در اردیبهشت 96 انتخابات ریاست جمهوری در ایران با شکوه هر چه تمامتر برگزار شد که بیش از 200 خبرنگار و خبرگزاری خارجی هم به این مسئله گواهی دادند. فرقه رجوی اما ازمدتها قبل ازبرگزاری انتخابات بازهم تحلیل های منسوخ شده خود را در رابطه با شرایط سیاسی جامعه ایران عنوان و ادعا کردند که مردم ایران بنا به خواسته مریم رجوی انتخابات را تحریم خواهند کرد! اما درنهایت مردم ایران یکباردیگربا مشارکت حداکثری خود درانتخابات پوچ بودن تحلیل ها و بی اعتباری فرقه رجوی را به اثبات رساندند.فرقه رجوی بدنبال این شکست خفت بار خود به نوبت مسئولین ریز و درشت را بعد ازانتخابات درایران به صحنه تلویزیون خود فرستاد تا بی اعتباری تحلیل های خودرا توجیه وازطرف دیگرمشارکت مردم را غیرواقعی عنوان کنند یکی ازاین مسئولین فرقه مهدی ابریشمچی بود که با همان کارکتر دلقک گونه خود به صحنه تلویزیون فرقه آمد.وی علاوه برتبلیغ برای برگزاری شوی جدید فرقه در ویلپنت درصحبت های خود ادعاهایی در مورد آزادی خلق قهرمان ایران کرد و برای آنها اشک تمساح ریخت طوری که هرکس از ماهیت فریبکارانه این فرد خبر نداشته باشد فکر می کند که منشور حقوق بشر سازمان ملل را او و فرقه اش تدوین کردند. حال مهدی ابریشمچی (مهدی بی غیرت) کیست؟ اولا مهدی بی غیرت در تمامی جنایت و خیانت های رجوی شریک بوده وی دردوران صدام بعنوان یکی از مسئولین روابط فرقه همواره درتمامی جلسات رجوی با فرمانده هان عالیرتبه استخبارات عراق شرکت داشت، جلساتی که درآن رجوی به همراه همین فرد اطلاعات محل اصابت موشک های اسکاد عراق درشهرهای ایران، اطلاعات تحرکات نیروی ارتش ایران درمرزها وهرآنچه ازاطلاعاتی که ارتش بعث برای ضربه زدن به مردم و ارتش ایران درشهرها و مرزها لازم داشت از سوی رجوی و سران فرقه داده می شد.مهدی بی غیرت سال 69 مسئول تحویل دادن اسرای عراقی به استخبارات عراق بود، یادم هست که در عملیات به اصطلاح مروارید درمنطقه کفری کلار عراق نیروهای فرقه حدود 25 نفر از اکراد را که اسیرکرده بودند یک شب به کمپ اشرف آوردند من و چند نفر را صدا زده و بعنوان محافظ رفتیم جلوی درب اشرف،چند دقیقه بعد دیدم دوخودروی آیفا از پشت به هم نزدیک شدند که بعد متوجه شدم اسرایی از اکراد عراق بودند مهدی ابریشمچی رسید وبه داخل آیفا رفت و با لگد اسرای دست بسته عراقی را به خودروی نظامی استخبارات ارتش عراق می انداخت.ازطرف دیگر همین فرد درمناسبات فرقه بعنوان بازوی فرقه محسوب می شد و رجوی از کاراکتر و خصلت چاله میدانی او برای سرکوب اعضا بخصوص افراد ناراضی نهایت بهره را می برد مثلا وقتی سال 80 سرکردگان فرقه مرا درقرارگاه باقرزاده به نشست سرکوب بردند با دریدگی خاص خود آستین هایش را بالا زد و ضمن فحش های چاله میدانی روبه من کرد و گفت اگرالان کلت همراه داشتم یک گلوله درمغزت خالی می کردم! ویا بقول خیلی ازشاهدانی که درنشست های موسوم به طعمه درسال 80 در قرارگاه باقرزاده حضور داشتند می گفتند همین مهدی بی غیرت دریکی ازچادرهایی که درمحوطه قرارگاه باقرزاده برای تعیین وتکلیف افراد خاص ناراضی برپا شده بود سرافراد ناراضی که سوژه می شدند را به میله چادرمی کوبید ازجمله یکی ازاین نفرات ابراهیم صابری (فرمانده کاظم) بود. بنابراین همین مهدی ابریشمچی که امروز در دیار فرنگ کروات زده و درتلویزیون فرقه ظاهر و پز آزادیخواهی می دهد ویا اشک تمساح برای خلق قهرمان ایران می ریزد کارنامه اش آلوده به خیانت ورذالت است. وی تا زمانی که درعراق بود چیزی ازخیانت درحق مردم ایران ویا جنایت درحق اعضای دربند کم نگذاشت بنابراین باید گفت که نه تنها مهدی ابریشمچی بلکه دیگرمسئولین فرقه هم نمی توانند درد لاعلاج بی اعتباری وروبه اضمحلال فرقه را دوا کنند وحتی دیگر حنای جماعت امثال مهدی ابریشمچی برای اعضای فرقه هم رنگی ندارد.
حمید دهدار