نامه کوتاه ولیکن پراحساس مهندس احمد دهقان به برادر اسیرش محمود دهقان

سلام من احمد دهقان هستم. محمود جان  کی میایی. همه منتظر تو هستیم. محمد برادر بزرگ، خواهرت فرحناز، فریده، هایده و برادر زاده ها وخواهر زاده ها همه فامیلها سلام می رسانن. مامان و بابا که فوت کردن اینقدر چشم به راه ماندن.  محمود جان دوستان شما دارن میان. بخدا قسم دارن زندگی می کنن.کسی کار نداره با شما. بیا نگران نباش. چشم براه شما هستیم.  محمود جان دلم برات خیلی تنگ شده بیا قربونت برم. ما داریم زندگی خوبی می کنیم و فقط بیا دوستت داریم بیا عزیز دل برادر.  محمود جان تو دلت برای خانوادت تنگ نشده؟ شب یلدا هم که گذشت نیومدی.بیا به جمع خانواده تا جای پدر ومادر خالی نباشد.  چشم براه نگذار ما رو، امیدوارم که ماه دیگه قبل از سال  ۹۶  ببینمت.  برادرهات و خواهرهات همه چشم انتظار تو هستیم که بیایی در کنار هم باشیم. منتظرت هستیم هرچه زودتر.
محمود جان دلمون تنگ شده برات خیلی خیلی، راستی خبرداری تاکنون صدها نفرازتشکیلات رجوی درآلبانی جدا شدن؟ میدونی چندنفرشون گیلانی وهم شهریت هستن؟ خب برادرم یه مقدار چشات رو بازکن و اطرافت رو ببین. تا کی اسارت واغفال ومغزشویی برادر نازنینم. اندک تامل کافی است که خودت رو  کنار خانوادت داشته باشی. یاعلی مدد
برادرت احمد، دوستت داریم.