انتظار باند رجوی ازحکومت ایران این است که حتی اجازه ندهد که خانواده هایی که فرزندانشان دهه هاست به گروگان آن تبدیل شده وحق برقراری ارتباط آزادانه با عزیزان خود را ندارند، عریضه ای را بجایی تحویل دهند!
اما درعصر ارتباطات، این امکان برای هیچ حکومتی ازجمله جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد وبخاطر همین مسئله است که هم خانواده ها وهم دولت ازطرف گماشتگان رجوی بباد اتهام و فحاشی گرفته میشوند تا این خانواده های خسران دیده وگرفتار، نتوانند درد دل های خود را با ارگان های ذیصلاح درمیان گذارند!
نوشته ی " فرومایگی و رذالت در دستگاه فوق متناقض آخوندی " به امضای ابراهیم رضوانی – خواه ازموضوع اطلاع داشته باشد وخواه مسئولین سازمان بنام او بنویسند- دررسانه های رجوی منتشر شده که ما بدون توجه به مسائلی که درمورد رژیم مطرح شده، نگاه کوتاهی به آن قسمت ازنوشته ی مورد بحث که خانواده ها را هدف قرار داده، میاندازیم:
درنوشته ی منسوب به ابراهیم رضوانی آمده است:
"… سوءاستفاده کردن از پدیده خانواده و سوارشدن بر امواج عواطف انسانی هم یکی از این عرصههای جنگ روانی و شیطان سازی است که گشتاپوی اطلاعات آخوندی با صرف هزینههای گزاف طی چند دهه بسیار روی آن کارکرده است بخصوص با تغییر شرایط در منطقه و باز شدن دست رژیم در حاکمیت عراق بیشتر از یک دهه، که مجاهدین در اشرف و بعد هم درلیبرتی بودند بهموازات اقدامات جنایتکارانه تروریستی و کشتارهای نظامی، چنین جنگ کثیفی نیز برای مشروع کردن آن جنایات بکار گرفته میشد…".
آیا این مراجعین، چیزی جز درخواست ملاقات با فرزندان اسیرشان داشتند؟!
بموجب کدامین قانون ودر کجای جهان این درخواست جرم تلقی شده و همسوبا تروریزم تلقی میشود؟!
چرا مراجعه ی بسختی فراهم شده برای انجام یک ملاقات، جنگ کثیف نام گرفته می شود وآیا جنگی وجود دارد که تمیزتر از حضور وتحصن مسالمت آمیز این خانواده ها وجود داشته باشد؟!
اساسا چه رابطه ی مثبت و راز و رمزی بین ملاقات ما با عزیزان خود ونفع رژیم باید وجود داشته باشد؟
انجام این ملاقات ها چرا باید باند رجوی را اینگونه سراسیمه کند؟!
یعنی این تشکیلات اینقدر عهد عتیقی ولرزان است که با انجام چند ملاقات بهم می ریزد؟! یا مسئله عبارت ازاین است که دست بقلم های رجوی از موضوع شستشوی مغزی این فرزندان ما که گویا با یک ملاقات ساده بهم خورده و آنها دیگر گوش به فرامین مالیخولیایی رجوی ها نمیدهند، رنج می برند؟!
به برخورد این جیره خوار رجوی ها – که خود جیره خوار صدام واینک عربستان و… است – توجه فرمایید:
"… مگر سیرک دوساله وحوش ولایت در اطراف اشرف با 320 بلندگو و هرزهدرایی و لجن پراکنی شبانهروزی و توهین به مقدسات و شهدا و تهدید ساکنین به کشتار و محاصره پزشکی بیماران و مجروحین و ممنوعیت هرگونه دیدار مجاهدین با خانوادههای واقعی خود، یا وکلا و پارلمانترهای اروپایی و آمریکایی و … را فراموش کردهاید "؟
پس این هزاران نفر از اعضای خانواده ها بخاطر درخواست یک ملاقات، وحشی نام گرفته وچون درسیرک شرکت نموده اند، لابد که حیوانات اند والبته از حیوانات انتقادی نمیشود!
لیست این مراجعین با مشخصات کامل به نگهبانی اشرف و… داده میشد وآنها بدرستی از اصیل بودن موضوع اطلاع داشتند وبنابراین چرا فرزندان آنها را به دم در نیآوردند که خانواده ها مجبور به استفاده ازبلند گو برای رساندن صدای خود به عزیزان دربندشان نشوند!
آیا فرد معترض حق ندارد که برای رساندن ندای تظلم خواهی خود، ازبلند گو استفاده کرده وبدین وسیله در زمینی به وسعت 40کیلومتر مربع، اظهار وجود کند؟!
شما ها اگر ریگی به کفش نداشتید، چگونه با بلند گوهای بمراتب قوی تر، اقدام به موج فکنی کرده ونمی گذاشتید که صدای این " وحوش " به گوش بچه هایشان برسد؟!
درخاتمه میخوانیم:
" رژیم درحالیکه دیگر دستش از تروریسم و حملات نظامی خالیشده است و دیگر امکان موشکپرانی و قتلعام را مثل اشرف و لیبرتی ندارد،… در منتهای افلاس و ورشکستگی سیاسی – اجتماعی ادعای مضحک خانوادههای مجاهدین را تحت عنوان نامه به رئیس کمیساریای عالی ملل متحد پیش کشیده است. در یک مورد اسم خانواده من نیز مورد سوءاستفاده وزارت بدنام قرارگرفته است…".
این عریضه نویسی ودادخواهی، بیش از یک دهه است که ازطرف خانواده ها ادامه دارد وخواهد داشت وهیچ ارتباطی به موشک پرانی هایی که بعید نیست ازطرف سران فرقه وبطور غیر مستقیم مهیا میشد، ندارد!
بدون توجه به خزعبلات این شخص، مسئله ی اصلی عبارت ازاین است که باند رجوی از کوچکترین تحول عاطفی وفکری اسرای خود بشدت بیمناک است ودرکنار اجازه ندادن به ملاقات ها، از مراجعه ی احتمالی یک مقام کمیساریا به این تیره بختان هم درخوف وحشت است وازاین روست که با ایجاد اینگونه جنگ های روانی برعلیه خانواده ها، به هرترتیبی تلاش میکند که اسرای رجوی کسی را جز درقالب حصارهای خود ندیده وحرفی با اعضای خانواده ی خود ویا یک مامور سازمان ملل متحد رد وبدل نکنند!
تمامی این بازی های گماشتگان رجوی، دراین راستاست وما با آگاهی کامل ازاین قضیه، اراده ی خود را برای دیدن فرزندان خود ویا اعزام یک شخصیت حقوق بشری بمیان آنها، محکمتر از گذشته کرده و نخواهیم گذاشت که این نوع نوشته ها، وادار به انفعال مان کرده و برچراغ رجوی ها روغن بریزیم!
گروهی از خانواده های مرتبط