روز ۱۵ شهریور۹۶ در کشور آلبانی و بمناسبت پنجاه و دومین سالگرد بساط خیمه شب بازی به اصطلاح انتخاب مسئول اولی فرقه رجوی توسط مریم قجر عضدانلو برگزار گردید.
اگرچه بحث انتخابات درفرقه ای که خود رهبرش خود انتصابی و درمناسبات هرمی آن بمثابه خداوند اعضا القا گردیده موضوع مضحکی بیش نیست و دراین تشکیلات همه انتصابات از فرماندهی یک تیم سه نفره تا بالاترین مسئولیت های کلیدی آن توسط رهبری خود کامه مسعود و مریم انتصاب میشوند ولی لازم میدانم برای روشن ترشدن بیشترماهیت این شیادان مدعی دمکراسی وانتخابات به مواردی از آن اشاره کنم.
در رابطه با انتخابات شورای باسمه ای رهبری سرسپرده ترین زنان تشکیلات که میبایست بدون شک از میان شقاوت پیشه ترین اعضا کاندید شده و بقول مریم در رهبری ذوب کامل شده باشند از ماه ها قبل توسط مریم گلچین و به مسعود معرفی می شدند آنها ابتدا درجلسه دونفره این حکم را به آنها ابلاغ می کردند. بعد از آن نشست اعضای رده بالای فرقه برگزار واشخاص به آنها دیکته میشوند. چند هفته بعد نشستی با حضور تمامی اعضا برگزار و درحالیکه از قبل یک جو تبلیغاتی هیستریک درمیان اعضا ایجاد وهزینه هنگفتی صرف چاپ پوستر و پرچم وکاغذهای رنگی میشود.
مسعود ومریم درحالیکه درمنتهای شیادی چنین وانمود می کنند که از همه چیز بی خبرند وارد سالن نشست میشوند و طبق عادت همیشه مسعود خطاب به مریم می گوید خوب باز تواین سازمان چه خبره؟ ما داشتیم کارمان را می کردیم به چه دلیل باز ما را آوردید اینجا؟ وچنان ننه من غریبم بازی درمی آورد که با تمام وجود فکر میکردی اوهم همانند اعضا از همه چیز بی خبر است!!! بعد مریم یک لبخند مصنوعی تحویل جمع میداد وبا اشاره به نسرین وخطاب به مسعود میگفت والله من هم بی اطلاع هستم نسرین باید بگه چه خبره!!! بعد نسرین (مهوش سپهری) سرنخ حقه بازی را بدست می گیره و وارد اصل ماجرا به اصطلاح انتخاب کاندید مسئول اولی و یا شورای رهبری میشه..و بعد هم سوت وکف حضار وبعد بلند کردن دست توسط اعضا به نشانه موافقت!!! و بعد هم جمله معروف مسعود که مبارک است انشا الله ختم قضیه را اعلام میکنه… حالا دراین جمع کدام عضو بخت برگشته ای جرات داره دست بلند نکنه؟ این مختصری از روند انتخابات دراین فرقه مدعی انتخابات آزاد است بعد از آن تازه نشست ها شروع میشه وانتقاد از خود وتیغ وتیغ کشی چرا از جنس خواهرانتخاب شده نیست و نتونسته در رهبری ذوب بشه!!! درطی این سالیان فقط یکبار سررشته این خیمه شب بازی از دست مسعود ومریم دررفت و آش نمایش انتخابات خیلی شور شد.
درجریان انتصاب مریم به مسئول اولی فرقه به هنگام نظرخواهی، یکی از زنان عضو دستش را بالا برد وگفت بنظرمن ثریا شهری از مریم برای مسئول اولی ذیصلاح تراست که سالن منفجرشد.
مریم ومسعود تا دقایقی شوکه ومات ومبهوت شده بودند که بسرعت اراذل و اوباشانی مثل مهدی ابریشم چی و جابرزاده و مهوش سپهری خود را پای میکروفن رسانده وبشدت با آن زن عضو برخورد کردند وسپس جیغ ودادهای شکنجه گران رجوی بلند شد که هرکدام پارس کنان ودم جنبان خود را به نزدیکی این عضوبخت برگشته که از سرسادگی باورش شده بود که گویا انتخاباتی درجریان است رسانده وتا توانستند با شیوه های کاملا دمکراتیک البته با فحش وناسزا از خجالتش درآمدند وتا طرف نگفت غلط کردم دست از سرش برنداشتند.
ساعتی بعد هم ثریا شهری را مجبور کردند که پشت میکروفن رفته وازطرف خود و این زن عضو از درگاه مسعود ومریم بخاطراین قیاس ناصواب استغفار بطلبد. ولی صرف نظراز بحث انتخابات که هیچ محلی از اعراب دراین فرقه خود انتصابی ندارد آنچه درجریان به اصطلاح انتخابات مسئول اولی زهرا مریخی توجه هرکس را بخود جلب میکرد سر و وضع نامناسب،حالت یاس و سرخوردگی نیروها درجریان این نشست بود. برخلاف اشرف و لیبرتی خبری از رنگ کردن سر و سبیل ها نبود همه موها ژولیده و کاملا سفید،سر و وضع نامرتب سرها همه پایین ودرخود. عکس های مراسم درونی فرقه موقع انتصاب مسئول اولی را هرکس که مشاهده کند بخوبی می تواند گرد یاس و نا امیدی و بن بست پایان راه را بخوبی درچهره یکایک آنها ببیند. چهره ها و وضعیت ظاهری آنها بخوبی گواه آن است که به تنها چیزی که فکرنمی کنند موضوع انتصاب مسئول اولی است. بی جهت نیست که ما روزانه شاهد جدایی اعضا هستیم و دهها عضو درقرنطینه خروجی فرقه منتظر آزادی از این فرقه منحوس و آزادی کش هستند.
علی اکرامی