در پی سفر سناتور جان مک کین به منطقه ی بالکان (به مدد مالیات دهندگان امریکایی)، مجاهدین خلق او را در پایگاه تازه تأسیسشان در آلبانی به گرمی پذیرفتند. مریم رجوی با دسته گل و لبخندی بزرگ بر چهره به استقبال مک کین رفت و از او در سالنی پرطمطراق و در حضور تماشاگرانی به ظاهر خوشحال پذیرایی کرد – احتمالاً خود مک کین هم انتظار چنین استقبال گرمی نداشت. رهبر فرقه ی مجاهدین خلق که بسیار از حضور این چهره ی جنگ طلب امریکایی ذوق زده شده بود، نمی توانست شادی خود را پنهان کند؛ به نظر می رسید که ناجی تشکیلات رو به افولش را یافته است. چنانچه ادعا کرد:" مردم ایران و مقاومت برای سرنگون کردن رژیم حاکم از همیشه مصمم تر و آماده تر است."
آنچه مسلم است این است که سران فرقه ی رجوی، همه ی گذشته ی ضد امریکایی و وضد امپریالیستی خود را پشت سر گذاشته و اکنون حریصانه روی دولت جدید ایالات متحده حساب باز کرده است، در حالیکه، مسائل به این سادگی که سران ساده لوح مجاهدین خلق می پندارند نیست. اتحاد آن ها با دشمنان ملت ایران تا کنون برای آن ها چندان مثمرثمر نبوده است که بتواند مانع از تلاشی تشکیلات شان شود.
به علاوه، فرقه ی مجاهدین خلق در میان اکثریت دانشگاهیان، پژوهشگران، روزنامه نگاران و سیاستمداران غربی به بدنامی شناخته شده است. مایکل روبین که خود از منتقدان سرسخت جمهوری اسلامی است با مروری بر جنایات مجاهدین خلق متعجب است که مک کین چه فکری می کند که از این فرقه ی تروریستی حمایت می کند. او تأکید می کند که حامیان امریکایی مجاهدین خلق در حقیقت از دشمنان دولت ایران حمایت نمی کنند بلکه دشمنان ملت ایران را در آغوش گرفته اند.
دکترمونر کازمیر نیز در هافینگتن پست نوشت:" دشمن دشمن من همیشه دوست من نیست." او توضیح می دهد که این اقدام جان مک کین و هم فکران هوچی اش در حمایت از مجاهدین خلق دقیقاً به مفهوم "دیوانگی" است. او به تجربیات مشابه امریکا در نقاط دیگر دنیا اشاره می کند: " گروهی در افغانستان وجود داشت که رهبرش مردی بود به نام اسامه بن لادن که ما در طول جنگ سرد او را مسلح کردیم. شورشیانی درسوریه هستند که ما به آنها اسلحه داده ایم. این ها تنها دو نمونه از موارد بسیاری است که راهبرد حمایت از " دشمن دشمن من" تف سربالای نقش بر صورت خودمان بوده است."
دکتر کازمیر دستور کار رجوی – جمهوری خواهان برای تغییر رژیم در ایران را به چالش می کشد: " تغییر رژیم. درست مثل نیاکاراگوئه. یا افغانستان. یا عراق. یا لیبی. یا ملت های بی شمار دیگری که ما بعد از دخالتمان وضعشان را قطعاً بدتر کردیم."
به هر روی، چنانچه کازمیر و روبین درباره ی نتایج مخرب حمایت از فرقه ی رجوی – چه برای ملت ایران و چه برای امریکا – هشدار می دهند، عضو سابق فرقه، آقای آرش صامتی پور معتقد است که مجاهدین خلق و مک کین هر دو موجوداتی نامطلوب در جهان تلقی می شوند و بنابراین اتحادشان برای هیچکدام کارآمد نخواهد بود. علاوه بر این مجاهدین خلق در ایران مورد خشم و تنفرمردم است. او بر این باوراست که مجاهدین خلق با دیدارهای اینچنینی با ارباب جنگ، فعالان دست راستی و سعودی راه به جایی نخواهد برد. وی در پایان می نویسد:" گروهی که در ایران پایگاه مردمی ندارد ثابت کرده است که در صحنه سیاسی ایران نقشی برای او متصور نیست."
مزدا پارسی