رجوی تروریست مسئول کشته شدن اعضای خود در سال 88 در اشرف

در مورد جریان درگیری 6 و 7 مرداد سال 88 می توان ساعتها گفت و نوشت و قبل از اینکه به عمق مسئله و اینکه مقصر اصلی چه کسی بود. باید دید که درخواست دولت عراق چه بوده که منجر به این درگیری شد. دولت عراق قبل از آن به نیروهای فرقه رجوی گفته بود که از آنجائیکه گفته می شود اشرف شهر شده ما باید در داخل اشرف پاسگاه پلیس برقرار نمائیم که در این رابطه سران فرقه رجوی تا مدتها برای حل این مسئله کارشکنی کردند تا اینکه گفته شد که دولت عراق نیروهای ارتش را برای ایجادپاسگاه در داخل اشرف اقدام خواهد کرد.
از طرف دیگر سران فرقه و مسئولین آن که مانند رجوی همیشه در موقع خطر سعی می کنند دیگران را به کشتن داده و بعد بر سر مزارشان عکس یادگاری بگیرند این بار نیز همین کار را انجام داده و با شانتاژ و مغزشویی سعی نمودند برای نیروهای خود جا بیندازند که ارتش عراق سعی دارد اشرف را بگیرد و اباطیلی مانند آنان مزدوران جمهوری اسلامی هستند و در راستای خدمت به آنان کار می کنند افرادشان را برای درگیری و کشته شدن آماده نمایند.
در مورد وقایع 6 و 7 مرداد این بار یکی از بی پرنسیب ترین، مفتخور ترین و لمپن ترین فرقه یعنی محمد اقبال در مورد وقایع آن روز مطبی نوشته و به مانند همیشه باز این نیروهای خارج از سازمان بودند که باید مقصر شناخته می شدند این فرد به حدی دریده و وقیح می باشد که حتی از توهین کردن به خواهرش نیز ابایی ندارد.
او سعی نمود از به اصطلاح رشادت ها و فدا کردنها و درگیری اعضای فرقه رجوی با نیروهای عراقی بتی بسازد و به مانند رجوی در گور رفته خودش را مانند بقیه عنصری فداکاری نشان دهد ولی نفراتی که جدا شدند همگان بر این مسئله تاکید داشتند که وقتی درگیری شدید شد همه مسئولین فرار نموده و از داخل اطاق هایشان و زیر کولر فرمان مقاومت سر می دادند!!!. اقبال لمپن در مقاله خود در مورد علت اینکه چرا یکی از مسئولین زن به اصطلاح شورای رهبری در درگیری کشته نشده توضیحی نمی دهد؟ چرا بقیه باید جانشان را برای آنان بدهند؟ مگر آنان چه تافته جدا بافته ای هستند که باید به طور دائم نعره درگیری و فرمان کشته شدن صادر نمایند؟ خیلی از دوستانی که شما در مطلب خود از آنان نام می برید از دوستان نزدیکم بود که چندین سال در مناسبات با هم کار می کردیم ولی شناختی که از آنان داشتم اصلا اعتقادی به سازمان نداشتند و برای اینکه قدرت و جرات تصمیم گیری نداشتند در مناسبات جهنمی رجوی گیر کرده و بعد هم با شانتاژ و مغزشویی رجوی جانشان را از دست دادند اکنون برای شما قهرمان محسوب شده تا شما در اروپا به دنبال زن و زندگی خود باشید.
یاد حرفهای یکی از نفراتی افتادم که اکنون جدا شده عنوان می کرد که در جریان درگیری بیل لودر به پای او می خورد و زخمی شده و به بیمارستان فرستاده می شود. وی عنوان می کرد قبل از اینکه به مداوای من بپردازند ابتدا از من فیلم و مصاحبه گرفتند تا بتوانند از آن سوء استفاده نمایند و بعد به مداوای من پرداختند برای فرقه رجوی اصلاً مهم جان افراد نبود آنان بیشتر به دنبال گرفتن فیلم بودند و حتی شاهد بودم که نفراتی که وضعیت بسیار بدی داشتند به حال خود رها شده بودند که بعداً شنیدم همه کشته شدند.
آقای اقبال مفتخور این گفته های من نیست بلکه حرفهای یکی از نفراتی است که در جریان درگیری حضور داشت. در آن درگیری مسئولین زن فرقه به دستور رجوی به دنبال کشته های بیشتر بودند نه اینکه مسئله و مشکلی که بوجود آمده بود را حل و فصل نمایند.
بهتر است به شما و دار و دسته رجوی تروریست بگوئیم که این همه فداکاری و صداقت از مدل رجوی پیشکش شما و جانیان فرقه باشد. دیگر دورانی نیست که از مناسبات فرقه رجوی در مورد فدا و صداقت و پایداری حرف زده شود از بس فاکت های مختلفی از رجوی زن باره و مسئولین زن وجود دارد که اگر سر هر کدام از آنها باز شود جهان از بوی بد مناسبات متاثر خواهد شد.
باید گفت مسئول تمام کشته ها در جریان درگیری های اشرف خود رجوی می باشد. چرا رجوی زودتر فرمان خارج شدن از اشرف را نداد؟ مگر طی این چند سال بعد از سرنگونی صدام چه مشکلی از فرقه رجوی در اشرف حل شد؟ اکنون مریم قجر که اخراج از عراق را برای خود یک پیروزی کشکی می داند چرا زودتر اشرف را تخلیه نکرده تا به این پیروزی برسد؟ مگر مسئولین زن همان موقع که شما در اشرف بودید به نیروهای خود نگفته بودند که تیرهای سربازان عراقی مشقی بوده و باید به جلو و درگیری با ارتش عراق رفت؟ تا کی می خواهید بر جهل و نادانی خود اصرار کنید؟ تا کی می خواهید بر چیزی هایی که اصلاً اعتقادی به آن ندارید تاکید کنید؟ آقای اقبال کودن بهتر است شما به زندگی حیوانی خود در اروپا ادامه بدهید تا مبادا گزندی به شما برسد چون از سابقه مشعشع سابق تان در اشرف می توان دریافت که اکنون در چه وضعیت اسفناکی قرار دارید و برای ادامه زندگی خفت بار هر روز کاسه گدایی به دست گرفته و از مریم قجر طلب پول می کنید.
هادی شبانی