خبرهای رسیده از آلبانی حاکی از وضعیت وخیم درمانی و روحی روانی اعضای تحت اسارت فرقه تروریستی موسوم به مجاهدین خلق دراین کشوراست. تعداد بیشماری از اعضاء که ازسالیان گذشته دچارعارضه های مزمن پزشکی بوده اند بدلیل عدم رسیدگی پزشکی و نبود کادرهای مجرب و امکانات پزشکی شرایط حادتری پیدا کرده و بدنبال مراجعه به پزشکان و درمانگاههای آلبانی به آنها گفته شده چرا اینقدر دیربرای درمان اقدام کرده اند. اکثراین اعضاء از درد مفاصل واستخوان وهمچنین اختلالات عصبی و روانی ومشکلات جنسی کم خونی پرخاشگری و.. رنج می برند. وضعیت وخیم جسمی وابتلا به بیماری های صعب العلاج درطی سالیان گذشته شامل دیگراسیران که موفق به رهایی از اسارت این فرقه شده و درایران و یا کشورهای اروپایی سکونت دارند هم میشود. برای پاسخ به چرایی علت این وضعیت لازم است مروری داشته باشیم به چگونگی وضعیت درمان وخدمات پزشکی درمناسبات فرقه موسوم به مجاهدین خلق تا ابعاد این وضعیت تراژدیک برای همگان مشخص گردد….
قرارگاه اشرف که قریب بیش از ۲۰سال چندهزار نفراز اعضاء را درخود جا داده بود دارای یک کلینک پزشکی بود که کادرپزشکی آن از دانشجویان رشته پزشکی و دو دکتر متخصص که اطلاعات وتخصص آنها به سالیان گذشته برمی گشت ونسبت به علوم ودستاوردهای پزشکی به روز نبودند تشکیل میشد. پرستاران و کادر خدماتی بیمارستان عمدتا اعضای عادی وغیرمتخصص بودند. ملاک گزینش پزشکان و روسای بیمارستان میزان سرسپردگی آنها به رجوی واطاعت کورکورانه محض از سرکردگان فرقه بود بعنوان نمونه در راس کادرپزشکی فردی بنام دکترفاضل بود که فردی کاملا مزدور و سرسپرده اوامر فرماندهان رجوی بود.
درفرهنگ مناسباتی رجوی اصولا موضوعی به نام بیماری وضرورت رسیدگی های پزشکی اصالت نداشت وبه مشکلات جسمی و روحی افراد تحت عنوان تمارض برخورد میشد فرقه رجوی که اساس مناسباتش برپایه سوء ظن وعدم اعتماد به اعضا مبتنی بود طرح هرگونه مشکل جسمی و بروز بیماری از جانب اعضا را با این پیشداوری که طرح آن از طرف اعضا بخاطر فراراز صحنه عملیات ویا عدم شرکت دربیگاری های روزمره (کارهای جمعی) ویا نشست های اجباری موسوم به عملیات جاری بوده بدون رسیدگی می گذاشت. برهمین سوء ظن بسیاری از اعضا علیرغم بیماری های حاد جسمی وازجمله دیسک کمر و درد زانو مجبور میشدند درعملیات های نظامی شرکت کنند درهمین رابطه دکترفاضل مهره دست آموز رجوی دریکی از نشست های رجوی چنین گفت ما موفق شدیم با انقلاب درمانی خیلی از بیماری های سخت اعضا را حل کنیم بطوریکه افرادی که تا دیروز زمین گیربوده و دیسک وکمردرد سخت داشتند شفا یافته واکنون آماده شرکت درعملیات وماموریت های نظامی هستند برخی از آنها که تا دیروز نمی توانستند روی پا بایستند اکنون با۲۰ کیلو بارعملیات میکنند درموارد دیگرافراد مریض ویا آنهایی که حتی قادر به راه رفتن نبودند را با ویلچر و یاحتی بالانکار مجبور به شرکت درنشست ها میکردند. درقاموس رجوی آسایش و راحتی بیمار معنایی نداشت. با پزشکانی که با بیماران با عطوفت برخورد کرده وبرایشان طول درمان واستراحت تجویز می کردند به جرم حقوق بشری ویا لیبرال به سختی برخورد میشد. درمناسبات ضد بشری رجوی چیزی بنام چکاب پزشکی وجود نداشت وافراد طی تمامی این سالیان حتی یکبار بلحاظ سلامتی تحت آزمایش قرارنگرفتند. به همین دلیل اعضا هیچ گونه اطلاعی از وضعیت جسمانی خود و احتمال مبتلا بودن به بیماری را نداشتند. خیلی از اعضا سالیان بعد بخاطربیماری سرطان درگذشتند. درموارد دیگرچندین نفرکه از سابقه بیماری قلبی خود اطلاع نداشتند درمانورها ویا عملیات نظامی شرکت کرده بودند بدلیل ایست قلبی فوت کردند.عدم رسیدگی به وضعیت سلامت و احساس مسولیت درقبال جان وسلامتی اعضا درشرایطی صورت میگرفت که مسعود ومریم وخویشاوندان و فرماندهان سرسپرده ومزدورآنها درتبعیضی آشکار از بهترین امکانات درمانی ومجرب ترین پزشکان خارجی برخورداربودند. معصومه عضدانلو مادرمریم رجوی که نزدیک به ۷۰سال داشت برای درمان به فرانسه اعزام گردید و فرزند خواهر مریم را که درعملیات موسوم به فروغ جاویدان مجروح گردید را به کشور آلمان فرستاده بودند. درحالیکه دیگراعضاء که شرایط وخیم تری داشتند درپادگان اشرف نگهداری میشدند وبخاطرهمین عدم رسیدگی جان خود را از دست دادند.
تقی عباسیان، حاج خلیل، یعقوب ترابی از جمله این نفرات بودند.
وضعیت وخیم جسمی و روحی روانی فعلی اعضاء در آلبانی در حقیقت لکه سیاه دیگری در کارنامه ننگین رجوی است که بدون تردید روزی حساب تمامی این جنایت ها و خیانتهایی که در حق اعضای بیمار مرتکب شده را پس خواهد داد.
علی اکرامی