند٬ اینست که مردم ایران وقتی پای منافع ملی وسط میآید ٬صرف نظر از اختلاف سلیقه ها٬همگی به میدان میآیند و از ایران دفاع میکنند! همسو ماندن با دشمنان ایران فقط و فقط برای آنها منفوریت بیشتر بهمراه خواهد داشت!
اکنون هم که به آلبانی رسیده اند٬علیرغم دلقک بازی های مسئولین سازمان و در راس آنها مریم مبنی بر اینکه پیروزی بدست آورده ایم و توطئه خنثی کرده ایم و… باید گفت که مجاهدین حقیقتا به فاز سرنگونی تمام عیار خودشان وارد شده اند! آنها تمام چشم و امیدشان به قدرتهای خارجی است که جنگی رخ دهد و از این ظرف شکسته٬جهان به کام آنها شود! در تمام اخبار خود مستمرا منعکس میکنندکه جان کری این را گفت وزیر امور خارجه فلان کشور آنرا گفت و… و این اوج درماندگی مجاهدین و اوج وابستگی آنها را میرساند!
نیروهای آنها رفته رفته با دنیای خارج از اشرف و لیبرتی آشنا میشوند و متوجه میشوند که دنیا کمی بزرگتر از آنچه تاکنون می دیده اند است! بزودی شاهد خواهیم بود که نیروهای آنها با سرعت بیشتری برای آینده خود تصمیم خواهند گرفت و آخرین ذرات تشکیلات فرو ریخته آنها سرنگون خواهد شد!
الف – عباسی