31 سال پیش وقتی رجوی تصمیم گرفت به عراق برود هیچگاه فکر این مسله را نمی کرد که روزی مجدداً اعضاء و نیروهای فریب خورده اش تحت فشار بین اللملی و منطقه ای به دیار فرنگ برگردند و سر از پا خطا و لغزشها دوباره به نقطه اول برسند،چونکه رجوی گفته بود می روم به عراق درکنار خاک میهن تا برافروزم آتش ها در کوهستانها!!! وی در کنار دشمن ایران و ایرانی و همگام شدن با صدام و نیروهای بعث عراق روند مزدوری خود را هر روز بیش از روز دیگر تکمیل و تکمیلتر می کرد و وقاحت را تا بدانجا پیش برد که رسماً با شرکت در عملیات های مرزی وکشتن سربازان میهن خود و به اسارت گرفتن آنان پاداش خوش خدمتی از صدام دریافت می کرد،و هر روز این کارها را تکرار و ارتقاء می داد تا جائیکه رسماً ارتش به اصطلاح آزادیبخش ضد میهنی را تاسیس و راه اندازی کرد، افتخار رجوی در این بود که با کمک های تسلیحاتی صدام می تواند برای خودش قدرتی دست و پا بکند،زهی خیال باطل که هیچگاه ازگندم ری نخورد و تمام امکانات و ادوات تقدیمی صدام یک شبه توسط ارباب سنتی اش (امپریالیسم آمریکا)کاملاً بر باد رفت و همه آن تسلیحات و ادوات دود شد و به هوا رفت و رجوی ماند و حوض بدبختی هایش و یکسری نیروهای وارفته که توان جمع کردن حتی خود را هم نداشتند تا چه برسد بخواهند رجوی مفلوک را از بحران جانی و ایدئولوژیکی و خطی و استراتژیک نجات بدهند،چرا که ضربه آنقدر شدید و بزرگ بود که رجوی تا بیاید خودش را پیدا بکند سر از لیبرتی و نهایتاً آلبانی در آورد، و شعار چو اشرف نباشد به شعار اشرف و عراق خداحافظ تا قیامت تبدیل شد و ایضاً تمام امکانات تحویلی صدام با همه بوق و کرنای سالیان به مانند کف روی آب از بین رفت،و آنطرف قضیه وقتی که نیروهای فشرده شده فرقه در عراق و اشرف به محض اینکه پایشان به اروپا و بقول خود رجوی بورژوازی رسید خودشان را در دریای آزاد جهان پیدا کرده و انگار که از غار جهل و نادانی بیرون آمده باشند خیلی سریع دست به روشنگری و افشای ماهیت تروریستی رجوی زدند و صف خود را از اردوی فرقه جدا کردند و بنا به اخبار دریافتی تعداد زیادی از فرقه تروریستی رجوی جدا شدند.
نتیجه اینکه حرکات تروریستی اخیر نشان می دهد که جان مایه و تجربه ترورهای کور دهه شصت فرقه در تهران که منجر به کشته شدن بیگناهان شده بود اینبار از آستین پدر خوانده تاریخی اش یعنی داعش بیرون آمد. فرقه تروریستی رجوی در این رابطه موضعگیری مسخره ای نمود و عنوان نمود که کشتن بیگناهان محکوم است واما عملیات تروریستی داعش در تهران را محکوم نکرد و سعی نمود تا مانند غربی موضعگیری کند و نشان دهد که چگونه در انجام جنایت در کنارشان قرار دارد.
در مورد جنایت تروریست های داعشی در ایران باید گفت قبل از آن نیز یعنی در سال 60 فرقه تروریستی رجوی دست به این گونه اعمال زده بود و اکنون با حمایت از تروریست های داعشی می خواهد این پیام را بدهد که بهتر است از آموخته های ما در امر کشتار مردم بی گناه درس بگیرید چرا که ما تجربه زیادی در این زمینه داریم.
مردم ایران جنایت کاران داعشی را مانند تروریست های رجوی نخواهند بخشید چرا که آنان از یک آبشخور تغذیه می شوند. مردم ما بخوبی می دانند که جواب این تروریست ها را چگونه بدهند. در ایران جایی برای تروریست های داعشی و رجوی نیست و جواب دندان شکن آنرا دریافت خواهند نمود.
عبدالله افغان