به گزارش ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران)، عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان نام نبردی است که توسط سازمان مجاهدین خلق طرحریزی شد و در اواخر جنگ ایران و عراق، در سال 1367 میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و گروه مجاهدین درگرفت که پس از چند روز درگیری در نهایت نیروهای ارتش یورش مجاهدین را در هم شکسته و شکستی سخت را به آنان تحمیل کردند.
ابراهیم خدابنده، پنجشنبه شب در سلسله نشست های رویش فرهنگ که در مرکز همایش ها و نمایشگاه های آستان قدس رضوی برگزار شد، افزود: برداشت مسعود رجوی این بود که غرب هرگز اجازه نخواهد داد که ایران در جنگ با عراق پیروز شود اما آنچه این گروهک تروریستی را متحیر کرد، پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران بود.
وی بیان کرد: رجوی برنامه فروغ جاویدان یا”مرصاد” را می خواست چند ماه دیگر اجرا کند اما با پذیرش قطعنامه توسط ایران، مجبور شد بدون آمادگی وارد این عملیات شود.
وی اظهار کرد: سه روز قبل از عملیات مرصاد در دوم مرداد ماه 1367، رجوی در نشستی در قرارگاه اشرف به اعضای این گروه گفت:”این دفعه نقشه ایران موضوع عملیات ماست و قرار است نیروهای عراقی هر سه ساعت پایگاه های ایران را بمباران کنند، عراقی ها قرار است تا سرپل ذهاب ما را ببرند و به محض اینکه ما به هر شهری رسیدیم همه مردم به ما خواهند پیوست و انقلاب خواهد شد.”
خدابنده گفت: رجوی اعتقاد داشت که وارد هر شهری از ایران که شود اول باید مردم از ما بترسند و بعد جذب ما شوند، لذا سازمان مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان در مسیرش به ایران مزارع را آتش زدند و به احشام هم رحم نکردند و حتی مجروحین را در بیمارستان اعدام کردند و از مردم عادی به عنوان پوشش انسانی استفاده کردند.
وی افزود: خیلی از افرادی که در عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان شرکت کردند، از آمریکا و اروپا آمده بودند و در این عملیات از تانک چرخدار برزیلی تا کمرشکن سوئدی استفاده شد.
وی بیان کرد: همان طور که حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند:”منافق فاقد بصیرت است”، و امام راحل (ره) زمانی که عقلِ ظاهربینِ سیاسی حکم می کرد که از این سازمان حمایت شود، حمایت از آنان را تأیید نکردند زیرا امروز را می دیدند و چون بصیرت داشتند می خواستند انقلاب صد درصد برمبنای اصول پیش برود.
مدیرعامل انجمن مردم نهاد نجات گفت: پایبندی به اصول و داشتن بصیرت باعث ماندگاری جمهوری اسلامی ایران و اهتزاز پرچم استقلال طلبی کشور شد، اما یک مجاهد مانند رجوی به خاطر ویژگی هایش فاقد بصیرت است و امیال خود را به عنوان پیش بینی هایش می داند.
خدابنده اظهار کرد: سازمان مجاهدین تشکیلات خود را از تفکرات مائوئیسم و مشی چریکی خود را نیز از سازمان های چریکی آمریکای لاتین گرفت و خلاصه از هر جایی چیزی گرفت که در آن مقطع زمانی، تاحدی موفق بود.
خدابنده گفت: خیلی ها معتقدند که مجاهدین، از مقطعی به بعد منحرف شدند، اما من معتقدم سنگ بنای آن کج گذاشته شد زیرا مسلمان بودن با اسلامی بودن تفاوت دارد. یعنی گروه مجاهدین از ابتدا صلاحیت نداشتند که تحت عنوان اسلام مبارزه کنند زیرا از دل این سازمان” تقی شهرام” بیرون آمد و این سازمان از اسلامی بودن به سمت مارکسیستی بودن پیش رفت و تقریباً همه کسانی که با تفکر اسلامی به آن پیوسته بودند، به دلیل شستشوی مغزی، مارکسیست شدند و باقی که اسلامیت خود را حفظ کردند هم، کشته شدند.
وی بیان کرد: تکنیک ها و ترفندهایی وجود دارد که می توان ذهن افراد را کنترل کرده و آن ها را به کارهایی مغایر با امیال فطری خود وادار نمود که امروز نمونه اش را در فرقه تروریستی داعش می بینیم به طوری که افرادی با انگیزه های اسلامی جذب می شوند و بعد کارهایی می کنند که صد درصد مخالف با ارزش های اسلامی است.
مدیرعامل انجمن نجات گفت: اغلب کسانی که تحصیلکرده بودند، فریب خوردند و به سازمان مجاهدین خلق پیوستند زیرا دانشجویان به دلیل اعتماد به نفس کاذب در دانستن همه چیز و نداشتن تجربه اجتماعی به سرعت فریب می خورند و جذب فرقه ها می شوند.
خدابنده اظهار کرد: برخی افراد که با انگیزه های اسلامی، انقلابی و میهن پرستانه جذب این فرقه شدند؛ به دلیل شستشوی مغزی هنوز در عضویت این سازمان هستند.
وی ادامه داد: فرقه رجوی بعد از انقلاب با این ترفند که جمهوری اسلامی می خواهد به آمریکا وابسته شود، عده ای را جذب کرد، وقتی واقعه تروریستی هفت تیر و ترور شهید بهشتی رخ داد، سازمان هرگز مسئولیت انجام این عملیات را برعهده نگرفت اما یک سال بعد مسعود رجوی نشستی در پاریس گذاشت و در آنجا گفت:”عملیات هفت تیر را یک نفوذی سازمان انجام داده و ما به این طریق راه نفوذ آمریکا و پایگاه آمریکا را کور کردیم، یعنی یک اقدام ضد آمریکایی انجام دادیم.”
وی گفت 15 سال بعد از جنگ عراق، آمریکا نام سازمان مجاهدین را در لیست گروه های تروریستی قرار داد که این رجوی را خیلی عصبانی کرد و گفت:”این که امریکا ما را در داخل این لیست گذاشته می خواسته یک حالی به دولت اصلاحات در ایران بدهد و باب گفت و گو را باز کند.”
وی افزود، رجوی گفته بود:”اگر غیر از این است چرا موقعی که ما واقعه هفتم تیر و واقعه هشت شهریور و آن همه ترورهای سال 60 را به وجود آوردیم، آمریکا ما را در لیست گروه های تروریستی قرار نداد و الآن که چندین سال از انجام عملیات تروریستی ما می گذرد، به ما می گویند تروریست؟” رجوی یادش رفته بود که قرار بود واقعه هفتم تیر یک حرکت ضدآمریکایی باشد.
وی بیان کرد: بعد از انقلاب وقتی یاسر عرفات به ایران آمد، رجوی مدعی بود که جمهوری اسلامی به حد کافی به جنبش فلسطین کمک نمی کند و معتقد بود که باید بیش از این سلاح در اختیارش قرار دهد، اما اکنون نیرویی همسوتر از فرقه رجوی با اسرائیل نمی شود پیدا کرد.
وی اظهار کرد، رجوی برای توجیه حذف شعار مرگ بر امریکا از سوی سازمان متبوعش گفت:”ما ضد امریکا بودیم چون آمریکا از شاه حمایت می کرد، الآن می بینیم که ایران از معدود کشورهای مستقل در جهان است پس دیگر مناسبتی ندارد که ما با امریکا جنگ داشته باشیم.” در حالی که یادش رفته بود هدف اصلی تشکیل این سازمان مخالفت با سرمایه داری جهانی به سرکردگی امریکا بود.
مدیرعامل انجمن نجات گفت: سازمان مجاهدین دست به هر کاری زد و با هر دشمن ایران همدست شد تا قدرت کسب کند اما همه تیرهایش به سنگ خورد.
وی افزود، رجوی در نشستی با بنی صدر اعلام کرد که دیگر فعالیت های تروریستی در ایران به جایی نمی رسد و باید به عراق رفته و از آن طریق به ایران وارد و قدرت را به دست گرفت که بنی صدر در آن جلسه گفت:”اگر ما به عراق برویم و پیروز شویم و بعد بیاییم و حاکمیت ایران را به دست بگیریم به مردم چه پاسخی خواهیم داد که چرا با دشمن کشور همدست شده ایم”؛ رجوی گفت:”هیچ کس از پیروز سوال نمی پرسد.” این جمله معروف هیتلر بود که در ادامه اش گفته بود کسی که شکست می خورد هم لازم نیست که باشد تا پاسخ دهد و هیتلر بعد از شکست خودکشی کرد، همان طور که رجوی وقتی شکست خورد، ناپدید شد و نماند که سؤالات را پاسخ دهد.
خدابنده گفت: حکم همکاری با دشمن در حال جنگ در حتی کشورهایی که مجازات اعدام ندارند اعدام است، اما طبق مصوبه شورای عالی امنیت ملی اعضای گروه های ضد جمهوری اسلامی هر کدام از آن گروه دست بکشند و داوطلبانه به ایران بازگردند، مورد عفو قرار می گیرند و هرگز تحت پیگرد قضایی قرار نمی گیرند.