جار و جنجال مریم قجر در آلبانی برای جلوگیری از فروپاشی مناسبات فرقه ای

بعد از اخراج از عراق و فرستادن نفرات فرقه تروریستی رجوی به کشور آلبانی مریم قجر برای اینکه این اخراج را شکست نخواند دست به راه اندازی یک سری شو و دادن اطلاعیه پرداخت مبنی بر اینکه ما پیروز این انتقال بودیم و اراجیفی از این قبیل.
بعد از گذشت چند ماه مسئولین فرقه تروریستی رجوی متوجه شدند که ریزش نیرو مانند زمان سقوط صدام در سال 82 بوده و تعداد زیادی از مناسبات خارج شدند به همین خاطر مریم قجر دست بکار شد و مخفیانه به آلبانی رفت تا بتواند با مغزشویی دوباره افراد را در مناسبات پوسیده خود نگهدارد.
وضعیت خراب تشکیلات فرقه تروریستی رجوی به حدی است که با آوردن نفرات خارجی که حامی فرقه می باشند نشان دهند که آنان از حمایت های سیاسی خارجی برخوردار هستند و در یک اقدام دیگر مریم قجر سعی نمود که ورود به کشور آلبانی را علنی کند و مانند اشرف همه افراد را به خط کردند و توجیه کردند که ورود مریم قجر بسیار حساس می باشد و پخش بیرونی دارد حتماً خودتان را فعال نشان دهید و شادی کنید چون افراد می دانند باید در نشست های عملیات جاری به همین مناسبت برگزار می شد درصد فعال بودن خودشان را بیان دارند و به همین خاطر شادی کردن و دست تکان دادن و خندیدن جلوی دوربین نمی تواند کسی را فریب دهد.
مریم قجر بعد از مرحوم شدن رجوی از اینکه نفرات فرقه به کشور آلبانی آمدند راحتتر شده است چون می تواند به مغز شویی خود در آنجا ادامه دهد هر چند کسی به حرفهای وی توجه نکرده و او را به حساب نمی آورند.
پس می توان نتیجه گرفت که رفتن مریم قجر و در بوق و کرنا کردن این سفر یک چراغ قرمزیست که نشان می دهد وضعیت نفرات در مناسبات فرقه رجوی بسیار آشفته می باشد.
اکنون تشکیلات رجوی تروریست ابتر است چون دیگر به جایی دسترسی نداشته و هر روز که از نفرات آن کم می شود کسی دیگر جایگزین نمی شود و این مسئله یعنی اینکه بعد از مدتی دیگر مانند خانه عنکبوت از بین خواهد رفت و راه اندازی جشن و گرفتن عکس یادگاری کنار زنان نگون بخت هم نمی تواند مرهمی بر دردهای بی علاج مریم قجر باشد.
مریم قجر به جای این همه شکلک در آوردن و دم از حقوق زنان زدن بهتر بود خط کاری آینده فرقه تروریستی رجوی را مشخص می کرد همه می دانند که وقتی وی دم از به اصطلاح حقوق زنان می زند شعاری بیش نیست. کدامیک از زنان می توانستند آزادانه فکر کنند؟ کدامیک از زنان می توانستند در پوشش حق انتخاب داشتند؟
چرا مادران نمی توانستند فرزندان خود را ببینند؟ بهتر بود به جای تعریف کردن از یک زن قاتل به نام مهناز بزازی از زنانی نام می برد که فقط به صرف اینکه نمی خواستند در مناسبات بمانند توسط شکنجه گران فرقه کشته و در محل نامعلومی دفن شدند
گرفتن عکس یادگاری و برپایی جشن و نشان دادن آن برای بقیه برای ما جدا شدها کاملاً روشن است که آش مناسبات تشکیلاتی فرقه رجوی بسیار شورتر از آن است که بتوان آن را رفع و رجوع کرد.
مجید محمدی  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا