مهرداد هرسینی که خودش، خودش را تحلیلگر میداند ویا مرشدش چنین نظری درباره ی او دارد یا هندوانه زیر بغلش گذاشته، ضمن ابراز خوشحالی زیاد از تحریم هایی که کنگره و سنای آمریکا برعلیه ایران به تصویب رساند و منتظر اجرایی شدن آن با تایید رئیس جمهور آمریکاست، درنوشته ای که من آنرا خلاصه تر و ژورنالیستی ترش کرده ام، آورده است:
” اکنون که چند ماهی است سایه سیاست مماشات به کنار رفته و حقایق یکی پس از دیگری درحال بیرون زدن از جعبه سیاه میباشند، روشن گردیده که چگونه سپاه پاسداران برای برهم زدن تعادل در منطقه در همکاری تنگاتنگ با نیروهای بنیادگرای سنی مانند القاعده و داعش میباشد”.
درجواب این دروغگویی های این ویژه مرید رجوی باید گفت:
1- این نوع تحریم ها دراشکال وابعاد گوناگون 40 سالی است که برعلیه مردم ما – برغم تمایل به تعامل سازنده ای که با کشورهای دیگر ومخصوصا کشورهای منطقه دارد- وجود و ادامه داشته است. مردم ایران تمایلی به اینگونه تحریم ها و روابط غیر دوستانه ی دولت ایران با دولت های دیگر ندارد والبته این بدان معنی نیست که فتنه گران خارجی همواره خواهند توانست با سوء استفاده از منش صلح طلبانه ی ایران، با اعمال این فشارهای غیر منطقی وخطرناک، امیال اشغالگرانه و مداخله جویانه ی خود برعلیه ما را محقق سازند و برعکس بنظر می رسد که این زورگویی ها به حمایت بیشتر مردم از حکومت منجر شود و آیا سلطه ورزان و پادوهای مجاهدی آنها چنین میخواهند؟!
2- یعنی میفرمائید که سپاه و بطور کلی حکومت ایران میخواهند با نیروهای بنیاد گرای دست ساز خود آمریکا همکاری تنگاتنگ داشته باشند؟!
این نیروها با چه هدفی تاسیس شد وچرا عنان آنها ازدست اربابانشان رها گردیده وبدست سپاه داده شده است؟!
آیا منطقی دراین سخنان – باری به هرحال مطرح شده – وجود دارد یا تنگی قافیه است که مهرداد هرسینی رابه تنگ آورده و به چرند گویی اش واداشته است؟!
ونیز:
” به یقین با این لیست گذاری و به جریان افتادن تحریمهای جدید که بقول پاسدار احمدینژاد «کاغذ پاره» ای بیش نیستند!! این پرونده خونین به اتمام نرسیده است. اقدامات ضروری دیگر از جمله به رسمیت شمردن مجاهدین و مقاومت ایران و نیز «اخراج سپاه پاسداران و شبهنظامیان وابسته به آن از سوریه و عراق به خصوص از سوریه و عراق و به رسمیت شناختن حق مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی تکمیل شود». (اطلاعیه شورای ملی مقاومت ۳ مرداد ۱۳۹۶), از جمله دیگر راهکارهای مهم برای مهار بنیادگرایی هار مذهبی و پدرخوانده داعش در ایران و در منطقه خاورمیانه میباشد”.
آ بارک اله!
حرف دل تشکیلات ضد ملی رجوی را همین است که زده ای!
آری اینها که شماها بطور احمقانه ای قدرت خدایی برایشان قایل اید، باید که حکومت ایران و نهادهای زیر مجموعه اش را بردارند وبجایش تشکیلات رجوی را که اکثریت اعضایش در عین پیری و پرتجربگی قرار دارند، به امور ایران مسلط سازند!
ممکن است که خواننده ی باریک بین ونکته سنج این ایراد را وارد کند که این اعضای مورد اشاره ی شما، فسیلی یا روبوتی شده اند و خلاقیتی برای اداره ی شهری هم ازخود ندارند که من ناچارم ازاین خواننده خواهش کنم که جواب سئوالش را از آقای مهرداد هرسینی بخواهد واگر اصرار دارد که من جواب دهم، فعلا قول مرا” یه کاری اش میکنیم”، قبول کند!
بازهم احسنت وآفرین!
بلی سپاه و نیروهای ایران باید سنگر های فتح کرده درسوریه را واگذارند وبا کمال میل تسلیم شوند وچرا؟
برای اینکه اگر درسوریه تسلیم نشوند، درایران هم تسلیم نشده و کار کشور را بدست فرقه ی رجوی نمیدهند!
چونکه با تسلیم نشدن سنگر مقدم که فعلا سوریه است، تکه پاره شدن ایران و… باین راحتی تحقق پیدا نمیکند و گروه رجویه هم دستش به جایی درایران بند نمی شود!!
سعید