مریم قجر با فرا رسیدن عاشورا باز هم به نشخوار حرفهایی پرداخته که اصلاً اعتقادی به آن نداشته و ندارد.
از عاشورا تا امروز کمتر گروهی است که به اندازه رجوی به سوءاستفاده از نهضت حسینی پرداخته باشد و از این نام برای سرپوش گذاشتن بر روی جنایتش استفاده کرده باشد. رجوی با استفاده از نام عاشورا توانسته به فساد و زن بارگی ادامه دهد در نهایت با استفاده از همین نام بود که روی تمام خیانتش سرپوش بگذارد. رجوی با استفاده از نام عاشورا بود که نیروهای منتقد خود را به زیر شکنجه برده و آنان را کشت.
رجوی تنها کسی بوده در حرم امام حسین (ع) با دریدگی خاص خود به دروغ مدعی اسلام خواهی شد و با جنایت کاران همانند معاویه و ابوسفیان دوران یعنی صدام به همکاری پرداخت. اگر در یک کلام بخواهیم رجوی را تفسیر بکنیم باید او را شمر دوران جدید که قاتل مردم ایران می باشد نامید.
به رجوی گفتند که به عراق نرو، وی در جواب گفت که اگر نروم دیگر تشکیلاتی برای من باقی نخواهد ماند، اگر از گفته هایم کوتاه بیایم دیگر چیزی برای ما باقی نخواهد ماند. به همین خاطر بود که هیچ وقت حاضر نشد ذره ای آزادی به تشکیلات خود بدهد. در ضمن وی ادعا می کرد اگر ذره ای از گفته های به اصطلاح سرنگونی خود کوتاه بیائیم دیگر تا ته خط باید برویم. آری این گونه بود که هیچ وقت حاضر نشد به حرف کسی گوش کند و به انسانی تبدیل شد که از فردیت و جنسیت شدیدی برخوردار شد و در همین مسیر از اسلام و قوانین آن دور شد و از آیه های قرآن فقط برای فریبکاری استفاده نمود.
وقتی رجوی در سی خرداد دست به سلاح برد همه افراد و گروهها به او گفتند دست از این کار بکشد و افراد زیادی را به کشتن ندهد ولی از آنجایی که رجوی همیشه به دنبال قدرت بوده هیچ وقت به حرف کسی گوش نداد و در نهایت وارد عراق شد و در نهایت کل سازمانش را از بین برد و در این جریان تعداد زیادی افراد بی گناه به خاطر خود سری رجوی کشته شدند.
پس نمی توان حرکت جنایت کارانه رجوی با حرکت امام حسین (ع) از مکه تا کربلا یکی دانست یکی برای زنده کردن اسلام و دیگری برای قدرت طلبی و زن بارگی.
در شب آخر امام حسین (ع) چراغها را خاموش نمود و از همه خواست که بروند ولی در مورد رجوی جنایت کار این گونه نبود وی گفت که چراغها را خاموش کنید وقتی چراغ ها روشن شد همه بودند الا خودش و تاکنون هم جرات نشان دادن خودش را ندارد. در نهایت این نیروهای فرقه بودند که باید زیر بمباران کشته می شدند و آقا به سوراخ موشی خزیده و زن سومش راه فرانسه در پیش بگیرد که مبادا صدای انفجار باعث آسیب رساندن به گوش بسته اش بشود. پس اکنون می توان به مفهوم کامل حرفهای مریم قجر رسید که تمام حرفهایی که او اکنون مدعی آن می شود دروغی بیش نیست و بیشتر برای سرکار گذاشتن افرادش مورد استفاده قرار می گیرد.
استفاده از نام افراد و مقاومت شان در مقابل یزید در قیام عاشورا اکنون به بازیچه ای برای سران فرقه تبدیل شده تا با استفاده از نام آن شهیدان باز هم بتوانند به فریبکاری و شیادی خود ادامه دهند اگر بحث عاشورا برای ما مسلمانان مهم و حائز اهمیت است. وقتی نیروهای فرقه رجوی در زیر بمباران نیروهای آمریکایی کشته می شدند و همه چیز فرقه را به باد داد و بعد هم شاهد بودیم که چگونه بدون کمترین هزینه ای خلع سلاح شده چرا که از قبل با دشمن مردم عراق همکاری لازم را انجام داده بود.
مریم قجر در جای دیگری از اراجیف بی سروته خود سعی نمود از احساسات نیروهای وارفته اش سوء استفاده نماید این در حالی است که اکنون شاهد هستیم چگونه مریم قجر در کنار عناصر جنگ طلب آمریکایی عکس یادگاری و برای پرچم کشور آمریکا دست زده و به خوشحالی می پردازد آیا این بود آینده ای که بقول خودتان حنیف نژاد به دنبال آن بود؟
مریم قجر فاسد در ادامه مدعی است که فلسفه عاشورا شکستن بن بست های تاریخی و پیشبرد آرمان عادلانه با فدای همه چیز و همه کس است و… آیا به واقع مریم قجر به حرفی که می زند اعتقاد دارد؟ شما از کدام فدای همه چیز رجوی حرف می زنید؟ هر کجا که می بایست بهایی می پرداخت راه فرار در پیش گرفته است. چطور همه باید فداکاری کنند و فقط خانواده رجوی است که کاکل همه قرار می گیرد. دجالیت دینی و فریبکاری از روی قدرت طلبی و استفاده از روز عاشورا تا کی باید توسط رجوی شیطان ادامه یابد؟ آیا هیچ وقت خودتان به جمع بندی رسیدید که سوختن فرقه درعراق به خاطر چه بوده است؟ چرا تعداد زیادی از اعضای تان از فرقه رجوی جدا شدند؟ متاسفانه تا وقتی فرقه تروریستی رجوی هر چیزی را با مارک زدن و تهمت زدن قصد خراب کردن شخصیت افراد را دارند هیچ وقت نمی توان پیشرفتی در کار آنان دید.
در جای دیگری از اباطیل مریم قجر با فریبکاری مدعی است که مسعود با الهام از سنت عاشورا و… نقشه مسیر مجاهدین را ترسیم کرد!!!.
آیا به واقع مریم قجر داعشی به این حرف اعتقاد دارد؟ رجوی کدام نقشه مسیر فرقه را درست ترسیم نمود که نوع دومی هم وجود داشته باشد. در تمام سرفصل ها این نیروهای وارفته بودند که باید بها می دادند تا رجوی بر اریکه قدرت تکیه بزند بطور نمونه می توان به حرفهای خود مریم قجر داعشی اشاره نمود که در یکی از نشست های اشرف گفت مسعود قصد داشت در عراق باقی بماند ولی با اصرار ما او را به اردن بردیم تا از خطر بمباران در امان باشد. راستی این است معنی پرداخت بها در حالی که همان موقع نیروهای فرقه زیر بمباران بودند البته باید به حرف رجوی هم شک نمود که وی راضی به ماندن در عراق بوده است.
در انتهای فریبکاری مریم قجر وی تمام درد خودش را در یک جمله بیان داشت. وی سعی نمود به نیروهایش انگیزه بدهد و آنان را ترغیب نماید در تشکیلات باقی بمانند. اگر منظور مریم قجر داعشی از چشم تاریخ و چشم مردم کشورمان ایران است دیگر نه تاریخ مایل است شما جنایت کاران ببیند و نه مردم ایران که شما را به اسم جنایت کار و همکار دشمن نام گذاری نمودند پس اگر به دنبال آرمان پرشکوه که همان شرکت در رقص های با شمشیر شیوخ عربستانی است نیروهای شما دیگر دل و دماغی ندارند که بخواهند در آن گونه مراسم ها هم شرکت نمایند پس معلوم است که تمام روده درازی مریم قجر به خاطر این مسئله است که از ریزش نیرو در آلبانی به تنگ آمده و اکنون با آسمان و ریسمان بافتن به کار گرفتن امام حسین (ع) می خواهد به نیروهای روحیه باخته اش انگیزه ماندن بدهد.
نیروهای فرقه تروریستی رجوی وقتی پایشان به اروپا رسید و چشم و دل شان باز شد دیگر سرهم کردن اراجیفی مانند پرداخت بها و قیام عاشورا هم نمی تواند به آنان انگیزه بدهد پس بهتر است زیاد خودتان را خسته نکنید. پس می توان در پایان به این جمع بندی رسید که تمام افتخار فرقه رجوی خیانت و جنایت و همکاری بیشتر با غرب برای تحت فشار قرار دادن مردم ایران است. رجوی زن باره با فریبکاری نمی تواند شعار نهضت حسینی سر دهد چون از بس همانند شیوخ عربستانی در منجلاب فساد فرو رفته که این شعار بیشتر به جوک می ماند.
هادی شبانی